دولت خود را ملزم به پاسخگویی ببیند
مشکل امروز جامعه ما قبل از اینکه مشکل پول و منابع مالی باشد، مشکل مدیریت است و دقیقا به همین دلیل در هشت سالی که بیشترین درآمد نفتی داشتیم، بدترین وضعیت موجود را به کشور تحمیل و از خواست مردم فاصله گرفتیم.
روزنامه آرمان نوشت: حسین کمالی هشت سال وزیر کار و امور اجتماعی در کابینه اول و دوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و چهار سال در کابینه اول سیدمحمد خاتمی بودهاست. او نماینده مردم تهران در سه دوره اول مجلس شورای اسلامی و در آن زمان دبیرکل خانه کارگر نیز بود. وی اکنون دبیر کل حزب اسلامی کار و مشاور آیتالله هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است، با طرح اظهارات بالا به پرسشها پاسخ میگوید:
با توجه به سوابق مديريتي شما، در سالروز شروع به کارِ دولت یازدهم چه تحلیلی از شرایطی که دولتیها با آن مواجه هستند، دارید؟
با توجه به شرایط و البته مشکلاتی که در کشور بهوجود آمد که نتیجه هشت سال مدیریت دولتهای نهم و دهم بود، باید اینطور گفت که دولت یازدهم برای بهبود وضعیت و کاهش دغدغههای موجود، دشواریهای زیادی را پیش روی خود میبیند. متاسفانه برخلاف درآمد هنگفتی که در سالهای ۸۴ تا ۹۲ داشتیم، کشور روز به روز پرمشکلتر شد. دقیقا به همین دلیل است که اصرار دارم بگویم که دولت آقای روحانی وظیفهای خطیر دارد.
حال كه يك سال از آغاز به كار دولت گذشته است، تصمیم گیرانِ فعلی را دارای توانایی لازم برای عبور از مشکلاتی میدانید که به گفته خودتان بسیار است؟
ببینید! قانون نانوشتهای اینطور میگوید که اگر راهمان راهی علمی، روشمان روشی علمی و در نتیجه تصمیمهایمان تصمیمهایی علمی باشند، میتوانیم هر مسالهای را به خوبی به سرانجام برسانیم. مشکل امروز جامعه ما قبل از اینکه مشکل پول و منابع مالی باشد، مشکل مدیریت است و دقیقا به همین دلیل در هشت سالی که بیشترین درآمد نفتی داشتیم، بدترین وضعیت موجود را به کشور تحمیل و از خواست مردم فاصله گرفتیم.
آقاي دكتر، بالاخره دولت در سال اول توانست انتظارات را برآورده کند یا نه، سوال مشخص این است که توانست یا نتوانست؟
به نظر من الان زود است که بخواهیم به قوه مجریه نمره قبولی بدهیم یا مردودی. کشورداری بحث بسیار مهم و سنگینی است و اجرایی شدن برنامههای تعیین شده نیازمند شرایط مناسب و ابزار لازم است. دقیقا به همین دلیل تاکید میکنم که نباید یکسال را ملاکی بر کارآمدی یا عکس آن تلقی کرد.
اگر اشکالی نداشته باشد و شما اجازه بدهيد وارد بحثهای مصداقی شویم. به نظر شما اولویت اول دولت یازدهم باید چه موضوعی باشد. هستهای، اقتصاد یا مثلا مباحث فرهنگی؟
ببینید! نه یک پرندهای که در قفس باشد و آب و دانه داشته باشد، احساس خوشبختی میکند و نه پرندهای که در آزادی کامل تشنه و گرسنه باشد. من میخواهم اینطور نتیجهگیری کنم که نه سیاست بر اقتصاد برتری دارد و نه پرونده هستهای بر مسایل فرهنگی و نه فرهنگ بر سیاست. کشوری به عنوان کشورِ آرام و ایدهآل شناخته میشود که در حوزههای محتلف کاستیها را به حداقل ممکن و نکات مثبت را به بیشترین حالت ممکن خود برساند.
میتوانم مشخصا درباره سیاست هستهای دولت نظرتان را جویا شوم؟
سیاست هستهای به نظام و بایدها و نبایدهایی مرتبط میشود که جمهوری اسلامی به آنها پایبند است. سیاست مشخص جمهوری اسلامی ایران در خصوص فعالیت هستهای، دسترسی به دانش هستهای و بهره بردن از فواید آن است و تحت هیچ شرایطی به هیچ دولتی این اجازه را نداده، نمیدهد و نخواهد داد که بخواهند کشور را از این حق مسلم خود محروم کنند یا محدودیتهایی را در این رابطه به ما تحمیل کنند.
با این حال به نظر میرسد شاهد «رفتارِ هستهای» جدیدی از سوی تصمیم گیران و مسئولان هستیم.
ای کاش دولتهای پیشین هم با شرایطی که دولت جاری دنبال اهداف هستهای هست، عمل میکردند. اگر امروز شاهد این هستیم که فضای هستهای تغییر کرده است، به این دلیل است که دولت بر اساس فتوای مقام معظم رهبری با طرفین وارد مذاکره شده است و الحمدالله توانسته است به توفیقهایی هم برسد.ای کاش ۲۰ سال پیش هم با همین روش کار را دنبال میکردند تا کشور و مردم این همه هزینه ندهند. ما باید شعار اصلی را خلع سلاح جهانی بدانیم. چون اصلا شایسته نیست که در قرن ۲۱، انسانها مانند غارنشینان درنده خویی پیش بگیرند.
از این بحث بگذریم. دولت باید چه واکنشی به رفتار آنهایی بدهد که اصرار به تندروی دارند؟
دولت باید به همه چهرهها و گروههایی که به هرحال سوالاتی دارند، پاسخ بدهد. این دولت با شعار پاسخگویی آمده است و پس باید خودش را در قبال همه مخالفانش ملزم به پاسخگویی ببیند.
بالاخره برخي از رسانهها بيشترين تلاش را براي سياهنمايي دارند اگر کار به سیاه نمایی کشید، دولت بايد چه كاري را انجام دهد. به هر حال برخي از رسانهها رسالت خود را در سياهنمايي ميبينند؟
فرقی نمیکند. دولتی که معتقد است سانسور و حرف زشت زدن کار بدی است، تحت هیچ شرایطی مقابله به مثل نکنند و با در نظر گرفتن اینکه پاسخگویی اولین شاخصه دولت مدنی است، حتی باید با تخریب کنندگان هم با سعه صدر رفتار کند تا به آنها هم نشان بدهد که حرکت در چارچوب منطق و ادب بهترین راه است.
چه چشم اندازی از ماحصلِ فعالیت دولت فعلی برای جامعه میتوان تصور کرد؟
واقعیت این است که مردم احساس رضایت میکنند، چون میبینند که شرایط بهتر شده است. به هر حال دو دولت گذشته سوء مدیریت داشته است و هزینههای زیادی را تحمیل کرد. درباره دولت روحانی باید گفت که مردم چون از فضای تند و چالشی خسته شده بودند و در ۲۴ خرداد به اعتدال و لحن آرام رای دادند. اینکه دولت مشخصا در این زمینه چقدر موفق بوده است باید نگاهی به عملکردشان در تحرکات داخلی و دیپلماسی انداخت. نکته مشخص این است که در یکسال اخیر «بهبودی شرایط» را لمس کردهاند و انشاءالله شرایط بهگونهای رقم بخورد که شاهد کاهش مشکلات باشیم تا رضایتمندی عمومی در سطح جامعه افزایش پیدا کند.
ارسال نظر