۱۲۸۶۴۹۹
۳۷۹۵
۳۷۹۵
پ

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

به تازگی یکی از رسانه‌های فارسی‌زبان مستندی درباره امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر رژیم پهلوی پخش کرده که بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته. نکاتی درباره این مستند را در این مطلب برای شما منتشر کرده‌ایم.

برترین‌ها: به تازگی یکی از رسانه‌های فارسی‌زبان مستندی درباره امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر رژیم پهلوی پخش کرده که بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته. نکاتی درباره این مستند را در این مطلب برای شما منتشر کرده‌ایم.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

هویدا از زبان امیرعباس

من، امیر عباس هویدا درست چندماه پس از آنکه صدای توپ‌های جنگ اول بین‌المللی خاموش شد در تهران به دنیا آمدم. خانواده ما، خانواده‌ای متوسط بود. پدرم مامور دولت بود و مادرم خانه‌دار. مادربزرگم تاریخ تولدم را در صفحه سفید قبل از سوره حمد یادداشت کرد و در پشت قرآن نوشت: امیرعباس در غروب آفتاب یک روز سرد زمستانی به سال 1298 متولد شد. منزلمان خانه کوچکی بود در چهارراه کنت خیابان لاله‌زار.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

از یک خانواده معمولی، سرگردان در دمشق و بیروت

خانواده امیرعباس هویدا در دربار شاهنشاهی و حکومتی هیچ دخالتی نداشتند و به قول خودش، یک خانواده متوسط ایرانی شمرده می‌شدند. امیرعباس به واسطه اینکه پدرش مامور دولتی بود، به دمشق مهاجرت کردند. امیرعباس دراین باره می‌نویسد: «خاطراتم از دمشق نه روشن‌اند نه مداوم، گویی قسمتی از این خاطرات زیر نور و قسمت دیگری در تاریکی»، خانواده هویدا بعدها به بیروت و لبنان مهاجرت کردند و در این بین، امیرعباس هویدا در لبنان، در یک مدرسه فرانسوی تحصیل کرد که باعث شد وی به خوبی به زبان عربی و فرانسوی مسلط شود، بعد از آنکه امیرعباس چهارده ساله شد، پدر خانواده فوت کرد و خانواده هویدا مجبور به بازگشت به ایران شدند و مسئولیت  خانواده روی دوش مادرش افتاد.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

رفیق صادق هدایت و گعده‌های کافه فردوسی

شاید یکی از نکاتی درباره هویدا کمتر گفته شده، ارتباط او با محافل روشنفکری و افرادی مانند: صادق هدایت، خانلری و صادق چوبک بود. در ابتدا که وی بعد از اتمام دوران دانشجویی در فرانسه و لندن به ایران بازگشته بود، یاد شده که امیرعباس هویدا مکررا با این افراد در کافه‌ای در فردوسی تهران دیدار می‌کرد، امیرعباس هویدا بعد از اتمام دوران خدمت، توسط آشناهایی عنوان دیپلمات ایرانی در پاریس را به خود گرفت و با کسانی مانند: انتظام و حسن‌علی منصور آشنا شد و به قولی مهم‌ترین اتفاق زندگی سیاسی هویدا رقم خورد. چرا که بعدها هویدا در کنار حسن‌علی منصور حزب ایران نوین «یا اصطلاحا تکنوکراتی یا فن‌سالاری که بر صنعتی شدن و گسترش فناوری کشور تاکید می‌نماید» پایه‌گزاری می‌کند که گفته شده این حزب اولین پایه‌ریزی فن‌سالاری در ایران را انجام داده که بر اساس کارکرد آن، از افراد متخصص به عنوان نیروهای کار استفاده می‌شود. با قتل منصور معاون دبیرکل حزب ایران نوین، امیرعباس هویدا نخست‌وزیر شد و به عنوان دبیرکل، حزب را هدایت کرد.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

هویدای تکنوکرات، متملقِ شاه شد و سقوط آغاز شد

درباره اطاعتِ بدون دلیل امیرعباس هویدا از شاه، روایتی وجود دارد که وی  در یکی از پروژه‌های توسعه  نتوانسته آمارِ دقیقی از وضعیت نامطلبوب آن به شاه بدهد چرا که این امر باعث مکدر شدن محمدرضا پهلوی میشد، از این جهت آن را به یکی دیگر از اعضای کابینه سپرده بود. هویدا خود، درباره حرف‌شنوی و نفوذ شاه می‌گوید «اگر شاه بگوید این لیوان آب را نخور، بنده نمی‌خورم» همین مسئله در کنار اینکه خانواده هویدا از درباریان نبوده و خانواده متوسطی داشته توجه شاه را جلب کرده و موجب شده بود که شاه اعتماد زیادی به هویدا پیدا کند که بعد از برکناری از نخست‌وزیری، به وزیر دربار منصوب شود، ناگفته نماند تا قبل از حرف‌شنویِ فزاینده هویدا از شاه و در تمام سال‌های نخست‌وزیری او رشد اقتصادی قابل توجه بود و فرآیندهایی مثل توسعه آموزش عالی و نظام بهداشت و درمان و البته صنعتی شدن در شرایط مطلوبی قرار داشت.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

ماجرای عاشقانه گل‌ارکیده مشهور هویدا

گل ارکیده، پیپ و عصا، سه عنصری است که هویدا را از منظر کاریکاتوریست‌ها جذاب کرده بود. درواقع عمرِ گل ارکیده در جیب پیراهن هویدا به دوره بعد از نخست‌وزیری وی مربوط می‌شود. در آن زمان که هویدا به نخست‌وزیری رسید، روزنامه‌ها تیتر جالبی چاپ کردند: «هویدا باید ازدواج کند». بعد از فشارهایی که مقامات وارد کردند، هویدا بالاخره با لیلا امامی «نوه دختری حسن وثوق» ازدواج کرد. روایت شده لیلا امامی به گل و گیاه علاقه داشته و برای خود گلخانه‌ای درست کرده بود و هر روز یک شاخه گل ارکیده برای امیرعباس هویدا می‌فرستاده. بر اساس شواهد، هویدا نیز آن را با رنگ کراوات خود به قولی سِت می‌کرد، گفتنی است هویدا در یکی از گفتگوها که درباره گل ارکیده سوال پرسیده بودند، جواب داده بود: «گلی که من دارم را هیچ‌کس ندارد.»

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

شریف امامی، علیه هویدا

بعد از آنکه امیرعباس هویدا از نخست‌وزیری برکنار شد، جمشید آموزگار و سپس شریف امامی به نخست‌وزیری رسیدند. شریف امامی سیاستمدارِ مقابلِ هویدا و مخالف وی بود که در رسانه‌های آن دوران به پیشینه مذهبی این فرد تاکید می‌کردند. از جهتی که، شریف امامی مخالف سرسخت هویدا بود، دو تن از چهره‌های سیاسی ضد هویدا «هوشنگ نهاوندی و منوچهر آزمون» را در کابینه خود جای داد، چنان که این افراد با استفاده از نفوذ خود به روی شاه، سعی می‌کردند سیاستمداران قبلی، از جمله امیرعباس هویدا را بازداشت کنند، این البته عادت محمدرضا پهلوی بود که افراد متضاد را مقابل هم قرار می‌داد! عادتی عجیب و غیرقابل کشف. در نهایت هویدا با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی به دلیل آن چه که خیانت‌های او به مردم عنوان شده بود در دادگاه‌های انقلاب تیرباران شد.

این مرد بدون اجازه مافوقش یک لیوان آب هم نمی‌خورد

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج