طناب دار،در انتظار زن اغفال کننده
زني كه سر راه ماشينهاي مدل بالا ميايستاد و با اغفال مردان به همراه همسرش از آنها باج ميگرفت در آستانه قصاص قرار گرفت.
دستگيري زن متهم به خودفروشي!
در حالي كه ماموران جست و جوي اين مرد را آغاز كرده بودند از جاده كرج خبر رسيد كه جنازه مردي ناشناس كه داخل يك ملحفه پيچيده شده كنار جاده پيدا شده است.
با توجه به نزديكي مشخصات جسد با فرد گمشده، ماموران از خانواده اميد خواستند به پزشكي قانوني مراجعه و جسد را مورد شناسايي قرار دهند. آنها نيز پس از حضور و مشاهده جسد تاييد كردند كه جنازه متعلق به اميد است.
وقتي در تحقيقات پزشكي مشخص شد اميد با شليك دو گلوله به قتل رسيده است تلاش براي دستگيري قاتل يا قاتلين آغاز شد اما اين تلاشها سودبخش نبوده و پرونده بايگاني شد.
اما سه سال بعد وقتي ماموران گشت پليس كرج زني را به اتهام خودفروشي و حمل مواد مخدر دستگير كردند رازاين قتل برملا شد.
نقشهاي براي به دست آوردن مواد
از خانه اين زن كه سمانه نام داشت كيف پول و مقداري از وسايل اميد پيدا شد كه نشان دهنده اين بود كه سمانه از سرنوشت اميد با خبر بود. اين زن به كارآگاهان اداره قتل پليس آگاهي سپرده شد و به قتل اميد اعتراف كرد: من اميد را با استفاده از كلت كشتم چرا كه او پي به نقشه من و همسرم برده و ميخواست همسايهها را با خبر كند.
سمانه افزود: چند سال قبل با سعيد آشنا شده و با او ارتباط داشتم. قرار شد با هم ازدواج كنيم اما وقتي سعيد به خواستگاريام آمد پدرم گفت او معتاد است و دور او را خط بكش. من هم با او فرار كرده و با هم عقد كرديم.چون سعيد درآمد درستي نداشت و آنرا هم خرج عملش ميكرد دنبال راه چارهاي براي به دست آوردن پول بوديم. سعيد از من خواست به بهانه تن فروشي جلوي ماشينهاي گرانقيمت را گرفته و آنها را سركيسه كنم. من هم كه اولش اكراه داشتم سرانجام اين پيشنهاد را پذيرفته و به آن تن دادم.
مقتول پي به نقشهام برد
سمانه افزود: مطابق نقشه من لباسهاي خاص پوشيده و كنار جاده فرعي كرج به شمال ميايستادم. با اين كارم مرداني كه ماشينهاي مدل بالا داشتند و داخل ماشين تنها بودندرا اغفال كرده و پس از توافق سرقيمت به بهانه برقراري رابطه آنها را به خانهام ميكشيدم.همزمان موضوع را به شوهرم اطلاع ميدادم و وي قبل از اينكه مجبور به تن فروشي شوم سر ميرسيد. با سرسيدن همسرم مرد هوسباز قصد فرار داشت كه شوهرم او را گرفته و به بهانه عصباني شدن پولهاي او را ميگرفت. شوهرم البته به دروغ مدعي ميشد كه از وي فيلم برداري كرده و در صورت ندادن پول فيلم را منتشر خواهد كرد.شوهرم براي محافظت از خودش در مقابل خطرات احتمالي يك كلت هم خريده و دركشوي خانه گذاشته بود.
روز حادثه كنار جاده ايستادم و سوار ماشين اميد شدم. در خانه بوديم و هنوز شوهرم نرسيده بود كه اميد پي به نقشه برده و شروع به سر وصدا كرد. من هم از ترس اينكه همسايهها متوجه شوند و پليس را با خبر كنند اسلحه را برداشته و با دو گلوله او را كشتم.
بعد هم شوهرم به خانه آمد و پولهاي زيادي را كه همراه اميد بود برداشته و جسدش را لاي يك ملحفه پيچيده و كنار جاده رها كرديم.
مي خواستيم پليس را سردرگم كنيم
با اين اطلاعات شوهر سمانه هم بازداشت شد. سعيد با انكار نقش خود در قتل گفت: من وقتي سررسيدم كه زنم اميد را كشته بود. من تنها به سمانه كمك كردم تا جسد را ملحفه پيچ كرده و از خانه بيرون ببرد.
با بازسازي صحنه قتل پرونده تكميل اما وقتي بازپرس ميخواست قرار مجرميت سمانه را صادر كند وي منكر اين جنايت شد و مدعي شد شوهرش دست به اين قتل زده است.
با اين حال اين حرفها پذيرفته نشده و عليه سمانه كيفرخواستي صادر و وي براي محاكمه به شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان تهران واقع در شهر كرج فرستاده شد.
پس از درخواست قصاص توسط اولياي دم، سمانه بار ديگر گناه را گردن همسرش انداخته و گفت: سعيد پس از دستگيري از من خواست پليس را سر درگم كنم. وي گفت، هم تو ارتكاب قتل را بر عهده بگير هم من تا پليس نتواند تشخيص دهد واقعا اين جنايت كار چه كسي بوده است. اما اگر من به تنهايي به قتل اعتراف كنم اعدام ميشوم.
اما اين ادعاهاي متهم با واكنش شديد سعيد مواجه شد. وي حرفهاي همسرش را ناشي از ترس دانسته و گفت: سمانه چون نميخواهد اعدام شود اين دروغها را ميگويد. او خودش مرتكب قتل شده و قصد درگير كردن من در ماجرا را دارد.
در پايان جلسه هيات قضات سمانه را به اتهام قتل عمد به مرگ و به خاطر سرقت به ۵ سال زندان محكوم كرد.
اين راي با اعتراض متهم به شعبه ۱۱ ديوانعالي كشور فرستاده اما ديوان ادعاهاي وي را رد كرده و حكم صادره را تاييد كرد.
سرانجام امروز اين پرونده براي اجرا به دادسراي جنايي تهران فرستاده شد و سمانه در نوبت اعدام قرار گرفت.
منبع: فردا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر