برخی آبروی شورای نگهبان را گرو می گیرند
ابراهیمیان عضو حقوقدان دوره جدید شورای نگهبان میگوید بعضی افراد که در بررسی صلاحیتها، احراز صلاحیت نمیشوند با علم بر اینکه شورا نمیتواند علت ردصلاحیت را به صورت عمومی منتشر کند،آبروی شورا را گروگان گرفته و علیه شورا مصاحبه میکنند.
در انتخابات مجلس داشته ایم که مثلا بعضی نماینده های سابق رد صلاحیت شدند و برای انتخابات بعدی نتوانستند کاندیدا بشوند. هیچ وقت هم اعلام نشد چرا. وقتی هم که میپرسیدیم میگفتند ممکن است دلیل شخصی داشته باشد و علیرغم اینکه به شدت هم آن کاندیدا معترض است، ولی شورای نگهبان بر اساس قواعد شرعی نمیتواند این را اعلام کند. اینجور جاها باید چه کرد؟
این موضوع خیلی مهمی است و به نظر من جا دارد که ما یک تحقیقی بکنیم و اگر لازم هست قوانین خودمان را هم اصلاح بکنیم. ببینید کاملا طبیعی است که مخصوصا مسائل شخصی و شخصیتی مربوط به کاندیداهایی که شورای نگهبان ناظر آنهاست، عمومی نشود. ممکن است کسی خدایی نکرده سابقه بدی داشته باشد، منکری را مرتکب شده باشد و ما حق تشییع و پراکنده کردن آن را در جامعه نداریم.
منتهی وقتی کسی اعتراض می کند به تصمیم شورای نگهبان، گاهی اوقات این اعتراض در قالب یک فرایند اداری داخلی تالیف می شود. یعنی فرد می آید اعتراض خود را به نهاد شورای نگهبان می دهد و جوابش را در قالب یک پاسخ روشن می گیرد.
اینجا طبیعی است که شورای نگهبان شرعا نباید موضوع را همگانی کند، اما اگر من آمدم برای اعتراض خودم از رسانه ها استفاده کردم و خدایی نکرده مصالح و منافع عمومی را با رفتاری غیرصادقانه رعایت نکردم و با اینکه میدانم جهت رد صلاحیت من چیست شروع کردم به زیر سوال بردن تصمیمات نهاد ناظر، آن وقت چه؟ آیا این یک نوع درخواست اعلام عمومی از شورای نگهبان نیست؟ به نظر من، ما باید در قوانین مان یک باز نگری بکنیم.
اگر جایی به صورت عمومی این اعتراض رسانه ای شد، نهاد حکومتی به خاطر مسائل اجتماعی حق داشته باشد با محدودیت هایی جهات مربوط به رد صلاحیت را اعلام و علنی بکند. شورای نگهبان نباید گروگان اعتراضات رسانهای به ردصلاحیتها بشود
ممکن است یک نفر حرف های ما را بشنود و بگوید که آقا صلاحیت من به غیر حق رد شد. من دلیل هم دارم و شما می خواهید همه بار را بندازید گردن من کاندیدا. شما اشتباه نمی کنید؟ من عرض میکنم در داوری و قضاوت همیشه درصدی از اشتباه وجود دارد. من با آنها کار ندارم. آنهایی که احتمالا در اثر اشتباهات ما، صلاحیت آنها رد شده، آن ها حقوقشان محفوظ است. اما یک کسی که خودش هم می داند که جهاتی وجود داشته که باید توجیه می کرده رد صلاحیت او را، به نظرم می رسد که ما فعلا یک طوری گروگان آن افراد هستیم. شورای نگهبان نه می تواند عملی بکند و فکر می کنم این هم از آن مجاهدت هایی است که شورای نگهبان، ان شاء الله اجر آن را می برد.
شرع اجازه می دهد اینها منتشر شود؟
من در مورد شرعیت آن صالح به اظهار نظر نیستم. فقهای شورای نگهبان در این رابطه اظهار نظر میکنند. ولی عرض من این است که یک طرح تقویمی که مسئله مربوط به اعلام صلاحیت ها را به نحوی کارآمدتر کند، قابل بررسی است. نهایتا ممکن است همه یا برخی از فقهای محترم شورای نگهبان موافق نباشند، ولی عرض من این است که میشود راه حل هایی پیدا کرد که آن راه حلها در محدوه شرع هم باشد و در عین حال یک نهاد قانونی که جز ارکان این نظام است، زیر سوال نرود.
ارسال نظر