۱۳۰۰۴۴۰
۵ نظر
۱۶۹۱۴۷
۵ نظر
۱۶۹۱۴۷
پ

اصرار والدین دختر ۱۷ساله برای ازدواج با پسر ۱۵ساله‌

والدین دختر۱۷ساله برای ازدواج با پسر۱۵ساله ای که با دخترشان رابطه نامشروع داشته است اصرار داشتند.

منیبان: رابطه نامشروع دختر و پسر نوجوان پای آنها و خانواده هایشان را به دادگاه باز کرد تا قاضی در مورد اتفاق پیش آمده قضاوت کند چرا گه خانواده دختر تقاضای ازدواج آن دو نفر را دارند در حالی که پسر می گوید تحت تاثیر فیلم‌ های مستهجن بوده ام دختر را نمی شناسم.

اصرار والدین دختر 17ساله برای ازدواج با پسر 15ساله‌

نوجوان 15 ساله‌ای که با اعلام شکایت پدر و مادر یک دختر 17 ساله به کلانتری احضار شده بود، در میان بهت و ناباوری به تشریح چگونگی آشنایی خیابانی‌اش با دختر مذکور پرداخت و به مشاور کلانتری طرقبه گفت: هنوز هم باورم نمی‌شود چه اتفاقی افتاده است من قصد برقراری روابط نامشروع را نداشتم و تنها به خاطر حس کنجکاوی که بر اثر بازی‌های رایانه‌ای مستهجن پیدا کرده بودم، با آن دختر دوست شدم.

من تنها فرزند خانواده هستم؛ به همین خاطر هر چیزی که اراده می‌کردم پدر و مادرم برایم فراهم می کردند. احساس غرور عجیبی داشتم و می‌خواستم همیشه بهترین اسباب بازی‌ها یا امکانات رفاهی را که دیگران آرزوی داشتن آن را در سر می پروراندند، داشته باشم.

به همین دلیل حتی لوازم تحریری که استفاده می‌کردم با دیگر همکلاسی‌هایم فرق داشت مادرم هم در خیلی از میهمانی‌های خانوادگی لوازمی را که برایم خریده بود، به رخ دیگر بستگانمان می کشید و من از این کار او در جمع بچه‌های فامیل به خود می بالیدم.

کلاس اول دبیرستان بودم که می‌دیدم برخی از دوستانم گوشی‌های لمسی دارند و به طور پنهانی از بازی‌های رایانه‌ای آن استفاده می‌کنند این گونه بود که با تقاضای من، پدرم گوشی لمسی گران قیمتی برایم خرید. از آن روز به بعد دوستانم خیلی از فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای مستهجن را برایم بلوتوث می کردند. دیگر به درس‌هایم توجهی نداشتم و مدام در یک اتاق خلوت، وقتم را با بازی‌های رایانه‌ای و یا دیدن فیلم‌های مبتذل خارجی و تصاویر مستهجن سپری می کردم.

این تصاویر حس کنجکاوی عجیبی را در من به وجود آورده بود و مدام افکار شیطانی در ذهنم خطور می کرد تا این که حدود 2 ماه قبل با دختری که مدعی بود از خانه فرار کرده است، در اطراف ویلای پدرم آشنا شدم و با هم به ویلا رفتیم. چون می‌دانستم تا پایان هفته پدرم به ویلا نمی‌آید به آن دختر اجازه دادم چند روز در آن جا بماند؛ من هم هر روز با تهیه مواد خوراکی ساعت‌هایی را در کنار او می‌ماندم.

آن دختر آخر هفته به منزلشان بازگشت و دیگر او را ندیدم. حالا پدر و مادرش مدعی هستند که با شرایط به وجود آمده باید آن دختر را به عقد رسمی خودم دربیاورم اما من هنوز هم باورم نمی شود که چگونه در گرداب فساد افتاده‌ام و سرنوشتم این گونه تغییر کرده است.

من آن دختر را نمی شناختم و تنها تحت تاثیر بازی‌های رایانه‌ای و تصاویر مستهجن قرار گرفته بودم که سعی کردم با او ارتباط داشته باشم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    والدین این دختر چند روز دخترشان را ندیدند و یا دختر که به هر دلیلی چند روزی غیب شده مقصر نیستند؟ ؟ چرا پسر ی که در سن کودکی یا نوجوانی است برای بی لیاقتی مردم در تربیت دخترانشان باید فریب دروغهای دختری را بخورد و حالا گرفتار شود؟

  • ح ج

    در ایران ما هر کس پارتی داشته باشه در دادگاه برنده میشه اگه طبق قوانین ایران باشه باید عقد کنه

  • تی کی

    بچه ای که هر چی بخواد واسش بگیری بهتر از این نمیشه

  • ناشناس

    چرا پدر مادر این دختر زمانی که دخترشون چند روز خونه نبود نگرانش نشدن؟

  • ناشناس

    اصلا هم اینطور نیست

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج