۵ پرسش از اصولگرایان خوشحال از بازگشت داسیلوا
اگر برای بازگشت آقای داسیلوا به کاخ ریاستجمهوری برزیل به این خاطر خوشحالاند که رقیب خود را - دنبالهرو دونالد ترامپ در آمریکا - شکست داده چرا در سال ۹۸ بر کسانی که در ایران از پیروزی رقیب خود ترامپ بر او خرسند بودند خرده میگرفتند؟
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: با پیروزی رییس جمهوری اسبق و مدتی زندانی برزیل در انتخابات اخیر این کشور موجی از شعف را در بین اصولگرایان ایرانی نیز شاهد هستیم.
دلیل آن البته روشن است: هر قدر رییسجمهوری شکست خورده در انتخابات (ژاییر بولسونارو) پیرو سیاستهای ضد ایرانی دونالد ترامپ بود، «لولا داسیلوا» رییس جمهوری منتخب و نامزد پیروز در دوران ریاست جمهوری خود (2003 تا 2010) سابقۀ دوستی با ایران را دارد و در سفر به تهران در دوران احمدینژاد میانجی مناقشۀ هستهای هم شد.
البته برخی معتقدند میانجیگری و حمایت او از برنامۀ هستهای ایران بیش از آن که در چپگرایی و سیاستهای ضدآمریکایی او ریشه داشته باشد به قصد نجات صنایع دامداری برزیل بود کما این که قرارداد قابل توجه فروش گوشت برزیلی با ایران را امضا کرد و محصول آن طی سالهای گذشته به تن اغلب ما نشسته است!
اصل استقبال اصولگرایان ایرانی یا هر ایرانی دیگر از جمله همین نویسنده از پیروزی «لوییس ایناسیو لولا داسیلوا» البته به دو دلیل زیر قابل انتقاد نیست:
اول به این خاطر که هر یک از ما در عین گرایش به یک نحله یا شخص در داخل ممکن است هوادار سیاستمداری در خارج از ایران هم باشیم. نویسندۀ این سطور انکار نمیکند از نخست وزیر شدن خانم بینظیر بوتو در پاکستان خرسند شد و از ترور او نیز اندوهگین. بی آن که با آن خانم و پاکستانیها صنمی داشته باشم! یا پیش از انقلاب فیدل کاسترو و معمر قذافی در ایران محبوب بودند یا دست کم منفور نبودند.
دوم به این دلیل که هر چه از تعداد سیاستمداران ترامپی در دنیا کاسته شود به سود دموکراسی و صلح و امنیت جهانی است و چپگرایی داسیلوا از جنس فیدل کاسترو و حتی دانیل اورتگای نیکاراگوآ نیست و همچنین بعید است برزیل را به متحد پوتین و روسیه تبدیل کند و بیشتر عدالتخواه است و مهمتر از همه برآمده از انتخاباتی «واقعی» است که در پی رقابتی فشرده پیروز شده است.
با این حال ۵ پرسش را میتوان طرح کرد:
1. با توجه به محکومیت او به 9 سال و 6 ماه زندان پس از 7 سال ریاست جمهوری کشور 250 میلیونی برزیل که البته با رأی دادگاه استیناف تا پایان مدت در زندان نماند، اگر در برزیل هم شورای نگهبانی بود که نظارت استصوابی اعمال میکرد آیا بخت شرکت دوباره در انتخابات و بازگشت به کاخ ریاست جمهوری را داشت؟
2. بازگشت رییس جمهوری سابق به قدرت که زندانی هم شده بود تصویر بهتری از برزیل در اذهان جهانیان ترسیم میکند یا این که در کشوری سه رییس جمهوری سابق آن باقانون و بیقانون از بازگشت به قدرت منع شوند؟
3. اگر مجال حضور حامیان لولا داسیلوا در انتخابات ریاست جمهوری برزیل سلب شده بود آیا احتمال اعتراض آنان به سیاستهای رییس جمهوری که در فقدان این ساز و کار به قدرت میرسید یا در قدرت میماند از طُرُقی غیر صندوق وجود نداشت؟
4. ذوقزدگان داخلی فراموش نکنند سیاستمداران خارجی از دوری و نزدیکی به تهران اهداق ایدیولوژیک ندارند ولو مانند داسیلوای برزیل چپگرا یا مثل اردوغان اسلامگرا (از نوع اخوانی و نه انقلابی) باشند و مثال قرارداد گوشت برزیلی در دورۀ احمدینژاد و قرارداد گاز سلف آقای اردوغان (مرحوم اربکان) در دورۀ مرحوم هاشمی رفسنجانی گویاست.
5. هم این که اگر برای بازگشت آقای داسیلوا به کاخ ریاستجمهوری برزیل به این خاطر خوشحالاند که رقیب خود را که متحد و دنباله رو دونالد ترامپ در آمریکا بود شکست داده چرا در سال 98 بر کسانی که در ایران از پیروزی رقیب ترامپ بر او خرسند بودند خرده میگرفتند. به یاد آوریم صدا وسیمای ایران در فاصله 13 آبان 98 تا اول بهمن 98 به گونهای خبررسانی میکرد که در انتخاب بایدن تشکیک کند. فقط به این خاطر که نگران احیای برجام و کاندیداتوری جواد ظریف و بازگشت ایران به شرایط عادی ناشی از برجام در سه سال 94 تا 97 بودند؟
ارسال نظر