زن ۵۶ساله چگونه شوهر خسیساش را کشت؟
زن میانسال درباره انگیزهاش از شوهرکشی گفت: همسرم اوضاع مالی بدی نداشت اما به من نفقه نمیداد و من به ناچار فقط با یارانه دولتی زندگی میکردم.
خراسان: زن ۵۶ سالهای که شوهرش را با ضربات آجر و به طرز وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه قتل مدعی شد که شوهرش مرد خسیسی بود و مخارج زندگی را نمیپرداخت.
متهم این پرونده جنایی که ابتدا با صحنه سازی تلاش می کرد تا قتل هولناک همسرش را به مهاجمان ناشناس نسبت دهد، بعد از آن که فهمید قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان پلیس آگاهی، درباره صحنه غش کردن او بی تفاوت هستند، دست از برخی تمارض های فریبنده برداشت و تصمیم گرفت حقیقت ماجرا را بیان کند. «فاطمه- س» که با دستور قاضی «محمود عارفی راد» به خیابان شهید عطاحسینی 13 (محل وقوع قتل) هدایت شده بود، مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا جزئیات صحنه شوهرکشی را بیان کند. در همین حال ابتدا سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات پرونده و اعترافات مقدماتی متهم در بازجویی های تخصصی را تشریح کرد و گفت: متهم به قتل ساعتی بعد از ارتکاب جنایت، چنین وانمود می کرد که از مرگ شوهرش بسیار ناراحت است و شیون کنان در محل زندگیاش به حالت «غش» روی زمین افتاده بود، اما با دستور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، به مرکز درمانی اعزام شد و تحت مداوای کامل قرار گرفت تا این که پزشکان بعد از معاینات و درمان های اولیه او را از بیمارستان ترخیص کردند . او در بازجویی ها قتل شوهرش را پذیرفت و معترف شد که همسرش را به دلیل ندادن نفقه کشته است.
در ادامه بازسازی صحنه جنایت، مقام قضایی با تفهیم موادی از قانون مجازات اسلامی به زن 56 ساله، از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که این اظهارات در مراحل بعدی دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد.
با ارشاد و نصیحت های قاضی ویژه قتل عمد، «فاطمه – س» پس از معرفی کامل خود گفت: همسرم اوضاع مالی بدی نداشت اما به من نفقه نمی داد و من به ناچار فقط با یارانه دولتی زندگی می کردم. او یک طبقه منزل و دو مغازه را اجاره داده بود و خودش نیز قبلا استادکار بنایی بود ولی از مدتی قبل که دیگر نتوانست کارهای ساختمانی را انجام بدهد با خرید یک دستگاه وانت به خرید و فروش ضایعات مشغول شد. با وجود این، من برای مخارج زندگی همواره در سختی و عذاب بودم. همین موضوع به بروز اختلافات خانوادگی منجر شد تا جایی که او حتی به طبقه همکف ساختمان محل سکونتمان رفت و دیگر به طور جداگانه زندگی می کرد. متهم این پرونده جنایی درباره عفونت و زخم وحشتناک یکی از چشمان شوهرش نیز گفت: حدود 2 هفته قبل از این حادثه (قتل) شوهرم از پله های طبقه دوم ساختمان که شیب زیادی دارد به دلیل نامعلومی سقوط کرد و روی پاگرد پله ها به شدت به پنجره مشجر خورد به گونه ای که شیشه شکسته به چشمش فرو رفت و زخمی شد ولی او قصد داشت بعد از گرفتن اجاره املاک، چشمش را جراحی کند!
«فاطمه- س» در ادامه اعترافاتش درباره چگونگی وقوع قتل افزود: روز حادثه (یکم دی)من به طبقه پایین رفتم و از همسر 60 ساله ام خواستم تا پولی برای خرید نان به من بدهد ولی او طبق معمول پاسخ سربالا داد. دیگر حال خودم را نفهمیدم و نمی دانستم چه کار می کنم.در یک لحظه به داخل حیاط رفتم و پاره آجری را از کنار ضایعات برداشتم و به داخل خانه بازگشتم. شوهرم کف پذیرایی دراز کشیده بود که ناگهان به سویش حمله ور شدم و آجر را بر سرش فرود آوردم. در آن هنگام از شدت خشم و عصبانیت به چیزی نمی اندیشیدم و فقط ضربات آجر را به سر شوهرم می کوبیدم به طوری که خون روی دیوار هم فواره زد! بعد از این ماجرا از خانه بیرون رفتم و ساعتی را در پارک بسیج گذراندم. زمانی که به خود آمدم، دیدم جایی برای رفتن ندارم. حتی چند روز قبل هم همسرم مرا از خانه بیرون انداخت ولی باز هم به منزلم برگشتم چون کسی را نداشتم! خلاصه بعد از این ماجرا، نزد مستاجران املاک شوهرم رفتم و از آن ها پول اجاره را درخواست کردم اما آن ها به من پولی ندادند. به ناچار به طرف خانه ام رفتم و در حالی که نانی در دست داشتم، جیغ زدم که شوهرم را کشته اند! وقتی همسایگان و اهالی جمع شدند، من هم غش کردم که اورژانس مرا به بیمارستان 22 بهمن برد.زن 56 ساله اضافه کرد: شب قبل از این حادثه نیز برادر شوهرم به خانه ما آمده بود و آن ها قصد داشتند وانت را بفروشند! و با یکدیگر بیرون رفتند تا خودرو را روشن کنند اما من که می دانستم شوهرم مردی بسیار خسیس است و از پول فروش خودرو هم چیزی به من نمی دهد با برادر شوهرم به مشاجره پرداختم تا آن را نفروشند!
این زن که مدعی بود شوهرش موادمخدر سنتی مصرف می کرد، درباره اعتیاد خودش نیز گفت: من هم قبلا موادمخدر استعمال می کردم اما اکنون مدتی است که ترک کرده ام و فقط قرص های مخدردار ترک اعتیاد مانند متادون مصرف می کنم! ولی درگیری خانوادگی ما به خاطر اعتیادمان نبود بلکه او به دلیل همین خسیسی، هزینه های روزانه زندگی را به من نمی داد و من مجبور بودم با مبالغی که به کارت بانکی «یارانه» واریز می شود، زندگی را بچرخانم! این درحالی است که من 4 دختر دارم و همه آن ها ازدواج کرده بودند ولی اکنون برخی از فرزندانم طلاق گرفته اند و به طور مستقل در مناطق دیگر شهر زندگی می کنند!
به دنبال اعترافات صریح متهم در محل وقوع جنایت، وی با دستور قاضی «عارفی راد» پاره آجر را دوباره برداشت و در مقابل دوربین قوه قضاییه، جزئیات و چگونگی قتل همسرش را شرح داد. سپس مقام قضایی پایان بازسازی صحنه جنایت را اعلام کرد و بدین ترتیب زن شوهرکش، روانه زندان شد تا پرونده وی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
ارسال نظر