همسر اخراجی ناصرالدین شاه در این منزل سکونت داشت
منیرالسلطنه یکی از همسران غیرعقدی سلطان صاحبقران بود. پدرش عنوان حاذقترین معمار دربار باشی را داشت، به طوری که امیر کبیر کار ساخت دارالفنون را به او سپرد. در نتیجه رفت و آمدعهدو عیال او به حرمسرای شاهی بود که منیره خانم مورد پسند مهد علیا واقع شد و او را به همسری پسرش درآورد. منیرالسلطنه به قدری در دفاع از رعیت جان دل میداد که اکنون از او به عنوان خوشنامترین زن حرمسرای قاجاری یاد میشود. خانه تاریخی مینایی یکی از یادگارهای به جا مانده از این زن نیکوکار است.
ایرنا: دختر معمار باشی دربار سومین پسر ناصرالدین شاه را به دنیا آورد. منیرالسلطنه نام کامران میرزا بر او گذاشت و این شاهزاده نورچشمی دربار و سلطان شد. او سخت مورد علاقه پدرش بود، اما به دلیل این که مادرش دختر معمار باشی دربار بود و اصل و نسب قاجاری نداشت به ولیعهدی نرسید. از آن جا که ناصرالدین شاه میل داشت علاقهاش را به او نشان دهد در سن ۶ سالگی با پیشکاری پاشا خان، در سال ۱۲۴۱ کامران میرزا را به عنوان حاکم تهران منصوب کرد.
در سال ۱۲۴۶ سلطان صاحبقران به این نورچشمی لقب نایب السلطنه داد و در سال ۱۲۶۵ عنوان امیر کبیر که در آن زمان بالاترین مقام نظامی و درباری بود را در یافت کرد. اما این لقب در پس پرده داستانهایی برای خودش داشت. بعد از کشته شدن امیر کبیر در حمام فین محبوبیت او دو چندان شد. جماعت انگار تازه خبردار شده بودند که مملکت چه گوهر کاردانی را از دست داده است و در همه محافل نام او به گوش می رسید.
کامران میرزا از همان سنین کودکی دچار این توهم شد که وجودش ادامه وجود امیر کبیر است و او هم در نزد مردم چنین محبوبیتی پیدا خواهد کرد. کار به آن جا رسید که در عمارتش کسی جرات نداشت او را کامران میرزا بنامد. او در جوانی از شاه درخواست لقب امیر کبیر را کرد و قبله عالم با سخاوت هر چه تمامتر این لقب را به او عطا کرد.
چاپلوسان و چاکر صفتتان دربار برای اعطای این لقب مهمانی بزرگی ترتیب دادند و دستور داده شد بلندترین خیابان تهران به لقب تازه کامران میرزا مزین شود. خیابان امیریه (ولیعصر فعلی) از همان دوران هم اهمیت زیادی داشت و بسیاری از باغات و عمارتهای شاهزادگان و بزرگان دربار در مسیر آن قرار گرفته بود. این خیابان از چهارراه سپه (چهارراه ولیعصر فعلی) آغاز میشد و تا میدان راه آهن امتداد پیدا میکرد.
عاقبت پسر منیرالسلطنه
کامران میرزا به جز حکومت بر تهران، والی و حاکم مازندران و گیلان هم شد. اطرافیان او با رعایا برخوردی غضبآلود داشتند و آوازه ستمهایی که به مردم روا میداشتند همه جا را برداشته بود. این جور و ستم در نهایت منجر به قتل ناصرالدین شاه شد. میرزا رضای کرمانی در اعترافات خود گفته بود دلیل قتل شاه ظلم ستم ماموران کامران میرزا به او بوده است.
پس از قتل ناصرالدین شاه قدرت کامران میرزا محدودتر شد. او در سن ۷۲ سالگی بر اثر بیماری موروثی خاندان قاجار که همان نقرس بود درگذشت. خانه و و باغ و عمارت کامران میرزا در شمال تهران واقع بود که اکنون آن محدوده نام کامرانیه به خود گرفته است. کامران میرزا از همسران متعددی که داشت صاحب ۹ دختر و ۱۰ پسر شد. برخی از نوادگان او اکنون در تهران زندگی میکنند و نام خانوادگی کامرانی دارند.
ثروت منیرالسلطنه وقف چه کسانی شد؟
همسر محبوب ناصرالدین شاه به دفاع از رعیت مشهور بود. شاید برای این که ایل و تبار قاجاری نداشت و حتی زمانی که به دربارآمد هیچ گاه خودش تافته جدا بافته از مردم کوچه و بازار ندید. روایت است که این زن نیکوکار ارادت بسیاری به اهل بیت داشت و همواره در کارهایش امیرالمومنین (ع) را الگو قرار میداد و از رعیت دستگیری میکرد. منیرالسلطنه علاوه بر حقوق دربار از شخص شاه و مهد علیا خلعتی و محبتی بیشماری دریافت میکرد. به گواه تاریخ این خلعتیها از تکه زمینهایی در تهران گرفته تا جواهرات سلطنتی چندان مورد اعتنای منیرلسلطنه نبودند. او در طول حیات خود بناهای زیادی مانند مدرسه و مسجد و بارگاه برای امامزادگان ساخت و تمام آنها را وقف عموم مردم کرد.
ارادتمندی به اهل بیت (ع)
دختر محمد تقی خان معمارباشی بعد از مرگ برادرش امیرنظام با ارث به جا مانده از او مدرسهای در آرامستان مجاور امامزاده سید نصرالدین ساخت. مسجدی نیز در کنار این بارگاه متبرک با ثروت خود او ساخته شده است که اکنون به نام منیریه مشهور است. منیرالسلطنه موقوفات زیادی شامل زمینهای غیر زراعی، کاروانسرا، مسجد، مدرسه و هفتاد و سه باب دکان داشت که درآمد آنها برای اداره کردن مسجدها و مدارس و ساخت و ساز پل بر روی رودخانههای فصلی در برخی روستاهای اطراف تهران هزینه میشد.
هر سال در دربار به مناسبت میلاد مبارک حضرت فاطمه زهرا (س) جشنی در حرمسرا برگزار میشد که میزبان آن مهد علیا بود. پس از مرگ او منیرالسلطنه این وظیفه را به عهده گرفت و تا پایان عمر حتی زمانی که از دربار اخراج شد این جشن را در منزل شخصی خود برگزار میکرد.
محل زندگی منیرالسطنه منیریه خوانده شد
پس از ترور ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به پادشاهی رسید. او مانند مادرش شکوه خانم دختر شعاع السلطنه قاجار از همان کودکی چشم دیدن همسران پدر و فرزندان بیشمار او را نداشت. به همین دلیل پس از به قدرت رسیدن دستور تخلیه حرمسرای دربار را صادر کرد. زنان زیادی از دربار رانده شدند که یکی از آنها منیرالسلطنه بود. پس از اخراج از دربار این زن نیکوکار در خانهای که وسط زمینهای او ساخته شده بود، ساکن شد.
مردم دوستدار او بودند و زندگی او را از دور رصد میکردند. به همین دلیل هم بود که نام او وجه تسمیه منطقهای شد که اکنون هم آن را به نام منیریه در خیابان ولیعصر میشناسیم. منیرالسلطنه سالها پس از ترور شاه زنده بود و در سنین کهنسالی در اثر بیماری درگذشت. پیکر او را چنان که خود وصیت کرده بود در ایوان حرم حضرت امیرالمومنین (ع) در نجف اشرف به خاک سپردند و او برای همیشه در کنار مولایی که در زندگی او را الگو قرار داده بود آرام گرفت.
فرهاد مینایی ناجی این خانه شد
خانه مینایی واقع در محله منیریه محل سکونت منیرالسلطنه بوده است. این خانه که اکنون در کوچه کریمی طینت قرار گرفته بعد از مرگ منیرالسلطنه جزو دارایی های کامران میرزا شد. با بدهکار شدن این شاهزاده این خانه فروخته شد و پس از چندین بار دست به دست شدن بین اعیان و اشراف تهران در نهایت این فرهاد مینایی بود که قدر این خانه را دانست و آن را درسال ۱۳۴۵ شمسی خریداری و اقدام به مرمت آن کرد. به همین دلیل این خانه بعدها به نام مینایی مشهور شد.
این خانه اواخر دوره قاجار و با تلفیقی از معماری ایرانی –اروپایی ساخته شده است. در دو طبقه این خانه ۱۲ اتاق اندورنی تعبیه شده است. تزیینات بنا محدد به آجر چینی و گچ بری میشود اما چشم نوازترین قسمت بنا دو طاووس سر به هم تکیه داده هستند که بر روی آجرچینی ورودی بنا نقش بستهاند. شاه نشین، پنجره های مشبک رنگی، شومینههای زیبای دیواری باگچبریهای رنگی، حوض فیروزهای، آب انبار، مطبخ و حیاطهای تابستانه و زمستانه از دیگر بخشهای دیدنی این خانه اعیانی قاجاری هستند.
موزهای برای طولانیترین خیابان خاورمیانه
خانه مینایی این روزها کاربری با عنوان معرفی یادگارهای خیابان ولیعصر پیدا کرده است. در این بنای تاریخی میتوانید شاهد هفت روایت متفاوت از طولانیترین خیابان خاورمیانه باشید. روایت خانه خاطرهانگیزترین خیابان پایتخت این روزها پذیرای علاقهمندانی است که با این معبر زندگی کردهاند و از آن خاطرههای بیشماری دارند.
در راهرویی از خانه تلفنهایی قدمی تعبیه شدهاند که با برداشتن هر کدام از آنها میتوانید برای دقایقی شونده روایتهایی دوستداشتنی از این خیابان شوید. تماشای عکسها، تابلوها، رادیوهای قدمی و مبلمان آنتیک و سالخورده خانه شما را به سالهای دور میبرد و آرامشی بینظیر را مهمان خانه دلتان میکند.
ارسال نظر