۱۲۶۶۵۸۸
۲ نظر
۵۶۸۹۴
۲ نظر
۵۶۸۹۴
پ

در سکوت اینجا، تنها یک زن دهان دارد

​زن و مرد برابر و هم‌شکل با تنی سنگی چهار هزار سال است این‌جا سکوت کرده‌اند تا رازهای این معبد باستانی در جایی که شهر یری صدایش می‌زنند ناگفته بماند. هرچند یک زن تنها سنگ ایستاده‌ایست که دهان دارد.

عصر ایران: ایستاده‌اند؛ با چشم‌های باز و خنجر یا شمشیری به کمر بدون آن‌که دهانی برای سخن گفتن داشته باشند. زن و مرد برابر و هم‌شکل با تنی سنگی چهار هزار سال است این‌جا سکوت کرده‌اند تا رازهای این معبد باستانی در جایی که شهر یری صدایش می‌زنند ناگفته بماند. هرچند یک زن تنها سنگ ایستاده‌ایست که دهان دارد.

بیش از ۳۰۰ سنگ ایستاده هستند و نزدیک به نیم قرن است از زیر خاک بیرون آمده‌اند. هیچ‌کس به درستی نمی‌داند آن‌ها چه کسانی هستند که این‌طور با شکوه با شمشیرهایی بر کمر در یک جا گرد هم گذاشته شده‌اند. چه کسانی آن‌ها را ساخته‌اند و چرا اینجا گذاشته‌اند؟ چرا دهان ندارند اما مسلح هستند؟

اوایل دهه ۵۰ بود که چارلز برنی این محوطه باستانی را کشف کرد. او تا پیش از انقلاب مطالعات گسترده‌ای در این منطقه انجام داد و شهر یری را به شهرتی جهانی رساند. آن زمان که کاوش می‌کرد افراد محلی به او گفتند نفرین خواهد شد مثل همین‌‌ها که کافر بودند و در کلاس درس نفرین و حالا سنگ شده‌اند. برنی اما نفرین نشد ولی پس از کاوش‌های او شهر یری برای سال‌ها نفرین شد و گلسنگ‌ها به جانش افتادند. برنی اما مثل باقی کاوش‌گران یک سئوال داشت؛ این‌ها را چه کسانی ساختند؟

شهر یری یعنی اینجا شهری است. شهری که حالا چیزی از آن باقی نمانده ولی احتمالا چهار هزار سال قبل انسان‌های زیادی این‌جا زندگی می‌کردند. چرا‌که باستان‌شناسان معتقدند هرکدام از این سنگ ایستاده‌ها، احتمالا نمادی از حضور یک خانواده در این‌جاست. در این‌جا که حالا فکر می‌کنند معبد یا مکان مقدسی بوده‌است.

شهر یری نزدیک روستای پیرازمیان؛ حدود ۶۰ کیلومتری اردبیل و ۳۰ کیلومتری مشگین شهر، کنار رودخانه قره‌سو واقع شده که تمدن‌های زیادی به خود دیده‌است. در دوران باستان این‌جا را آناتولی و قفقاز می‌خواندند که اقوام متعددی در آن می‌زیستند؛ هوری‌ها،‌ گرگر‌‌ها و کرپان‌ها. همگی جنگجو بودند اما یک قوم بود که به نگارگری مشهور است. همان‌هایی که زرتشت آن‌ها را دیویسنا یا همان دیوپرست می‌دانست؛ همان‌هایی که مخالف زرتشت بودند. کرپان‌ها

آیا سنگ ایستاده‌ها کرپان هستند؟ همین‌هایی که نگاهت می‌کنند، از هر سو که وارد شوی؟ کرپان‌ها که روزگاری در همین محدوده می‌زیستند نگارگران مشهوری بودند. همان‌هایی که بعدها در اوستا هوتخشان نامیده شدند. طبقه صنعتگر و افرازمند. می‌گویند کرپان‌ها آیین‌ها و مناسک خاصی داشتند. و تکیه‌ بر قدرت نظامی کیانیان زده بودند؛ همان‌هایی که ۹ شاه دیدند. از کی‌قباد و کی‌کاووس و کی‌خسرو تا لهراسب و گشتاسب و بهمن؛ و همای و کی‌داراب و دارا؛ و همه را زرتشت دیویسنا خطاب می‌کرد.

به سنگ‌ایستاده‌ها برگردیم؛ هرکه آن‌ها را ساخته اینچنین ساکنین این شهر باستانی را می‌دیده‌است. سندی که نشان می‌دهد آن‌ها چه شکلی داشته‌اند. چشمانی گرد و درشت با دماغی بزرگ. این‌که دهان ندارند احتمالا به آداب این مکان برمی‌گردد. آن‌چه از دو طرف سر آویزان شده مو نیست که دستان‌شان است؛چراکه همه آن‌ها پنج بخش یا پنج انگشت دارند. کمر بسته‌اند و خنجر یا شمشیری از کمر آویزان دارند. در نگارگری آن‌ها مهارت دیده می‌شود. گویی سال‌های سال، این‌چنین بر سنگ تراشیده باشند.

کوچک و بزرگ هستند، شاید به مرتبه و شهرت. یکی از همه بزرگتر است و شمشیرش هم؛ شاید او پهلوان و بزرگ این شهر بوده. کسی که قدرت زیادی داشته. و این‌ها کوچکترین هستند شاید از پایین‌ترین طبقه. برخی با مهارت ساخته شده‌اند و برخی اصلا مهارتی در ساخت‌شان وجود ندارد. در برخی سرها گرد و بیضی ساخته شده و برخی هم تخت هستند. شاید زن و مرد را این‌طو تفکیک کرده‌اند.

گفتم که هیچ‌کدام دهان ندارند به غیر از یک سنگ ایستاده، نه در جایی ویژه اما در میانه این مکان مقدس گذاشته شده‌است. او یک زن است. دهان دارد و مثل همه شمشیری بر کمر. نمی‌دانیم چرا فقط او دهان دارد اما شاید یک روحانی بوده. کسی که در این معبد می‌توانسته سکوت را بشکند و آیین را به جا آورد. او هر که هست مقام و منزلت بالایی دارد. او یک زن است که به چنین مقامی رسیده نه برابر که بالاتر از مردان.

بقایای شهر مثل دژ و یا دروازه در اطراف این محوطه ۴۰۰ هکتاری وجود دارد. این‌‌که این‌جا کرپان‌ها زندگی می‌کردند را به درستی کسی نمی‌داند. اما تنها آن‌ها بودند که نگار گری می‌کردند و زرتشتیان گفته‌اند دیو و سنگ می‌پرستیدند. مشابه این سنگ‌ها را می‌توان در قفقاز کنونی و در ترکیه یافت و شاید این‌ها از اقوام هوریانی بودند. همان‌هایی که گستره تمدن‌شان از کوه‌های زاگرس تا شرق سوریه بود و به رقیبی قدرتمند برای بابل و مصر بدل شدند.

اما این سنگ‌ ایستاده‌‌ها هرکه هستند امروز وضعیت خوبی ندارند و رو به تخریب‌اند. گلسنگ‌ها به جانشان افتاده و چهره‌شان را می‌خورد. باد و طوفان هم این‌جا امان نمی‌دهد و محلی‌ها می‌گویند برخی سنگ‌ها را برده‌اند البته مدت‌هاست این‌جا دزدی و سنگی کم نشده اما برخی گزارش‌ها تعداد این سنگ‌ها را به ۵۰۰ تا تخمین می‌زده که امروز این تعداد نیستند. 

شهر یری هنوز ثبت جهانی نشده و شاید اگر زودتر این اتفاق می‌افتاد، این محوطه که هنوز هم آن‌طور که باید، سر و سامان ندارد، بهتر و شایسته‌تر مدیریت می‌شد. هرچند همه این‌ها بودجه و پول می‌خواهد که وزارت میراث فرهنگی همیشه ندارد.

در سکوت اینجا، تنها یک زن دهان دارد

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ایرانی مسلمان

    خیلی جالب بود

  • نقره داغ روزگار

    آخرشو خوب اومدی که میراث فرهنگی بودجه ندارد گل گفتی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج