جنگ، چهارشنبهسوری نبود آقای رائفیپور!
رزمندگان ما، اکثریتشان سابقه چند بار حضور در جبهه را داشتند. یعنی جنگ چهارشنبهسوری نبود که برای تخلیه هیجان از روی آتش بپرند. معرفتی مجاهدانه در جانشان بود که به دل آتش میزدند. دریغا مظلومیتِ مستمر بچههای جنگ که همچنان ادامه دارد.
در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی آمده است: «حرف خوب زدن بلد نیستند بعضیها، سکوت را هم یاد نگرفتهاند؟ چه میگویم؟ برای این «بعضیها»، سکوت، غیر ممکن است انگار. حرف میزنند، حرف میزنند، حرف میزنند. هزینه میتراشند اما چون قرار نیست از جیب خودشان پرداخت شود عین خیالشان نیست. تازه خیالشان جمع است و خاطرشان آسوده که نهتنها کسی برای این همه هزینهتراشی از آنان سوال نخواهد کرد که فاکتورهایشان هم بیهیچ مشکلی پرداخت خواهد شد. حتی خواهند توانست، کار رقبا و رفقا را به حساب خود سند بزنند.
جنجال بر سرِ فاکتور مالی هشتگهای توییتری را که فراموش نکردهایم. این جماعت پرگو، نهتنها سکوت نمیکنند که سکوت دیگران را هم با انفجار حرفهای نارنجکیشان برمیآشوبند. یکی جبهه و حضور مجاهدانه رزمندگان در حماسه دفاع مقدس را به تخلیه هیجانات ربط میدهد. سنش قد نمیدهد به فهم این گزاره یقینی که در همان روزهای جنگ میگفتند کسی که با مارش عملیات به جبهه بیاید با سوتِ اولین خمپاره به دنبال راه فرار خواهد رفت؛ حال آنکه رزمندگان ما، اکثریتشان سابقه چند بار حضور در جبهه را داشتند. یعنی جنگ چهارشنبهسوری نبود که برای تخلیه هیجان از روی آتش بپرند. معرفتی مجاهدانه در جانشان بود که به دل آتش میزدند. دریغا مظلومیتِ مستمر بچههای جنگ که همچنان ادامه دارد. بگذریم!
دیگری در روزگاری که همه باید آتشنشان باشیم و کلاممان از جنس آب باشد، آتشزبانی میکند و پای رانندگان تاکسیهای اینترنتی را هم به ماجرا باز میکند. نفر بعدی هم کلماتی بر زبان میآورد که جز تحقیر و تحریک به پاسخ، نتیجهای ندارد. بعدی و بعدی و بعدی همچنان با گفتار و رفتار خود به دنبال فعالکردن آتشفشانهای پرشمار در جامعهاند. واقعا نمیدانم چرا تریبونهاشان خاموش نمیشود! واقعا از تعجب، شاخ میروید بر سر عقلانیت که این قبیل جماعت را با سلام و صلوات، پشت تریبون مینشانند و به نتایج آن فکر نمیکنند. این همه غفلت و بیتوجهی - اگر به نفوذ قائل نباشیم - نوبر است که هر روزه در سبد هزینه جامعه گذاشته میشود. نمیدانم چه باید گفت با این جماعت اما خوب میدانم که کلام امام رضا(ع) نسخه شفابخشی است که دردِ امروز ما را درمان و کاری امروزِمان را چاره است. آنجا که به عبدالعظیم حسنی میفرمایند: «سلام مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بیفایده فراخوان!»
آیا پرگویانِ خوداستادپندار و از خودراضی، فرمان امام را میپذیرند؟ آینده نزدیک ثابت خواهد کرد اما خدا کند بپذیرند و با سکوت خود به توسعه و تعمیق آرامش کمک کنند. چنین باد انشاءالله!»
ارسال نظر