قتلی که بهبهان را لرزاند
خبری که روزهای پایانی تعطیلات نوروز امسال شهری در خوزستان را آشفته کرد و به سرعت دهان به دهان و خانه به خانه پیچید تا اینکه رسما هم از سوی مسوولان تایید شد؛ ماجرای قتلی فجیع بود که حیرت مردم را به همراه داشت.
اعتماد: خبری که روزهای پایانی تعطیلات نوروز امسال شهری در خوزستان را آشفته کرد و به سرعت دهان به دهان و خانه به خانه پیچید تا اینکه رسما هم از سوی مسوولان تایید شد؛ ماجرای قتلی فجیع بود که حیرت مردم را به همراه داشت.
بهبهان یکی از قدیمیترین شهرهای استان خوزستان است که بیش از ۲۰۰هزار نفر جمعیت دارد. یکی از اماکن دیدنی بهبهان؛ روستای شیرعلیاست، اما در جاده همین مکان دیدنی ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ اتفاق ناگواری رخ داد که خواب و خیال اهالی شهرستان بهبهان را آشفته کرد و بیاعتمادی بر آنها چیره شد. چرا که متهم به قتل یک محضوردار بود که این عمل را مرتکب شده بود. همچنین گفته شده که متهم یک دفترخانه ثبت ازدواج دارد و از منسوبین یکی از افراد سرشناس بهبهان است. خبر این اتفاق فجیع نیز فقط توسط یکی از خبرگزاریهای محلی بهبهان منتشر شد آن هم با شانزده روز تاخیر. یعنی در ششم فروردین ماه۱۴۰۲.
خبر هم این بود: «مردی حدودا ۴۰ساله با هویت «ح.خ» توسط یک محضردار در جاده شیرعلی بهبهان به قتل رسید. انگیزه قتل هم آنگونه که از شواهد مشخص است به خاطر یک زن با هویت «س.ط» بود. چهار روز بعد از این اتفاق تلخ متهم دستگیر شد، ولی تاکنون اخبار دقیقی از اعترافات و روند پرونده او منتشر نشده است.»
حالا پس از گذشت هشت روز از این خبر هنگامی که «اعتماد» برای دست یافتن به واقعیت پیگیر این قضیه میشود با صحبتهای ضد و نقیضی از سوی اهالی روبهرو میشود. البته «اعتماد» متذکر میشود که این تناقضات مربوط به حواشی خبر و چگونگی به قتل رسیدن مقتول است و دلیلی بر نفی واقعه نیست. حتی «رستم عیدیپور» سرپرست فرمانداری شهرستان بهبهان خبر را تایید میکند و به «اعتماد» میگوید: «از این ماجرا اطلاع دارم. موضوع قتل صحت دارد اما آنچه که در بهبهان توسط اهالی پیچیده را تایید نمیکنم. اصل موضوع را باید از دستگاه قضایی و دادستان بپرسید.» این در حالی است که «اعتماد» پیش از صحبتها و پیشنهاد فرماندار با «علیرضا قاسمینژاد» دادستان بهبهان تماس گرفته، اما دادستان گفته بود: «بنده مستقیم نمیتوانم مصاحبه کنم.»
پذیرایی و عرض تبریک با چاقو
پس از صحبتهای نسیه مسوولان، خبرنگار «اعتماد» سراغ اهالی بهبهان میرود. یکی از اهالی حتی این ماجرا را به سخره میگیرد و میگوید: «همین آقا که متهم به قتل است صیغه ازدواج من و همسرم را خواند. برای همین پشیمانم و میخواهم همسرم را طلاق بدهم. (با تمسخر میخندد) خدا کند اعلام کنند؛ افرادی که این آقا صیغه ازدواجشان را خوانده باطل است تا من هم تکلیف خودم را بدانم.»
او در پاسخ به اینکه از ماجرا بگویید، میگوید: «یک خانمی منشی ایشان بود که حدود چهار سال هم صیغه همین متهم بود. وقتی صیغه محرمیتشان تمام میشود به محضردار میگوید که قصد دارد زندگی خودش را داشته باشد. برای همین با مردی به نام «ح.خ» ازدواج میکند. صیغه ازدواجشان هم همین محضردار میخواند. بعد از چند وقت حاج آقا با شوهر این خانم یعنی آقای مقتول تماس میگیرد و از او میخواهد که همدیگر را ببینند. وقتی مقتول پیش وی میرود، متهم در قهوهای که به مقتول میدهد، سم میریزد. چیزهای دیگری هم از این محضردار شنیدیم…» البته «اعتماد» ترجیح میدهد حواشی و توضیحات تاکنون تاییدنشده را منتشر نکند.
اما یکی دیگر از اهالی یک زن است. او نیز در جواب سوالاتی که خبرنگار «اعتماد» در مورد این اتفاق از او میپرسد، میگوید: «بله. هرچه شنیدید درست است. من بیشتر از آنچه که شما شنیدید، چیز دیگری نمیدانم. فقط این را میدانم که خانواده مقتول در منطقه مسکن مهر بهبهان ساکن هستند اما مقتول خودش آنجا زندگی نمیکرد. ما در همان محل اعلامیه ترحیم آن آقا را دیدیم و از آشنایان و همسایههای آنها هم ماجرا را شنیدیم.»
یکی دیگر از اهالی هم میگوید: «متهم به قتل دفترخانه ازدواج دارد. به خاطر زن مورد علاقهاش که منشی دفترش هم بود مرتکب قتل شد. مقتول در دفتر محضردار با این خانم آشنا میشود و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. حدود دو ماه بعد که از ازدواج آنها میگذرد محضردار با مقتول تماس میگیرد که جهت دریافت سند ازدواج به دفتر ایشان مراجعه کند. بعد هم که دیگر خودتان میدانید در نوشیدنی او چیزی میریزد تا بتواند به هدفش نزدیک شود.»
یکی از خبرنگاران محلی هم در این باره به «اعتماد» میگوید: «در تحقیقات اداره آگاهی خانم س.ط مورد بازجویی قرار میگیرد.ماموران آگاهی پس از بررسی تماسها محضردار را احضار میکنند. حالا دو روایت شنیده شده یکی اینکه متهم به قتل بعد از چند روز خودش را معرفی کرده و روایت دیگر هم همین اظهارات خانم است که نشان میدهد ماموران آگاهی در اظهارات این خانم به محضردار مظنون میشوند. حتی شنیده شده که محضردار خودش نماز میت را برای مقتول خوانده و مراسمات دیگر را انجام داده است.»
یکی از مطلعان این حادثه دردناک نیز به «اعتماد» میگوید: «به هر حال نمیتوان منکر قتل شد. محضردار روز حادثه مقتول را به دفترش دعوت میکند تا هم سند ازدواج آن دو را بدهد و هم تبریکی گفته باشد. ضمن تبریک و پذیرایی از مقتول در قهوه او قرص بیهوشی یا چیز دیگری میریزد. مقتول پس از خوردن نوشیدنی بیهوش میشود. متهم به قتل او را سوار ماشین میکند و به سمت جاده شیرعلی میبرد. در آنجا هم با ضربات چاقو کار او را تمام میکند. حالا اینکه با چه قرصی مقتول را بیهوش کرده یا مسموم کرده کسی چیزی نمیداند. چون در اصل ماجرا هم فرقی نمیکند.چند روز بعد از به قتل رسیدن ح.خ متهم به قتل دستگیر میشود. در حال حاضر آن خانمی که صیغه حاجآقا بود و بعد زن مقتول شده بود هم در زندان اهواز به سر میبرد. در هر صورت آن آقا مرتکب عمل قتل شدند.»
اما یکی از اقوام نزدیک مقتول به «اعتماد» جزییات بیشتری ارایه میدهد: «مقتول حدود ۴۰ سال داشت و در نوزدهم اسفندماه سال ۱۴۰۱ به قتل رسید. پلیس آگاهی از روی تماسهای تلفن آنها به محضردار مظنون میشود. او را احضار میکنند و طی بازجوییها متهم به قتل خودش اعتراف میکند که با چاقو اقدام به این کار کرده است. مقتول زن و بچه داشت ولی به خاطر آن خانم زنش را طلاق داد تا بتواند با او ازدواج کند. پرونده متهم را به دادگاه ارجاع دادند، اما هنوز هیچی مشخص نیست.»
«امانالله قرایی مقدم» جامعهشناس، این اتفاق تلخ را آسیبشناسی میکند و به «اعتماد» میگوید: «صیغه در جامعه ما امری پسندیده است. موضوع صیغه در استانهایی مثل خوزستان، سیستان و بلوچستان و امثال اینها رایج است. عوامل متعددی هم وجود دارد که زنان به عقد موقت مردان درمیآیند. فقر فرهنگی، فقر اقتصادی و...باعث میشود یک زن برای برطرف شدن نیازهایش که هرچیزی میتواند باشد به این کار رضایت دهد. البته اقلیم هم خیلی در این ماجرا نقش دارد. ببینید در استانی مانند خوزستان قتلهایی با مضمون ناموس یا همان خانواده بسیار زیاد رخ میدهد. چون در خوزستان مردان گاهی به خاطر ناموس یعنی همان زن یا دختر مورد علاقهشان، آدم میکشند. گاهی همان زن یا دختر مورد علاقهشان را به خاطر تعصبات به قتل میرسانند و گاهی هم مردی که باعث شده ناموسشان از آنها گرفته شود را میکشند. این مسائل در خوزستان بیشتر به خاطر تعصبات مذهبی، سنتی، قومی و... رخ میدهد. در کل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی خانواده، باعث میشود دختران تصمیم بگیرند به عقد موقت مردان دربیایند و تن به چنین کارهایی بدهند.»
برخی واکنشهای اهالی در اینستاگرام
پس از انتشار این خبر توسط یکی از پیجهای خبری و محلی برخی اهالی بهبهان واکنش نشان دادند و هرکدام زیر پست مربوط به این خبر چیزهایی نوشتند که «اعتماد» به برخی از آنها اشاره میکند.
*متهم چهره معروفی بوده.
*متهم دفتر ثبت ازدواج داشته و خانمی را صیغه کرده بود. وقتی مدت صیغه آن خانم تمام شده متهم آن خانم را تهدید کرده که اگر شوهر کند، شوهرش را میکشد.
*یک خانواده به خاطر هوا و هوس داغدار شد.
*تو آنچه مینمایی هستی؟
*متهم به قتل، اول به مقتول سم داده و بعد با چاقو تکه تکهاش کرده.
نظر کاربران
صیغه امر پسندیده ای نیست یه کار کثیفه که باید جمع بشه
مرگ بر فساد طلبان
کجای صیغه امری پسندیده ای است صیغه یعنی خیانت یعنی هوسرانی و شهوت
به چیزهای ندیده و نشنیده
من از اهالی بهبهانم
این جامعه شناس محترم که میفرمایند صیغه و قتلهای ناموسی در خوزستان زیاد هست ...
بنظرم یا اشتباه میکنن یا اینکه لااقل در مورد شهر بهبهان صد در صد اشتباه میکنند..
مردم خوزستان و بهبهان از اینکه ناموس پرستند شکی نیست؛ ولی این خصلت پسندیده به قتل و صیغه موقت هیچ ربطی نداره.
در این شهر عقد موقت و همچنین قتل به خاطر هر چیزی بسیار بندرت اتفاق میافتد.
به خاطر همین نادر بودن هست که همه شهر حیرت کردن....
آدرس اشتباهی ندید لطفا
ارزش زن را با صیغه کردن امروز با این فردا باان حفظ میکنید در زمان فوت و یا طلاق عمر و جوانی زن از دست رفته حقش یا هیچ و یا حد اقل هست؟مشکل مالی زنان را حل نکردید به زن ارزش قائل نیست
به هیچ وجه صیغه در خوزستان رواج نداره و اصلا مورد قبول نیست، من نمیدونم شما این حرفهارو از کجا میارید!!!!؟ بعدشم بهبهان در مرزهای جنوب شرق خوزستانه و نمیتونید مسائلش رو به کل خوزستان ربط بدید، خوزستان جلگه بزرگی هس و جمعیت بسیار زیادی مردمی ک تو شهرهای کوچیک و روستاها و حاشیه نشینی ک اهوازو گرفتار کرده رو داره و تازه جنگ زده و مورد تبعیض هس و بالاخره موردای کمی در اون وجود داره ک در همه استانهای ایران وجود داره ن بیشتر...
باز خدا رو شکر این یکی کار امریکا نبوده
در خوزستان به هیچ عنوان ضیغه امر پسندیده ای نیست چرا دروغ می گویید من خودم خوزستانی هستم و تا امروز این را نشنیده بودم
خدا کنه یه زن صیغه ای گیر من بیاد.
صیغه در مذهب اهل تسنن حرام است.
امان از مکر شیطان
اولا داخل استان سیستان و بلوچستان بخصوص اهلسنت صیغه را حرام میدانند اهل شیعه توی استان سیستان و بلوچستان یک در صد اگه صیغه کنند بقیه اصلأ صیغه را قبول ندارند.... فقط لطفاً این مطالب را پخش کنید
صیغه یعنی خیانت یک مرد به زنش بصورت قانونی و شرعی
مرگ بر ادم بد ذات و کثیف
عشق و عاشقی پلیدی بوده، و با سم طرف را کشته، چه لرزاندنی؟! یک روستا هم عین خیالش نیست چه برسد به شهر.
کجا شنیدی آدم مجردی صیغه بکنه صیغه کار متاهل های هوسران چشم چرانه واز نظر من فرقی با فحشا ندارد🤮🤮🤮🤮🤮🤮
توخارج هم حتی اگه مردمتاهل باکسی دیگه باشه خیانت حساب میشه طلاق میگیرندتوایران مردمتاهل دیدم ۷زن صیغه ای داشت زن دائمیش بادوتابچه فهمیدطلاق گرفت این زن هاچه گناهی دارن هم ازنظراحساسی آسیب میبینندهم جسمی.باصیغه همه چی حلال کردندبه مردها،مردهاهم باتقی به توقی وقتی میبینندراه بهتری بدون دردسردارندبابهونه های بی سروته اززندگی دلسردمیشندکاش این موضوع صیغه درایران جمع آوری بشه هرمردی به زنش دل ببنده زن دیگه ای هم بخوادبگیره بارضایت زن اولش باشه
در غایت صیغه حلال برای استفاده از دختران زنان برای مردان کثیف جامعه امروزی
مردی که زن بچه خودرا در پی هوس رها می کند حکمش اعدام استو
الان میگن از بدحجابی دختر بود که مرد هوس باز کثیف بدنبال صیعه رفته
خیلی هم خوبه
همیشه رد پای یک زن در میان است من خودم زنم ولی بعضی از خانم ها حتی به خودشان هم احترام نمی گذارند . و بر سر زندگی دیگران هوار میشوند و بدون اینکه مستقیم دست به صلاح ببرند موجب قتل و نابودی زندگی ها میشوند .