ازدواج های نادرست دلیل همسرکشی است
چه کار کنیم که همسرمان ما را نکشد ؟!
در جامعه امروز ايران شاهد آن هستيم كه ميزان خشم عمومي بشدت بالا رفته است. پديده خشم ناشي از فاكتورهاي زيادي ميتواند باشد كه يكي از اين فاكتورها هم ازدواج نامناسب است، به نحوي كه زوجين در شناخت يكديگر قبل از ازدواج تمركز و دقت كافي را نداشته و به نوعي به ازدواج سنتي تن ميدهند.
ازدواج سالم بر پايه شناخت شخصيتي، عاطفي، خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي زوجين از يكديگر است. در واقع روي يك ازدواج سالم سرمايهگذاري صورت ميگيرد و براي آن وقت گذاشته ميشود تا ويژگيهاي بيمارگونه هم را بشناسيم تا به طرف مقابل براي برطرف كردن آن كمك كنيم يا انتخاب خود را حذف كنيم. با اين حال حتي بطور طبيعي در ازدواجهاي با شناخت نيز متاسفانه شاهد افزايش ميزان خشونت بويژه در نسل جوان هستيم.
يكي از معضلات بزرگ در اين زمينه اين است كه ما راههاي مهار خشم را بلد نيستيم و از طرف ديگر نيز جواناني داريم كه بسيار پرانرژي هستند و براي ارضاي اين انرژي راهحلي نينديشيده شده است. علاوه بر ازدواجهاي نامناسب مسائل اقتصادي نيز در افزايش ميزان خشم در جامعه دخيل هستند. هرچه در جامعه ناامني اقتصادي بيشتر باشد ارضاي نيازهاي افراد در ساير ابعاد به نوعي با مشكل مواجه ميشود، به نحوي كه افراد دچار عقدههاي رواني ميشوند كه خروجي نهايي آن خشم و خشونت است.
پديده ناكامي زماني بروز پيدا ميكند كه فرد به نحو متعارف نتواند نيازهاي خود را برطرف كند كه اين نوعي محروميت را براي فرد ايجاد ميكند. اگر ناكامي در درازمدت ادامه پيدا كند سبب ايجاد اضطراب به صورت عمومي در فرد ميشود كه در اين صورت ما شاهد فردي مضطرب و هيجاني هستيم. اما گاهي اضطراب تغيير شكل داده و به صورت بيماريهاي ديگر نمايان ميشود از جمله رفتارهاي ساديسمي، مازوخيسمي، رفتارهاي ضد اجتماعي و پرخاشگرايانه، تمايلبه خودكشي و افسردگي و جنونهاي آني.
در رفتارهاي ضد اجتماعي و پرخاشگرايانه گاهي با علايمي مانند آسيب به خود يا ديگران مشاهده ميشود در صورتي كه اين رفتارها با علايم و نشانههايي از قبل همراه باشد توصيه ميشود زوجين نسبت به تصميم صحيح در ادامه زندگي با فرد اقدام كنند چون اگر چنين تصميمي گرفته نشود در درازمدت شاهد رفتارهاي خطرناك از طرف اين فرد نسبت به خود يا كل نظام خانواده خواهيم بود. معمولا اين علايم خود را با نشانههايي نظير تغيير در نظم خواب، اشتها به غذا، رفتارهاي اجتماعي، تعاملات بين فردي و تغيير عادات جنسی نشان ميدهد.
در اين مرحله وظيفه زوج اين است كه فرد را براي درمانهاي روانشناختي به مراكز مشخص راهنمايي كند و در صورت عدم مشاركت فرد براي درمان از اورژانسهاي روانپزشكي استفاده كند.
ما اخيرا شاهد پديده جديدي با عنوان رفتارهاي بزهكارانه با ريشههاي بيمارگونه در زمينه مسائل عاطفي و شخصيتي نظير حادثه اخيري كه مردي اقدام به كشتن همسر خود با تصادف ساختگي كرده هستيم. به عبارت ديگر در اين حادثه شاهد آن هستيم كه فرد ناخواسته دست به رفتار مخاطرهآميزي زده است كه خروجي آن قتل همسرش بوده است. به نظر ميرسد اين رفتار از يك پيشزمينه قبلي در ناكاميهاي عاطفي و روابط زناشويي برخوردار بوده است.
از چنين رفتارهايي با عنوان جرم يا بزه ياد ميكنيم. در روانشناسي اجتماعي گاهي شاهد تاثيرپذيري افراد از حوادثي كه در اجتماع پايگاه خاصي دارد و متاسفانه براي برخي افراد به شكل الگو درميآيد هستيم.
بخشي از حوادثي كه در جامعه رخ ميدهد متاثر از الگوهايي است كه افراد آن را در محيط اطراف خود همانند رسانه به صورت نمودهاي عيني ميبينند. جامعهشناسان و آسيبشناسان اجتماعي بايد اين مساله را به صورت علمي مورد بررسي قرار دهند و خروجي آن به شكل سياستهاي پيشگيرانه در اختيار مسوولان براي اجرا قرار گيرد.
منبع: اعتماد
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
کاش یک بابکشدخلاص همسرمن معتقدهست که مردبایدبامرگ تدریجی وسیله زن کشته بشود