رازگشایی از یک ویدیو با بازدید چند ده میلیونی
مقالهای درباره اینکه یک شکارچی، شکار یک شیر شده و توسط او خورده شده بود، براساس یک سناریوی تائید نشده، یک ویدیوی صحنهسازی شده و یک عکس قدیمی منتشر شد و مردم هم آن را باور کردند.
خبرآنلاین: اینترنت همیشه منبع غنیای از اطلاعات و اخبار است ولی گاهی وقتها میتواند تبدیل به منبعی غیرمطمئن و ناامن شود و روز جمعه ۲۷ ژانویه یک بار دیگر این موضوع ثابت شد.
در آن روز وب سایت Esquire Middle east مقالهای را با این تیتر منتشر کرد:"یک شکارچی معروف که قصد داشت از یک شیر برای پست اینستاگرامیاش عکاسی کند، زنده زنده خوراک شیر شد." این مقاله، جنجال زیادی به پا کرد و البته یک مشکل بزرگ در میان بود؛ تکتک عناصری که در این مقاله به آنها اتکا شد، جعلی بودند.
به نظر میرسید که نویسندگان این وبسایت که زیرشاخهای از مجله محبوب سبک زندگی به نام Esquire است و بیش از ۵۸۰ هزار مخاطب دارد، داستان خود را با بهرهگیری از سه محتوای نادرست ترکیب و خلق کردهاند. آنها با بهرهگیری از عکسی که سالها بدون ذکر منبع در اینترنت دست به دست میشد، یک داستان بدون منبع از یک وبسایت گمنام و یک ویدیوی تخیلی که برای دولت استرالیا بهعنوان یک آزمایش اجتماعی دو ساله در مورد اثربخشی محتوای وایرال شده تولید شده بود، این مقاله را تنظیم کردند و حالا، این یکی از جعلیترین مقالات در تاریخ اینترنت لقب گرفته است.
داستان چه بود
ساعت ۱۷ بعدازظهر ۲۶ ژانویه، یک کاربر تائید شده در توئیتر با آیدی Fight Haven توئیتی را برپایه پست River City منتشر کرد:
این توئیت بلافاصله موردتوجه قرار گرفت و ساعت ۱۵.۳۰ فردای آن روز، ۱۴.۷ میلیون بازدید، ۱۸۲۰۰ بار ریتوئیت شده و ۱۷۱۲۰۰ لایک گرفت و هزاران پاسخ به آن داده شد که یکی از آنها برای Esquire Middle East سرنوشتساز شد. حالا به این ماجرا میپردازیم:
River City وب سایت وردپرسی است که هیچ نشانی از هویت مسئولانش در دست نیست و دائما محتواهای متفاوتی با تیترهای جنجالی منتشر میکند:"مردی یک کودک ۱۲ ساله را به خاطر پرتاب مار مرده به سمت همسرش از سرراه برداشت"؛ "کیم کارداشیان مثل یک درخت کریسمس در رقابت با خواهرش درخشید" ... پست River City در روز بیستم ژانویه بدین ترتیب بود:
یک شکارچی گربهسانان، توسط شیرهایی که در مزارع آفریقایجنوبی بهدنبال شکار بودند، خورده شد و در نهایت بقایای او یافت شدند. این شکارچی شیر، در اینستاگرام بهخاطر تصاویر و ویدیوهایش از شکار موفق شیرها مشهور بود. صدای فریادهای او از فاصلهای دور توسط مردمی که در نزدیکی شهر فلابوروا در آفریقایجنوبی بودند، شنیده میشد. ولی شیرها بهسرعت او را شکار کرده و از بین بردند و بخش عمدهای از بدن او را خوردند و فقط سر او به صورت دست نخورده باقی مانده بود.
نیروهای پلیس در ابتدا فکر کردند که او راننده تراکتوری است که در آن نزدیکی مشغول به کار بوده، ولی در نهایت بعد از دیدن استریم لایو او در اینستاگرام، هویتش را تشخیص دادند.
این مقاله بدون ذکر هیچگونه منبعی و بدون اشاره به گزارش پلیس یا اطلاعات بیشتری درباره اکانت اینستاگرامی شکارچی، تنها در ۱۱۱ کلمه، این داستان که غیرقابل تائید نیز بود را روایت کرد. بخش واقعی این پست، جایی است که نویسنده یک ویدیوی قدیمی را به نقل از CBS نیوز منتشر کرده که به داستان مشابهی در فوریه سال ۲۰۱۸ برمیگردد و همان ویدیو، الهامبخش این مقاله بوده.
در روز ۳۰ ژانویه، توئیتی که به این مقاله اشاره داشت، ۲۲ میلیون بار بازدید داشت و پاسخهای متعددی در واکنش به آن نوشته شده بود. بسیاری از پاسخدهندگان فکر میکردند که مردی که درعکس دیده میشود، شکارچی شیری است که دریده شده. اما در واقعیت هنوز مشخص نیست که فرد داخل عکس کیست ولی جالب اینجاست که همین تصویر در مقالاتی که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده بودند نیز مورد استفاده قرار گرفته بود.
اندکی بعد یکی از پاسخدهندگان، جعلی بودن این داستان را وارد فاز جدیدی کرد و با انتشار ویدیویی پاسخگوی این توئیت شد. ویدیویی که او منتشر کرد، مربوط به لحظاتی قبل از آنکه دو شکارچی (که یک شکارچی حرفهای و یک توریست بودند) مورد حمله یک شیر قرار گرفتند را به تصویر میکشید. این ویدیو یک سال پیش در یوتیوب منتشر شده بود و در شرح آن پیام ضد شکار نوشته شده بود و در آن به شرکت Woolshed company که یک شرکت تولید فیلم استرالیایی است، اشاره شده بود. در اواسط دهه ۲۰۱۰، این شرکت با آژانس فدرالی در استرالیا که به حمایت از صنعت فیلم در این کشور میپردازد، این ویدیوی وایرال را تولید کرده بودند.
یک کاربر همچنین هشت ویدیوی جعلی ولی وایرال شده را منتشر کرد که از جمله آنها میتوان به موجسواری که مورد اصابت صاعقه قرار گرفته، خرسی که دنبال یک اسکیباز کرده، ویدیوی شیر مذکور و چند ویدیوی دیگر اشاره کرد که این ویدیوها در سال ۲۰۱۶، در شبکههای اجتماعی منتشر و حسابی وایرال شده بودند.
تجربه وایرال شدن خبر جعلی شیر و شکارچی
تجربه وایرال شدن ویدیوی شیر حسابی موفقیتآمیز بود و تا به امروز ۴۳ میلیون بازدید داشته. دیگر ویدیوهای جعلی هم حتی به خبرگزاریهای سراسر دنیا نیز رسیدند. در همان زمان Men’s Journal و دیلی میل از جمله رسانههایی بودند که گول این ویدیوی جعلی شکار شکارچی توسط شیر را خورده و در مورد آن مقاله نوشتند. هر چند که در گزارشهایشان صحت این ویدیو را زیر سوال بردند. ولی عملا برای آنها اهمیتی نداشت که این ویدیوها ساختگی هستند یا نه و از آنها برای جذب مخاطب و ایجاد تعامل بیشتر بهره بردند.
فرمول ایجاد یک خبر جعلی
در تئوری، بازنشر این ویدیوی جعلی شیر ضرری نداشت. باید بدانیم که ردیابی و سنجیدن صحت اکثر سوژههای توئیتر سخت است و این شبکه اجتماعی گهگاهی مملو از اطلاعات بیمعناست. ولی کاری که Esquire Middle East انجام داد، ترکیب سه محتوای کاملا بیربط (روایت داستان، ویدیو و عکس) و ساخت یک داستان بزرگ و تزریق آن به مخاطبانش برای جذب مخاطب بیشتر بود.
این مقاله بازتابی از مقاله River City بود که به شیوهای ژورنالیستیتری نوشته شده بود. در شرایطی که خواننده درآن سرنخی از کاربر اینستاگرامی و یا منابع موثقی از این خبر پیدا نمیکند.
بعد از انتشار ویدیوی شکار شکارچی توسط شیر و انتشار آن، خواننده به این باور میرسد که نه تنها الگوی واقعیت داستان درست است، بلکه همه چیز در تصاویر ویدیویی به تصویر کشیده شده و هفت سال بعد از انتشار این خبر جعلی، بار دیگر این ویدیو همان وظیفه اصلیاش را دوباره انجام میدهد: فریب دادن مردم دنیا!
Esquire Middle East این مقاله را در چند صفحه رسانههای اجتماعیاش به اشتراک گذاشت ولی اصلا مورد توجه قرار نگرفت. اما اشتباه نکنید: این ویدیوها هنوز در اینترنت حسابی دلبری میکنند و بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی آنها را در صفحات شخصیشان بازنشر دادهاند.
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که با نیمنگاهی به جلد یک کتاب، آن را قضاوت میکنید، پس سعی کنید هرگز اخبار وبسایتهایی مثل River City Post را در نگاه اول باور نکنید.
این به چه معناست؟
درسال ۲۰۱۶، مرکز تحقیقات Pew، مطالعهای را درباره اخبار غیرواقعی و فیک انجام داد. در این تحقیق مشخص شد که ۲۳ درصد از افراد بالغ آمریکایی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند، اخبار ساختگی را به اشتراک گذاشتهاند.
در ادامه این بررسی مشخص شد که ۱۴% نیز داستانی را بازنشر کردند که در همان لحظه میدانستند که داستانی غیرواقعی و جعلی است و ۱۶% افراد گفتند که تجربه به اشتراک گذاشتن داستانی را دارند که بعدا متوجه جعلی بودن آن شدهاند.
عجیبتر و بدتر اینکه میتوان این اطلاعات نادرست را با سرهم کردن چند داده در اینترنت، تولید کرد. مثلا ویدیویی از استرالیا، عکسهایی از آفریقا و داستانی که در هر جای دنیا ممکن است خلق شده باشد، تبدیل به مقالهای پربازدید در یک وبسایت بزرگ خواهد شد.
همه این ماجرا با توئیت یک کاربر تائید شده به نام Fight Haven شروع شد که ساکن فلوریدای آمریکاست. حالا کاربران توئیتر در سراسر دنیا ، در حال دست به دست کردن همین داستان دروغین شیر و شکارچی هستند.
وبسایتی مثل Esquire Middle East هم برای آنکه دچار دردسر نشود، در مقاله خود بارها از واژههایی مثل "ظاهرا"، "به نظر میرسد" و "گزارش شده" استفاده کرد و تمام اطلاعات داستان را به مقاله River City Post نسبت دادند و در پایان هم با نوشتن این جمله که "برخی افراد در صحت این ماجرا تردید داشتند و درصورت نادرست بودن گزارش، شما را در جریان قرار خواهیم داد." هرگونه مسئولیتی در قبال انتشار این خبر فیک را از گردن خود باز کرده و در عین حال توانست مخاطبهای فراوانی را هم برای این مطلب غیرواقعی جذب کند.
ارسال نظر