سلفی با سبیلِ وزیر سابق روحانی در میان فیلترینگ!
آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات گفت: بعد از آن «سلفی با سبیل» تماس گرفتند که این چه قیافهای است درست کردهای؟ گفتم این عکس را کجا دیدید؟ گفتند در واتسآپ و اینستاگرامی که فیلتر است؛ گفتم هدفم همین بود که فیلتر کردنتان به درد خودتان میخورد
آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات در گفتگو با اندیشه پویا گفت: بعد از آن «سلفی با سبیل» تماس گرفتند که این چه قیافهای است درست کردهای؟ گفتم این عکس را کجا دیدید؟ گفتند در واتسآپ و اینستاگرامی که فیلتر است؛ گفتم هدفم همین بود که فیلتر کردنتان به درد خودتان میخورد
بخشی از مصاحبه به این شرح است:
● شما دورهای چهارساله وزیر ارتباطات بودهاید و بیش از هر کسی به چالشهای حکمرانی ایران و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آگاهی دارید. به نظر میرسد از نظر سیاستگذاران فضای مجازی در کشور ما سه دیدگاه عمده حاکم است. دیدگاهی که به آزادی گردش اطلاعات و حفظ کامل حریم خصوصی کاربران معتقد است، دیدگاهی که طرفدار بستن و انسداد کامل است و دیدگاه میانه و بینابینی هم وجود دارد. به نظر میرسد در دولت یازدهم و دوازدهم، روال بیابینی حاکم بود و اکنون تفوق دیدگاه انسدادی باعث شده تا انسداد اینترنت عملیاتی شود. برای شروع گفتگو و آغاز کلام با ما از ریشه تعارضات حاکمیت و فضای مجازی بگویید.
یکی از وجوه مهم شبکه جهانی اینترنت، کارکرد اطلاعرسانی و رسانهای آن است. نهاد حکمرانیِ ما مشکلش با اینترنت، از همین بعد رسانهایِ آن است. به ترکیب شورای عالی فضای مجازی دقت کنید. اعضای حقیقیِ آن چه کسانی هستند؟ اکثرا از روسا و مدیران سابق سابق صداوسیمایی هستند. تصور حاکم این است که فضای مجازی مانند صداوسیماست یک نفر از بالا برای اتاق خبر تصمیم میگیرد و همه تا پایین همان را باید تکرار کنند، و مردم هم همان را باید بشنوند. هدفی که در حوزهی رسانه دنبال میشود یک متدلوژی اطلاعرسانی کنترلشده است. اگر برای روزنامهها یک هیئت نظارت و برای انتشار کتاب ممیزی و مجوز وجود دارد، میخواهند با کنترل در فضای مجازی هم فعال مایشاء باشند. اما آیا ساختار رسانههای نوین پذیرش چنین امکانی را میدهد؟ آیا مثل صداوسیما که یک نفر نشسته و دکمهای را میزند و برنامه روی آنتن میرود و همه میبینند، در فضای مجازی هم چنین گلوگاهی وجود دارد؟ آیا آن شیوههای حکمرانی سابق در این فضای جدید هم قابل پیادهسازی است؟ بگذارید چند آزمایش اثباتشده را توضیح بدهم.. اول اینکه
نظریهپرداز شهیری به نام میلگرام، با انجام آزمایشهایی نظریه ای مطرح و اثبات می کند که به نظریه SIX DEGREE OF SEPRATION معروف است. او اثبات می کند در جوامع انسانی، هر انسان به انسانی دیگر، به طور متوسط با ۶ واسطه متصل است. به عبارتی معتقد است دنیابی ظاهرا بزرگ ما در واقعیت آنچنان هم بزرگ نیست و قطر ارتباطاتی کمی دارد. یک یادآوری کنم که این ۶ واسطه فارغ از نوع ابزار ارتباطی است.
دوم اینکه بنابر تحقیقات علمی دیگری، سرعت توزیع اخبار منفی در شبکهی روابط انسانی یکونیم برابر سرعت توزیع اخبار مثبت است. به همین دلیل در بازاریابی گفته میشود. اگر محصول خرابی را به بازار بفرستید، خبر خراب بودن محصول زودتر از بیرون آمدن نسخه جدید آن محصول بین مشتریان پخش میشود و بازار را از دست میدهید. سومین واقعیت این است که، افراد در برابر اخبار رفتار واحدی ندارند و در مواجهه با خبر میتوانند رسانا یا نارسانا باشند. اگر برای شما خبر بدی علیه کسی که او را دوست دارید، یا خبر خوبی دربارهی کسی که او را دوست ندارید، بفرستند، نهتنها این خبر را هدایت نمیکنید که آن را بلاک میکنید. حالا این مفروضات را کنار هم بگذارید. وقتی فضای عمومی ذهنیت مردم نسبت به نهاد حکمرانی منفی باشد و نهاد حکمرانی بخواهد در شبکهی مردمی اطلاعرسانی کند و خبر مثبت از خودش بفرستد، بلاک میشود، و اگر خبر منفیای هم از جای دیگری منتشر شود، رسانهها با سرعت یکونیم برابر این خبر را نشر میدهند. آقایان از اینکه خبرهای زیادی تولید میکنند اما پخش نمیشود، نتیجه میگیرند که تیم رسانهایشان ضعیف است. نخیر، مسئلهی اصلی ذهن مخاطب است نه ضعف شما در استفاده از مدیا!
● میخواهید بگویید که محدود کردن کردن اینترنت، سودای محال است. شما در نهاد اجرایی با این خواستهی نهادهای فرادستی مواجه بودهاید. بهنظرتان دغدغهی اصلی آنها در اعمال این محدودیت، سیاسی است یا فرهنگی و مذهبی؟
حکمرانی فعلی در فضای مجازی دنیا امروزه اربابـرعیتی است، نه مردممحور. سال ۲۰۲۰ گردهماییای بین المللی با موضوع فضای مجازی در پاریس برگزار شد و صداوسیمای ما هم بدون اینکه بفهمد آنجا چه حرفهایی زده شد، آن را پخش کرد. مکرون، رییس جمهور فرانسه در آنجا گفت:«یک اینترنت نیویورکی داریم و یک اینترنت چینی و ما اینترنتی میخواهیم که نظام چندذینفعی را حمایت کند و در ادامه هم اشاره کرد که در دنیای امروز دو نوع انحصارگرایی یا دو قطب حاضر است؛ قطب چین به واسطهی جمعیت و قطب امریکا به واسطه توسعهی تکنولوژی، سهم ما در این بازی چیست؟» من در جلسهای به مدیران وقت صداو سیما گفتم:«آیا حرفهای آقای مکرون را قبول دارید؟» گفت:«بله». گفتم:«شما که خودتان بزرگترین انحصارگر دنیا هستید، اصلاً نباید حرف از چند ذینفعی بزنید! مکرون سمت کاربر میایستد و میگوید من باید از حقوق کاربران در اروپا در برابر انحصار چینی و آمریکایی دفاع کنم و چون سمت مردم ایستاده حمایت هم میشود.»
تفاوت ما در سیاستگذاری این است که سمت حاکمیت ایستادهایم. سیاستگذار ما میگوید:« بیگدیتایی که جمع میشود سلاح قدرتمندی است و با آن می توانند هر بلایی سرمان بیاورند. میگوید انبارهی دادههای مردم ما نزد بیگانگان تشکیل شده است، گویی فقط انبارهی دادههای ما در حال تشکیل است.» برای همهی دنیا همین است. یک نفر در قم با من مناظره میکرد و میگفت شما مگر قاعدهی نفی سبیل را قبول ندارید؟ گفتم مگر اسلام فقط قاعدهی نفی سبیل دارد؟ اسلام قواعد متعددی برای دفاع از حریم مسلمانان و جلوگیری از آسیب و ضرر به آنان دارد مثل قاعده لاضرر. در زمان وزارت ارتباطات، روزی خدمت آیتالله جوادیآملی رسیدم و از ایشان خواستم به من درباره مسوولیتی که دارم و به عبارتی درباه فضای مجازی نصیحت یا توصیهای بفرمایند. ایشان فرمودند:«از صدای فطرت انسان بهره بگیرید.» جسارت کردم و گفتم«مصداقی توضیح بفرمایبد.» فرمودند:«مهدکودکی را را در نظر بگیرید که بیست کودک در آن نام محمد دارند. تا مادر یکی از آنها نام فرزندش را صدا میزند، فقط محمدِ او برمیگردد، چون صدای مادر برای بچه صدایی فطری است.» سپس ادامه دادند:«یکی از خواص فطرت، غیرت است و غیرت، اثباتی است که از دو نفی تشکیل شده است؛ نفی اول یعنی اجازه ندهیم کسی به حریم ما سرک بکشد و نفی دوم هم آنکه شما هم به حریم دیگران سرک نکشید.» من با این توصیح این عالم گرانقدر تکلیف خودم را فهمیدم.
یکی از مقامات کشور میگوید مردم داخل شبکههای اجتماعی خارجی میشوند و همهی اطلاعاتشان آنجا وجود دارد. معنای این حرف چیست؟ یعنی بیایید در شبکههای داخلی تا ما به همه اطلاعات تان دسترسی داشته باشیم! همانگونه که دوست نداریم اطلاعات کاربران ایرانی در دسترس شبکه های اجتماعی خارجی باشد باید خودمان هم به حفظ حریم خصوصی کاربران ایرانی پایبند باشیم. نمیشود به بهانهی احتمال انجام یک فعل حرام، مرتکب فعل حرام دیگری شد. به قول شهید بهشتی از نردبان حرام نمیشود به بام حلال رسید یا نمیتوان از نردبان شقاوت به بام سعادت رسید. خیلی شفاف تر عرض کنم شاید عده ای در کشور ما معتقد به همان حکمرانی استثماری آمریکایی یا چینی اما بوسیله خودشان هستند که البته مجهز به لوازم امروزی استثمارگری هم نیستند. این محال است. حتی اگر بخواهیم بر مبنای حکمرانی اسلامی هم پیش برویم، این مدل از حکمرانی بنا به همان توصیه ای که از آیت الله جوادی آملی عرض کردم، در مسیر غلطی گام برداشته ایم.
ارسال نظر