۳ پیشنهاد برای حل زمستان سرد روابط ایران و اروپا
یک دیپلمات بازنشسته درارزیابی خود از واکنش بستن تنگه هرمز دربرابر اقدام اروپا، میگوید که با اطمینان و بر اساس تاریخ میگویم که اگر تنگه هرمز بسته شود، اولا دنیا علیه ما بسیج خواهد شد، قطعنامههای شورای امنیت علیه ما صادر میشود و یک اقدام عملی هم انجام خواهند داد، بنابراین تنها متضرر واقعی ایران خواهد بود.
انتخاب: یک دیپلمات بازنشسته درارزیابی خود از واکنش بستن تنگه هرمز دربرابر اقدام اروپا، میگوید که با اطمینان و بر اساس تاریخ میگویم که اگر تنگه هرمز بسته شود، اولا دنیا علیه ما بسیج خواهد شد، قطعنامههای شورای امنیت علیه ما صادر میشود و یک اقدام عملی هم انجام خواهند داد، بنابراین تنها متضرر واقعی ایران خواهد بود.
جاوید قربان اوغلی درباره تبعات بحران به وجود آمده میان رابطه ایران و اروپا، بیان کرد: «تبعات این بحران بسیار سختتر و خطرناکتر از مسائل هستهای ماست. به این معنا که اروپا در مسئله هستهای به اصطلاح وسط ایستاده بود و میخواست مناقشه میان ایران و آمریکا را حل کند. به نوعی هم در مقابل اسرائیل قرار داشت چون اسرائیل به شدت مخالف راه حل دیپلماتیک برای مسئله هستهای ایران بود. بنابراین هرگونه حمایت اروپا از یک راهحل دیپلماتیک عملا رودرویی با اسرائیل بود.»
وی ادامه داد: «افزون بر موارد مذکور، اگر مرور تاریخی هم داشته باشیم اولین شروع کننده مذاکرات برای مسئله هستهای با ما، کشورهای اروپایی بودند و به توافقی هم رسیده بودیم. باز هم در مرور مذاکرات برجام وقتی ترامپ در سال 2017 از برجام خارج شد، بیشترین انتقاد و بیشترین تلاش برای نجات برجام را اروپا کرد. در واقع از هر زاویهای نگاه کنیم نمیگویم اروپا در مناقشه هستهای در کنار ما بود ولی در وسط ایستاده بود. حال وضعیت طوری شده است که موضع اروپا در مورد ایران حتی در مسئله برجام بسیار تندتر و سختتر از آمریکاییها شده است.»
این کارشناس سیاست خارجی ضمن تاکید براینکه نیاز به یک آسیب شناسی جدی در روابط خودمان با اروپا هستیم، افزود: «تاجایی که بنده به عنوان دیپلمات بازنشسته اطلاع دارم، استراتژی ما همیشه کار با غرب منهای امریکا بوده است. این هم عملا به معنای کار با اروپاست چراکه غرب متجلی از اروپا و آمریکاست. همچنین تا آنجایی هم که در جریان هستم، مقامات عالیه نظام همواره به روابط با اروپا توصیه میکردند و اصلا استراتژی ایران این بود که با اروپا رابطه خوب و نرمالی داشته باشد به گونهای که نیازمند روابط با امریکا نباشد.»
قربان اوغلی ادامه داد: «اکنون ما به این نقطه رسیدهایم که اروپاییها هم در مسئله برجام و هم در مسئله حقوق بشر و اعتراضات داخلی ایران سردمدار شدهاند. از همه مهمتر هم به نظر من آنچه بنزین روی آتش برآمده از این بحران ریخت، مسئله اوکراین بوده است. علت هم این بود که اوکراین حیات خلوت اروپا بود و ما با روسیه آمدیم و در حیات خلوت اروپا جنگیدیم. مسئله اوکراین خطرناکترین مسئله امنیتی در اروپاست و برای آمریکا خطری ندارد چون در یک مسئله تاریخی که با شوروی سابق دارد، مدت نیم قرن جنگ سردی بین این دو اتفاق افتاده بود و اروپا تحت الحمایه امریکا قرار گرفته بود. الان اروپاییها احساس میکنند ایران دارد در حیات خلوت اروپا در کنار نیروهای روسی با اروپا میجنگد. به باور من این بزرگترین اشتباه استراتژیکی بود که ایران انجام داد.»
وی ضمن بیان اینکه تبعات این اشتباه این است که اروپاییها به شدت عصبانی هستند، گفت: «به نظر من اگر قرار است اقدامی انجام شود، جرقه اولیه را اروپا خواهد زد نه امریکا. نشانههایش را هم در ادبیاتی که درباره ایران صحبت میکنند، فراخواندن سفیر انگلیس از ایران یا نوع برخوردی که ایران با اروپا دارد انجام میدهد که واکنشهای آنها را به دنبال داشته، مشاهده میکنیم. کمااینکه آلمانی که در 43 سال گذشته و در سختترین شرایط هیچ موقع تضمینهای اعتباری برای کار تجاری با ایران برنداشت، الان این اقدام را انجام داده است. بر این اساس تبعات بسیار خطرناکی دارد و متاسفانه آقایان یا از این مسئله غافل هستند یا خودششان را به تجاهل زده یا فکر میکنند اروپا کوچکتر از آن است که بخواهد کاری را انجام دهد. معتقد هستم ایران نیازمند است که روی این مسئله متمرکز شود و آن را حل کند.»
این دیپلمات بازنشسته در ارزیابی خود از واکنشهای ایران از جمله بستن تنگه هرمز، عنوان کرد: «در سیاست هرگونه اقدام ناشی از عصبانیت و هرگونه اقدام واکنشی خطرناک است. منظور از واکنشی هم این است که یک موقع شما مبتکر طرحی هستید بدون اینکه در فضای متشنجی باشد اما یک موقع هم در واکنش و از روی عصبانیت و در برابر طرف مقابل اقدامی انجام دهید، دست به کاری میزنید که این امر برای کشوری مثل ایران که الان روی سراشیبی به سمت پایین افتاده، اقدام بسیار خطرناکی است.»
قربان اوغلو خاطرنشان کرد: «در زمان جنگ تحمیلی که عراقیها تنگه هرمز را میزند و آمریکاییها هم کمک میکردند، در آن زمان تصمیم نظام این بود که تنگه را نبندیم حال سخنان لاف و گزاف از بستن تنگه هرمز به معنای دنیا را علیه خود متحد کردن است. چراکه تنگه هرمز یک آبراه بینالمللی است و موقعی که آن را ببندید یعنی اجماعی علیه ایران شکل گرفته است، پس از آن اجماع شورای امنیت و یک کیس کاملا امنیتی میشود که تهدید صلح و امنیت بینالملل به وجود میآید و دیگر روز خوشحالی اسرائیل و عربستان سعودی خواهد شد. بنابراین فکر میکنم همه کارها و حرفهایی که در دولت و مجلس مطرح میشود، لاف و گزافهگویی است و ایران هیچ اقدامی انجام نمی دهد چون هرگونه اقدامی بدین شکل بحران را عمیقتر میکند.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: «با اطمینان و بر اساس تاریخ میگویم که اگر تنگه هرمز بسته شود، اولا دنیا علیه ما بسیج خواهد شد، قطعنامههای شورای امنیت علیه ما صادر میشود و یک اقدام عملی هم انجام خواهند. بنابراین تنها متضرر واقعی ایران خواهد بود. به باور من ایران حداقل نباید اجازه دهد که کسانی که جز حرف زدن مسئولیت ندارند، این بحران را عمیق کنند و سیاسیون را هم از ترس اینکه مرعوب نیستند، وادار کنند که حرفهای تندتر از فلان روزنامه و فلان نظامی عنوان کنند. سیاسیون در عمق بحران باید بتوانند با درایت و هنر سرانگشتانشان این گره را باز کنند نه اینکه بحران را عمیقتر کنند.»
این کارشناس سیاست خارجی درباره راهحل رهایی از بحران فعلی در روابط میان ایران و اروپا، گفت: «راه حل کاملا روشن است؛ در وهله اول نظام تصمیم بگیرد به کسانی که مسئولیت تبعات اظهاراتشان را نمیپذیرند و مبتکر گزافهگویی هستند، اجازه صحبت ندهد. کسانی که بر اساس قانون اساسی مسئول امنیت و روابط خارجی کشور هستند، باید تصمیم بگیرند. یک عدهای فقط حرف میزنند؛ مثلا فلان روزنامه تیتر میزند که اگر این کار صورت گیرد، ما هم ابوظبی و دبی را موشکباران میکنیم؛ اما آیا واقعا این تصمیم و برنامه نظام است؟ ما داریم بهای این لاف و گزافهگویی و حرفهای بدون مبنا را میپردازیم. مسئله دوم این است که به زبان نرم و لین با دنیا صحبت کنیم. حتی وقتی خداوند موسی و هارون را نزد هارون روانه میکند، دستور الهی مذاکره و گفتگو با او با زبان نرم است. در جهان امروز هم نماد آن زبان" دیپلماسی" است که راهکاری برای حل وفصل پیچیدهترین اختلافات و مناقشات است. ما در چند دهه قبل هر زمان و در هر زمینهای به دیپلماسی متوسل شدهایم، نتیجه گرفتهایم و بلکه پیروز در عرصه دیپلماسی بودهایم.گواه این مدعی هم قضیه آدربایجان و مذاکره قوام السلطنه با استالین، ملی شدن نفت با حکمت و درایت مرحوم مصدق، قطعنامه ۵۹۸ پس از روزهای تلخ پایانی جنگ و نهایتا مسئله هستهای و برجام است که یک پیروزی مشعشع دیپلماتیک بود.»
قرباناوغلی ادامه داد: «دومین راه این است که ما باید بدون هیچگونه درنگی خودمان را از باتلاق و منجلاب اوکراین بیرون بکشیم. به گونهای که سرنوشت خود را با سرنوشت روسها که شکست خوردهاند،گره نزنیم. الان مسئله اوکراین بسیار بیشتر از مسئله هستهای به ما ضربه میزند. سومین راه این است که یکی از مسائلی که دنیا را علیه ما بسیج کرده، موضوع اعتراضات داخلی و نحوه برخوردهاست. باید حرف مردم را گوش دهیم و اعتراضات مسالمتآمیز را با تدبیر حل کنیم. در شرایط کنونی آمریکا و اروپا برای مذاکره با ایران حتی در موضوع برجام با محذوریت جدی افکار عمومی کشورهایشان مواجه هستند. اگر این کارها انجام شود و از حجم فشار جهان به ایران کاسته شود، میتواند زمینهساز مذاکره بین ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا فراهم شود.»
ارسال نظر