کلاه گیس عروس جوان را به کام مرگ برد
آرايش عروس به قيمت جان او تمام شد و كلاهگيس جشن عروسي را به مجلس عزا تبديل كرد.
در اين حادثه كه در شهرستان هشتبندي واقع در استان هرمزگان رخ داد عروس جوان وقتي به آرايشگاه رفت طبق قرار قبلي از آرايشگر خواست كلاهگيسي را كه سفارش داده بود روي سر او بگذارد اما به محض اينكه كلاه روي سر عروس چسبانده شد او به شدت احساس سوزش كرد و موضوع را به زن آرايشگر اطلاع داد اما اين زن به وي گفت سوزش طبيعي و به خاطر گيرهها و موادي است كه استفاده كرده است.
سوزش لحظه به لحظه بيشتر ميشد اما هرچه عروس اعتراض ميكرد آرايشگر حاضر نبود موضوع را بررسي كند تا اينكه دختر جوان ديگر تحملش را از دست داد و كلاه را از سرش برداشت. در اين هنگام بود كه عقربي سياه و سمي روي سر او مشاهده و معلوم شد سوزش سر وي به خاطر نيش عقرب است.
عروس جوان به سرعت به بيمارستان منتقل شد و پزشكان تلاش كردند جان او را نجات بدهند اما كوششها فايدهاي نداشت و اين دختر جان خودش را از دست داد و عروسي به عزا تبديل شد.
اين نخستين بار نيست كه تلاش براي زيباتر شدن به قيمت جان عروس تمام ميشود، پيش از اين نيز حوادثي از اين دست رخ داده بود. در يكي از اين موارد دختري كه ميخواست شب عروسي برنزه شود بيش از حد مجاز از دستگاه سولاريوم استفاده كرد و به كام مرگ فرو رفت.
اين دختر ۲۴ساله در شب حنابندان ناگهان از حال رفت و او را به بيمارستان منتقل كردند. دختر كه بوي تعفن ميداد به سرعت مورد آزمايش و عكسبرداري قرار گرفت و مشخص شد امعا و احشاي او به شدت آسيب ديده و بهگونهاي كه پختهشده به نظر ميرسد. پزشكان نتوانستند براي نجات اين دختر كاري انجام بدهند و او جان باخت. پس از آن با شكايت والدين عروس نگونبخت پروندهاي تشكيل و مشخص شد دختر جوان بيش از حد مجاز از دستگاه سولاريوم استفاده كرده و اشعههاي اين دستگاه اعضاي داخلي بدنش را از بين برده و عفوني كرده و به همين علت نيز وي جان باخته است.
در چند حادثه ديگر نيز انجام عملهاي زيبايي و آرايشهاي غيراستاندارد سبب نابينايي عروسها شده است. در يكي از اين موارد كه پروندهاش در اختيار بازپرس دادسراي جرايم پزشكي تهران قرار گرفته بود دختري جوان از يك چشمپزشك به اين دليل كه باعث نابينايي وي شده است، شكايت كرد. اين دختر توضيح داد قصد داشت شب عروسي چشمانش سبزرنگ ديده شود براي همين انجام چنين كاري را به يك پزشك سپرد اما بينايياش را از دست داد. شاكي كه به خاطر ضعيف بودن چشمانش هرگز از لنزهاي رنگي استفاده نكرده بود وقتي تصميم خودش را براي شب عروسي قطعي كرد سراغ يك پزشك رفت و با او مشورت كرد. اين دختر ماجرا را چنين شرح داد: «با رضايت همسرم تحت نظر پزشك يك جفت لنز رنگي تهيه كردم. به محض اينكه لنزها را گرفتم آنها را داخل چشمهايم قرار دادم. ميخواستم زيباتر به نظر برسم.
از همان ابتدا چشمانم ميسوخت اما اعتنايي نكردم. اين سوزش روز به روز بيشتر ميشد تا اينكه صبح روزي كه قرار بود مراسم عروسيام برگزار شود وقتي از خواب بيدار شدم فهميدم چشمانم نميبيند تا قبل از آن اشك و سوزش را تحمل كرده بودم ولي نميتوانستم قبول كنم كور شدهام. بعدا معلوم شد نابيناييام به خاطر اثرات همان لنزهايي است كه پزشك آنها را تاييد كرده بود.»
در ماجرايي ديگر يك عروس جوان كه قصد داشت در مراسم ازدواج از مژه مصنوعي استفاده كند وقتي چند ساعت مانده به شروع جشن به آرايشگاهي در شمال تهران رفت آرايشگر به جاي استفاده از چسبهاي مخصوص از چسب معمولي استفاده كرد و نفوذ چسب به داخل چشمان عروس بينايي او را گرفت.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
بابا به خدا سادگی از همه چی زیباتره چرا این بلاهارو سر خودتون میارین
پاسخ ها
باهات موافقم رفيق
کسی پیدامنیشه به این عروس خانم های جوان بگویددخترم خواهرم این مردجوان بدبخت بیچاره سندثبتی امضاءکرده که یک عمرازت مراقبت بکنه خرج ات رابده قبل ازارایش انتخابت کرده نه بعدازارایش مگه این ارایش چندساعت خوشکلت میکنه مگرموی سرت چه عیبی داره لانه عقرب رابزاری روسرت مگرمادرت کلاه گیس نگذاشت تورابدنیانیاورامیدوارم عروس خانم هابعدازاین اتفاقات عبرت بگیرندهمانطوریکه هستنندبه خانه بخت بروند
حالا اگه عقرب لاي كتاب بود و كسي رو نيش زد يعني كتاب خوندن بده؟ اگه لاي جانماز بود و كسي رو نيش زد ديگه مردم نبايد نماز بخونند؟
پاسخ ها
سلام برهم وطن ناشناس من بطریکه اگاهی داریدکتاب دانش انسان رامیبره بالاوقتی کتاب رابازمیکنی خطوط ریزش راهم میبینی نمازواجب شرعی است وقتی جانمازرابازمیکنی مهره های ریزتسبیح رامیبینی عقرب هم باشه دیده میشه کلاه گیس راکس دیگه سرت میزاره وبه اندازه کتاب یانمازارزش دینی یاعلمی رانداردخداوندهمه راهدایت کندتانمازوکتاب راباکلاه گیس عوضی نگیرند
جناب r من منظور دوست ناشناس رو متوجه شدم. این که کتاب یا هر چیز دیگر چه ارزش و جایگاهی داره یک مساله است، و مساله تعمیم دادن نتیجه یک حادثه سهوی به کل قضیه و زیر سوال بردنش یک قضیه: "دیدید چه بر سر عروسی آمد که کلاه گیس بر سر گذاشت؟ پس ای خلایق دیگر کلاه گیس بر سر نگذارید." یعنی به عبارتی "نتیجه ای که از این داستان به دست میاد "ارتباطی با "نتیجه ای که ما قرار است از این داستان بگیریم"نداره.
جدی چه کاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه کم از غربی ها که همیشه فحششون میدین یاد بگیرین ، توی کلیسا و بدون آرایش به خونه بخت میرن...
آخه عقرب تو کلاه گیس چکار میکرده!!! خالی نبندین دیگه تو رو خدا!!
متاسفم....
به نظر این کمترین تنها نتیجه اخلاقی این داستان اینه که در هر کاری حواستون رو جمع کنید.من خودم 17 سال اهواز زندگی کردم و 10 ماه منطقه گرمسیر سرباز بودم.اینجور جا ها آدم هیچ وقت همینجوری هیچ لباسی رو تنش نمیکنه.کفش و لباس قبل از پوشیده شدن حتما باید چک بشن. حالا عقرب نه و مار، یا رتیل و جراده و هزار جونور دیگه. ربط این داستان به زیبایی و کلاه گیس و خرج های اضافه شب عروسی چه بود نمیدونم. این عقرب ممکن بود در کفش باشه، یا در پیراهن، یا در شلوار یا هزار جای دیگه...
در ضمن داستان به نظرم کمی عجیبه.نیش عقرب چنان شوک و دردی ایجاد میکنه که طرف رو از جا می پرونه. این که ایشان کلی با آرایشگر بر سر کلاه گیس چونه زده و عقرب هم در همان حال مشغول نیش زدن...نمی دونم والا من البته اتفاقات عجیب غریب در زندگیم زیاد دیدم.این هم لابد یکی از هموناست
به جای این حرفا یه فاتحه بفرستید بابا!! بیچاره داماد
حتماابن اقابهنام رادعوت به همکاری بکنید خیلی ادم فهیمی هستن
البته در کلیت قضیه و در سایر موارد قضیه کاملا درسته. استفاده از لنز و سولاریوم و چسب و هزار چیز مصنوعی که با اعضای حساسی مانند چشم و پوست و مو و ...سر و کار دارند برای صرف زیبایی کار بسیار سفیهانه ایست به نظرم
بسیار متاسف شدم!!!
اینگونه لوازم و ابزار آرایش ته انباری هستن که امکان اینکه چندین نفر از این کلاه گیس تا به آن موقع استفاده کرده باشن؟ و در جای امنی از انواع اینگونه لوازم بهداشتی نگهداری شده یا نشده؟ غیر قابل اجتنابه، و چون کارمزد آرایشگاهها (در همه ایام چه جشن و چه عزا )بسیار گزاف است صاحبان آرایشگاهها هم میخواهند کمتر هزینه کنند که بیشتر سود ببرند.
در مثال در همین تهران مکانی را میشناسم که در حدود بیست الی بیست و پنج میلیون تومان درآمد ماهیانه خالص دارند. اگر خواستید میتوانم مکان مورد نظر را معرفی کنم.
آن آرایشگر مورد نظر را که مردم را عزا دار کرده را نباید به آسانی ازش گذشت.
با احترام: فرزاد کرمانشاهی
پاسخ ها
هم وطن عزیزم جناب فرزادکرمانشاهی تحلیل شماخیلی مدبرانه بودالبته ناگفته نماندضمن تشکرازنظرحکیمانه دوست ناشناسیکه ارزش هاراتفکیک کرده وبرای هرچیزی جایگاهی قایل شده ممکن است این داستان خیالی باشدلیکن نصیحت ارزنده ای است مانندنصایح کلیله دمنه وعرفای دیگرتاریخ ایران اسلامی که بازبان بی زبانی مطلب موردنظرش رامیرساندکه خلق الله راازخطرات احتمالی اگاه کند
واقعا خدا بیامرزش عروس بیچاره شب عروسیش اینجوری کشته بشه خیلی ظلمه .اما ماجرا یکم مشکوکه.میتونه یه دسیسه باشه.آخه عقرب از کجا رفته توی کلاه گیس؟!!!!بعدشم چرا خانم آرایشگر به زجه های عروس نگون بخت بی اعتنایی کرده؟؟!!!! یه کاسه ای زیر نیم کاسه بوده.
داستان هايي رو كه من يكي خوندم هم جاالب بود وهم دروغ بود اصلا همش مسخره بود حالم به هم خورد
تو جنوب مار وعقرب زیاده کما اینکه اونا هرگز فکرشم نمیکردن که پای عقرب در میان باشه