این کارگر ایرانی با روزی هفت دانه خرما زندگیاش را ادامه میدهد
روایتی از یک افغانکشی که حالا بیماری دارد و در خانه افتاده و زخم بستر گرفته: جلوی بالشت مرد چند هسته خرما افتاده بود. شمردم؛ ۷ هسته خرما. مرد از صبح تا آن ساعت غروب که ما رسیدیم، فقط ۷ عدد خرما خورده بود. همسر که آمد همین را پرسیدم.
اعتماد در بخشی از روایتی از یک افغانکشی که حالا بیماری دارد و در خانه افتاده و زخم بستر گرفته نوشت: جلوی بالشت مرد چند هسته خرما افتاده بود. شمردم؛ ۷ هسته خرما. مرد از صبح تا آن ساعت غروب که ما رسیدیم، فقط ۷ عدد خرما خورده بود. همسر که آمد همین را پرسیدم.
هیچ چیز؟ نه نان؟ نه برنج؟
«برو یخچالم را ببین. دریغ از یک تکه نان خشک. آن روز هم همین طور شد. هیچچیز توی خانه نداشتیم. چند ماه بیکار بود. اینجا هیچ شغلی نیست. رفته بود تعمیرگاه که اگر کارگر خواستند. تلفن زدم، گفتم بچهها گرسنهاند. هیچچیز توی خانه نیست. نه نان هست نه قند که آب قند بخوریم. گفت همین الان میروم سر جاده افغانکشی. ۴۰ دقیقه بعد تلفن زد گفت تا نیم ساعت دیگر میرسم خانه. بعد از یک ساعت به تلفنش زنگ زدم. خاموش بود. پسرعمویش تلفن زد گفت بیا بیمارستان. رفته بود برای ۷۰ هزار تومان.»
زن عکس زخم بسترهای مرد را نشان میدهد؛ زخمهایی روی کشاله ران و باسن که تا ۴ بند انگشت گود شده و به چرک افتاده. در این ۷ سال هر چه وسایل قابل فروش بوده؛ تلویزیون، وسایل برقی، کاسه و بشقاب و پتو، همهچیز را فروختهاند که خرج جراحی شکستگی گردن و دست و دندان و جمجمه مرد شود.
نظر کاربران
بااین بدبختیهاحاضردرایران بمانند عجبا.