روایت شاهد عینی از سقوط هواپیما در تهران
اکرم جدیدی یکی از شاهدان عینی این ماجرا درباره آْنچه امروز در مقابل چشمان خود دیده است شرح میدهد.
«من محل کارم در منطقه شهرک آزادی (فرهنگیان) است هر روز با خودروی شخصی به محل کار میرفتم اما امروز ترجیح دادم مسیری را پیاده تا محل کار طی کنم. در مسیر که بودم متوجه پرواز هواپیمایی شدم که به سمت ما میآمد اما در ارتفاع پایینی حرکت میکرد.
احساس کردم شاید من حساسیت زیادی به خرج میدهم و فکر میکنم هواپیما رو به پایین در حال حرکت است و لحظه به لحظه به زمین نزدیک میشود سر هواپیما رو به پایین بود همین طور که حرکت آن را دنبال میکردم ناگهان دیدم که در محوطه پادگان ارتش با صدای مهیبی سقوط کرد.
تا به حال چنین صحنهای را به چشم ندیده بودم بسیار ترسیدم و به سمت محل حادثه میدویدم تا اگر بتوانم کمکی کنم هواپیما چند تکه شده بود و قسمت جلوی هواپیما و قسمتی که مسافران در آن حضور داشتند داخل محوطه سبز پادگان افتاد.
یک سوم انتهایی هواپیما هم به بلوار شیشه مینا پرتاب شد. نزدیک محل حادثه شدم که ناگهان هواپیما با اینکه سقوط کرده بود دوباره منفجر شد و کسانی که نزدیک محل حادثه بودند گفتند باید تا جایی که میتوانیم دور شویم چون ممکن است دوباره بنزین هواپیما منجر به انفجار جدیدی شود.
صدای انفجار به حدی بود که خیلیها فکر میکردند کوره کارخانه شیشه ترکیده است. همه جا را دود گرفته بود و شعلههای آتش زبانه میکشید.
نزدیک به یک ربع از اتفاق که گذشت هلیکوپترها آمدند و نیروهای امدادی آمبولانس، آتشنشانی و هلال احمر رسیدند.
چیزی که بیشتر از همه در این اتفاق برایم آزاردهنده است این است که این اتفاق جلوی چشمانم رخ داد و برای کمک به کسانی که دچار این اتفاق ناگهانی شدند هیچ کمکی نتوانستم انجام دهم و فقط دعا میکردم که نیروهای امدادی حتی برای لحظهای زودتر برسند تا شاید جان یک نفر به همین چند لحظهها بند باشد و بتواند نجات یابد.»
نظر کاربران
نیروی امداد نزدیک فرودگاه بعد از یک ربع آمد!!!!!!!!!!جهان سوم یعنی همین یعنی اغلب مسافران در فاصلهای که امداد بیاید مردند.
خدا را شکر هواپیما به دانشگاه علمی کاربردی کوشا یا کارخانه شیشه سازی اصابت نکرده