سوالاتی که کسی جرات پرسیدنش را ندارد
بخشی از گفتگوی عباس عبدی با روزنامه اعتماد را در ادامه می خوانید.
بخشی از گفتگوی عباس عبدی با روزنامه اعتماد را می خوانید:
وی گفته است: یکسری سوالها را کسی جرات ندارد بپرسد در حالی که به نفعشان است، واقعیت است. شما از اینکه واقعیت را بدانید ضرر نمیکنید، خب این واقعیت باید دانسته شود، اما اصلا سوال نمیشود. محبوبیت رهبری و... به ندرت در جایی به صورت اتفاقی سوال شده است.
اصلا باورنکردنی است که حکومت چنین رسانهای دهها هزار کارمند دارد، اما فشلترین رسانه ممکن در دنیاست. یعنی کافی است با یک کانال تلگرامی مانند آمدنیوز در نظر بگیریم یا کانالی و سایتی که در خارج درست کرده به تنهایی قدرتش از اینها بیشتر است
رهبران سیاسی باید شهامت این را داشته باشند که بگویند ما امروز میخواهیم از میدان امام حسین تا آزادی و از انقلاب تا آزادی راهپیمایی کنیم و هر کسی هم میخواهد دنبال ما بیاید، به این دلایل هم کار ما قانونی است پای آن بایستند و این کار را انجام بدهند
به نظر من اصلا تعداد معترضان مهم نیست، تعداد ساکتها مهم است. یا آنهایی که یک همراهی نیمچهای هم میکنند. اما معتقد نیستم آنها از ترسشان نمیآیند، از ترس شخصیشان نیست که نمیآیند. حسشان این است که این راه به کجا قرار است برسد؟
کل این اپوزیسیونی که در خارج نشسته به نظرم در حد شوخی است که برای جامعه ایران اینها را رهبران اپوزیسیون بداند. اما مشکل این است که نیرویی که امید به آینده بدهد و چشماندازی بدهد را نداریم.
آن چیزی که مردم را در پیوستن عملی به این تظاهرات محتاط میکند، دوتاست. یکی ترس از هزیتههای شخصی و دیگری فقدان چشمانداز و من معتقدم عامل اول مدام در حال ریزش است و به مرور از بین میرود. چون میدانید که هیچ حکومتی نمیتواند همه مردم را بکشد،
من اگر یک تحلیلگر بودم از بیرون کشور نگاه میکردم و غیرایرانی هم بودم، میگفتم آخر این چه خواهد شد نهایتا فروپاشی یا جنگ داخلی میشود
ارسال نظر