خجالتآور و دردناک؛ تامین مایحتاج منزل با گِرو گذاشتنِ پنکه، بخاری و تلویزیون
کارگران پاکبان ایرانشهر، حقوق مهرماه را هفته قبل گرفتند و حالا بابت مزد آبان و آذر و دی و بهمن منتظرند. ۵ سال است که کارگران پاکبان ایرانشهر، زندگیشان را با قرض و وام میگذرانند؛ این بخشی از گزارشی از روزنامه اعتماد است. در ادامه بخوانید.
گزارش تکاندهنده بنفشه سامگیس در روزنامه اعتماد را میخوانید:
کارگران پاکبان ایرانشهر، حقوق مهرماه را هفته قبل گرفتند و حالا بابت مزد آبان و آذر و دی و بهمن منتظرند. ۵ سال است که کارگران پاکبان ایرانشهر، زندگیشان را با قرض و وام میگذرانند.
اسماعیل؛ یکی از پاکبانهاست و میگوید بابت ۸ ساعت کار روزانه، ماهی ۸ میلیون تومان مزد میگیرد.
«وقتی بابت طلب حقوقمان جلوی ساختمان شهرداری میایستیم، میگویند شما شورشگرید و برای شورش آمدهاید و مامور حراست میفرستند که ما را دستگیر کند.
پاکبانها، به جای آنکه از مزد پاکیزه نگهداشتن شهر سیر شوند، کف کوچه و خیابانهای شهر دنبال نان میگردند؛ بعضی از پاکبانها در روزهای تعطیل به کارگری پای ساختمانهای در حال ساخت میروند و آجر و کیسه سیمان و میلگرد و بلوک سیمانی جابهجا میکنند.
بعضی از آنها بعد از ساعتی که خیابانهای شهر را جارو میزنند و زبالهها را جمع میکنند، جعبه چوبی پرتقال و سیب و سیبزمینی و پیاز کنار خیابان میچینند یا دبه و گالن ۲۰ لیتری و ۷۰ لیتری کنج جدول پیادهرو میگذارند و بنزین خرید و فروش میکنند.
احمد یکی از پاکبانهایی است که میگوید علاوه بر قرض گرفتن از همسایه و برادر، به گرو گذاشتن وسایل منزل ناچار شده است. پنکه پایهدار، بخاری برقی و تلویزیون، وسایلی است که هر چند ماه یکبار از خانه احمد به مغازه دستدوم فروشی چند خیابان دورتر میرود و به ازای ۴ میلیون تومان گرویی، امانت میماند تا بعد از چند وقت، احمد تسویهحساب کند و جنسها از گرو در بیاید و به خانه احمد برگردد و دوباره چند ماه بعد...
از استانداری به شهرداری ایرانشهر تلفن زدند و گفتند آقای {...} که کارگر شماست میگوید ۷ ماه است حقوق ندادهاید و چرا حقوقها را پرداخت نمیکنید. شهرداری این رفتگر را صدا کرد و قرارداد کارش بابت همین یک جمله اعتراضی باطل شد. بینوا یک سال جلوی شهرداری خیمه زد و هر روز میرفت دفتر شهردار عذرخواهی میکرد. نان برای خوردن نداشت. بعد از یک سال گفتند حالا که ادب شدی بیا دوباره برای ما کار کن.»
حبیب یکی از پاکبانهای ایرانشهر است که ماههاست برای بچههایش لباس نو نخریده. برای خودش و همسرش، سالهاست. حبیب، ساکن روستای «چاه جمال» است. روستایی در ۱۵ کیلومتری ایرانشهر.
«از این فامیل قرض میگیریم. از آن برادر قرض میگیریم. همین حالا به مغازه محل سه میلیون تومان بدهکارم بابت گوجه و سیبزمینی و چای و قندی که برای قوت خانواده میخرم. چیز دیگری غیر از این نمیتوانم بخرم. وسط سفرهمان هیچ چیز نیست. هر وقت حقوق میگیریم، دو تا مرغ میخرم. این بیشترین ولخرجی ماست.»
حافظ کرم؛ نایبرییس شورای کارگری شهرداری ایرانشهر میگوید که بارها بابت مشکلات معیشتی پاکبانها به فرماندار و اعضای شورای شهر و مقامات استان نامه نوشته ولی این نامهها به هیچ دردی نخورده و سالهاست که پاکبانهای ایرانشهر حقوق امروزشان را ۴ ماه و ۵ ماه و ۶ ماه بعد میگیرند.
نظر کاربران
آقای مخبر خبر دارن؟؟؟؟؟؟؟؟ایا
خب این چه زندگیه واسه مردم درست کردین
مردم نباید نگران باشند چون قراره آخرتشون ساخته بشه اگر قدردان باشن این مردم
از اینم بدنر هست
گوش آقایون ازاین حرفا پره
توی کانادا هر شخص باید محیط جلوی خونه خودشو تمیز کنه و اگه جلو خونش مثلا کسی پاش به برف گیر کنه و بیفته، مقصر صاحب خونس. با جریمه ها و سبک شدن کار، وضعیت پاکبانها بهبود پیدا میکنه.
چطور. پاکبان های همه جا حقوق دریافت میکنن
اینهم آینده درخشان وعده داده رییسی .
یعنی نمیتوتید اون شهردارو بگیرید ب فلکه تا درس عبرتی شه برلی دیگر مسولین
پاکبانها طرف قرارداد شرکتهای خصوصی هستند و شرکتهای خصوصی طرف قرارداد شهرداری ها
حالا رفتار با پاکبانها بسته به انصاف و مروت رئیس شرکت خصوصی است
البته شهرداری در قبال ظلم به پاکبانها مسولیت اخلاقی دارد
مسولین میفهمید ۶ ماه حقوق نگرفتن یعنی چی
این که چیزی نیست با قیمتهایی که روز به روز داره بالا میره به چه روزی خواهیم افتاد
هرروز بدتر از دیروز
ای داد و بیداد
من کارمند میشناسم تو این اوضا وسایل خونشو حراج گذاشته
اجاره نشینه و حقوقش کفاف زندگیشو نمیده
مردم بانزول و قرض و بدبختی زندگی میچرخونن
دنیای ما ما با مسولین فرق داره اونا ازما بهترون نمیبینن