یک سوال تاریخی: انسان خود به خود آتش میگیرد؟
این بقایای هولناک در گودالی مملو از چربی روی صندلی راحتی ریسر پیدا شدند. نکته عجیب اینکه در بقیهی نقاط خانه نشانههای بسیار کمی از آتشسوزی به چشم میخورد.
زومیت نوشت: طی قرون متمادی موارد زیادی از احتراق خود به خودی انسان در سرتاسر دنیا گزارش شده، اما آیا واقعاً سوختن بیدلیل انسان واقعیت دارد؟
رای چندین قرن است که برخی ادعا میکنند، افرادی بهطور ناگهانی و بهطرز غیرقابل توضیحی آتش گرفتهاند و در عرض چند دقیقه به گلولهای آتشین تبدیل شدهاند و نهایتا از بدن آنها تنها تَلی از خاکستر بهجای مانده است. به همین دلیل امروز به این پدیده مرموز «احتراق خود به خودی انسان» گفته میشود.
به نقل از All That’s Interesting، اگرچه خود اصطلاح احتراق خود به خودی نسبتاً قدیمی است، اما برای مردم قرن نوزدهم تبدیل به یک نگرانی واقعی شده بود. این حجم از واهمه از سوختن خود به خودی انسان حتی به دنیای ادبیات نیز سرایت کرده بود. در حقیقت، دوازده اشاره مستقیم به شعلهور شدن انسانها در داستانهای نویسندگان قبل از قرن بیستم به چشم میخورد.
نویسندگانی مانند چارلز دیکنز، مارک تواین، هرمان ملویل، واشنگتن ایروینگ و سایرین در آثار خود به سوختن خود به خودی آدمها اشاره کردهاند. در روزگار ما نیز احتراق خود به خودی وارد آثار هنری زیادی شده است. از جمله آنها میتوان به سریال تلویزیونی پروندههای ایکس و همینطور جانی استورم، مشعل انسانی در سری کتابهای مصور چهار شگفتانگیز اشاره کرد.
احتراق خود به خودی انسان در تاریخ
احتراق خود به خودی از قرن هجدهم ریشه میگیرد. پل رولی از اعضای انجمن سلطنتی لندن، قدیمیترین انجمن علمی جهان در مقالهای در سال ۱۷۴۴ این اصطلاح را باب کرد. رولی سوختن خود به خودی را فرایندی توصیف کرد که در طی آن بدن انسان ظاهراً درنتیجه گرمای تولید شده به وسیله عوامل شیمیایی درون بدن و بدون مداخله عوامل بیرونی مشتعل میشود.
این مفهوم به مرور رواج یافت، بهطوری که در دهههای آینده و بهخصوص در عصر ویکتوریا احتراق خود به خودی بیشتر با سرنوشت الکلیها گِره خورد. چارلز دیکنز حتی آن را در رمان مشهورش، «خانه ماتمزده» (چاپ ۱۸۵۳) به کار برد. در این رمان شخصیت فرعی کروک که یک تاجر حقهباز و شدیدا الکلی است خود به خود آتش میگیرد و جان خود را از دست میدهد.
نقاشی از کتاب خانه ماتمزده اثر چارلز دیکنز که صحنه کشف جنازه کروک را نشان میدهد.
طولی نکشید که سایر نویسندگان بزرگ آن روزگار از جمله مارک تواین و هرمان ملویل نیز دست به کار شدند و احتراق خود به خودی انسان را وارد داستانهای خود کردند. هواداران مفهوم احتراق خود به خودی با اشاره به فهرست طولانی از نویسندگان بزرگی که به این پدیده مرموز اشاره کردهاند از آن دفاع میکنند. بااینحال، دنیای علم همچنان با وجود حدود ۲۰۰ مورد ثبتشده از احتراق خود به خودی در سراسر جهان به دیدهی شک و تردید به آن نگاه میکند.
موارد تاریخی احتراق خود به خودی انسان
اولین مورد احتراق خود به خودی انسان که در تاریخ ثبت شده به اوایل قرن پانزدهم بر میگردد. در این زمان در شهر میلان ایتالیا، شوالیهای به نام پولونوس وورستیوس ناگهان بدون دلیل خاصی درمقابل دیدگان والدینش آتش گرفت و در شعلههای آتش سوخت. مانند بسیاری از موارد احتراق خود به خودی الکل در فاجعهی او نقش داشت و گفته میشود که وورستیوس پس از نوشیدن چند گیلاس شراب قوی محلی آروغ آتشینی زد و در کام آتش رفت.
در طی ۳۰۰ سال اخیر بیش از ۲۰۰ مورد ثبتشده از احتراق خود به خودی به وقوع پیوسته است
کُنتس کورنلیا دبندی اهل چِزِنا در تابستان ۱۷۴۵ سرنوشت مشابهی پیدا کرد. دبندی آن شب قبل زود به رختخواب رفته بود و صبح روز بعد وقتی ندیمه او به بالینش رفت، دید که از کنتس چیزی جز انبوهی خاکستر باقی نمانده. در واقع، تنها سر نیمهسوخته و پاهای جورابپوش او سالم بودند. با اینکه دبندی در اتاقش دو شمع داشت، اما در کمال تعجب فتیله شمعها دستنخورده باقیمانده بودند.
چند مورد اخیر احتراق خود به خودی انسان
به نقل از پایگاه خبری HowStuffWorks، در سال ۱۹۵۲ بیوه ۶۷ سالهای به نام مِری ریسر در منزلش در سنپترزبورگ فلوریدا به سر میبرد. صبح روز ۲ ژوئیه صاحبخانه متوجه داغی عجیب دستگیرهی در منزل ریسر شد. وقتی صاحبخانه توانست به کمک دو کارگر با شکستن در وارد خانه شود، با صحنه باورنکردنی مواجه شد. او لنگه دمپایی به همراه آنچه میتوانست جمجمهی جزغالهشدهی ریسر باشد را در منزل این زن مسن پیدا کرد. به جز این هیچ عضو دیگری از بدن زن در خانه پیدا نشد.
این بقایای هولناک در گودالی مملو از چربی روی صندلی راحتی ریسر پیدا شدند. نکته عجیب اینکه در بقیهی نقاط خانه نشانههای بسیار کمی از آتشسوزی به چشم میخورد.
محققان مسائل ماوراءالطبیعه مرگ ریسر را یکی از نمونههای کلاسیک احتراق خود به خودی انسان دانستهاند. بااینحال، شکاکانی نیز وجود دارند که گفتهاند، این زن یک سیگاری قهار بوده و در شبانهروز حداقل دو قرص خواب مصرف میکرده. به این جهت، برخی باور دارند که ریسر با حالت خوابآلود سیگاری روشن کرده و همانطور خوابش برده است.
اکثر افراد در حالت مستی یا در اثر خوابآلودگی دچار آتشسوزی میشوند.
یک زن کمتوان ذهنی به نام جِنِی لوسیل سافین در سال ۱۹۸۲ بههمراه پدر سالخوردهاش در منزلشان در ادمونتون، شمال لندن نشسته بود. در کمال وحشت والدینش، بالاتنه جنی ناگهان شعلهور شد. به نظر در هیچ جایی از خانه اجاق گاز روشن نشده بود و هیچ آسیب دیگری از دود یا آتش در دیگر جاهای اتاق دیده نمیشد. حتی صندلی چوبی که جنی روی آن نشسته بود هم کاملاً از شعلههای آتش در امان ماند. سرانجام سافین به کمک دامادش دونالد کارول توانست شعلههای آتش را مهار کند، اما جنی روانه بیمارستان شد. او سرانجام پس از مدت کوتاهی بر اثر سوختگی درجه سه جان سپرد.
آیا جنی بدون هیچ دلیل خاصی در آتش سوخته بود؟ هرچند محققان زیادی مورد جنی را یکی از موارد مشهور احتراق خود به خودی دانستهاند، اما برخی از تحلیلگران پزشکی قانونی عقیده دارند که آتش پیپ پدر جنی باعث آتش گرفتن جنی بیچاره شده است.
دنیای علم همچنان به پدیده احتراق خود به خودی به دیده شک و تردید مینگرد
آخرین مورد مشهور احتراق خود به خودی انسان به سال ۲۰۱۰ برمیگردد. مایکل فاهرتی ۷۶ ساله از گالوی، ایرلند قربانی این فاجعه بود که بعدا جنازهی او در کف اتاق نشیمن منزلش پیدا شد. بدن او کاملاً برشته شده بود و سرش در کنار شومینه قرار داشت. در سقف بالای سر و کف زمین آثاری از سوختگی دیده میشد. بااینحال همچون بسیاری از موارد دیگر سوختگی خود به خودی به هیچ جای دیگری از منزل فاهرتی آسیبی نرسیده بود. شاید اگر گزارش کایرن مکلوفلین، پزشکی قانونی نبود، خبر مرگ غمانگیز فاهرتی به جایی فراتر از آگهیهای ترحیم محلی درز پیدا نمیکرد.
مکلوفلین در گزارش تشخیص علت مرگ فاهرتی عنوان کرده بود: «این آتشسوزی بهطور کامل مورد بررسی قرار گرفت، و من به این نتیجه رسیدم که این حادثه در دستهی احتراقهای خود به خودی انسان جای میگیرد، یعنی توجیهی برای آن وجود ندارد.» بااینحال، همچنان بسیاری متقاعد نشده بودند و برخی میگفتند که ممکن است اخگری از شومینه روی لباس فاهرتی افتاده و باعث به راه افتادن این آتشسوزی مرگبار شده باشد.
بقایای جنازه مری ریسر در سال ۱۹۵۱ روی صندلی که نشسته بود پیدا شد.
رویدادهای احتراق خود به خودی انسان در چند صد سال گذشته در نواحی مختلفی از دنیا از پاکستان تا فلوریدا روی دادهاند. بااینحال، کارشناسان همچنان در توضیح علمی این رویدادها ناتوان هستند و تنها به شباهتهای زیاد بین این اتفاقات خارقالعاده اشاره کردهاند.
اولین نکتهای که در تمام موارد احتراق خود به خودی دیده میشود این است که آتش به خود فرد و اطرافش محدود میشود. علاوه بر این، سوختگی و آسیب دود تنها به بالا و پایین فرد محدود شده و معمولاً به سایر نقاط آسیبی وارد نمیشود. نهایتا در اکثر موارد نیمتنه فرد به خاکستر تبدیل میشد و تنها دست و پاها باقی میماندند. اما همچنان محققان عقیده دارند که این موارد آنقدرها که به نظر میرسد مرموز نیستند.
چند توضیح علمی درباره احتراق خود به خودی انسان
با وجود اینکه محققان در توضیح علت احتراقهای خود به خودی ناکام ماندهاند، اما همچنان جامعه علمی متقاعد نشده که موارد سوختگی به دلیل عوامل داخلی بهخصوص خود به خودی به وجود آمدهاند. به باور دانشمندان ظاهر ماوراءالطبیعی که آسیبهای آتشسوزی تنها به قربانی و ناحیه نزدیک به آنها محدود میشود، آنقدرها که بسیاری تصور میکنند غیرعادی نیست.
بسیاری از آتشسوزیها از نوع «خود محدودشونده» به شمار میروند و به صورت کاملاً طبیعی با تمام شدن منبع سوخت که در موارد احتراق خود به خودی چربی انسان است، خاموش میشوند.
در همین حال، به گفته محققان، آتشسوزیها همواره به سمت بالا و نه بیرون میسوزند و از این رو، مشاهده بدنی که کباب شده و اتاق دستنخورده غیرقابل توضیح نیست؛ چراکه اغلب آتشها به صورت افقی حرکت نمیکنند، بلکه باد یا جریان هوا است که باعث پراکنده شدن شعلههای آتش (بهخصوص در موارد آتشسوزیهای جنگلها و اراضی) میشوند.
اثر فتیلهای احتمالاً محتملترین فرضیه برای توضیح موارد احتراق خود به خودی انسان باشد
یکی از واقعیتهای علمی که میتواند به توضیح آسیب نرسیدن به اتاق در موارد سوختن خود به خودی انسان کمک کند، «اثر فتیلهای» است. این مفهوم نام خود را از نحوه سوختن فتیله شمع و باقیماندن مواد مومی قابل اشتعال گرفته است. اثر فتیلهای نشان میدهد که بدن انسان نیز میتواند مانند شمع عمل کند. در این حالت لباس و مو حکم فتیله را دارد و چربی بدن انسان نیز همان ماده قابلاشتعال است. همانطور که آتش بدن انسان را میسوزاند، چربیهای زیر پوست آب میشوند و لباسها را آغشته میکنند. با تأمین مداوم چربی به فتیله، آتش در دمای بسیار بالا روشن میماند تا بالاخره منبعی برای سوختن نماند و شعله خاموش شود. درنتیجه انبوهی از خاکستر از فرد سوخته باقی میماند.
اثر فتیلهای توضیح میدهد که بدن انسان چطور میتواند مانند شمع عمل کند. اما آتشسوزیها چگونه شروع میشوند؟ دانشمندان برای این سؤال هم جوابی دارند. به گفته دانشمندان، اکثر کسانی که بر اثر موارد سوختگی خود به خودی جان دادهاند، افراد مسن، تنها و نشسته یا خوابیده در نزدیکی منبع آتش بودند.
بسیاری از قربانیان احتراقهای خود به خودی در نزدیکی شومینه یا سیگار روشن پیدا شدند و تعداد زیادی از آنها در آخرین لحظات زندگی مشغول نوشیدن مشروبات الکلی بودند.
درحالیکه مردم دوران ویکتوریا فکر میکردند الکل، یک ماده بسیار قابلاشتعال باعث نوعی واکنش شیمیایی در معده میشود که نهایتا به احتراق خود به خودی (و شاید هم به صورت خشم خداوند) منتهی میشود. اما توضیح محتملتر اینکه ممکن است بسیاری از افرادی که در شعلههای آتش سوختهاند قبلا بیهوش شده باشند.
همین توضیح ممکن است روشن کند که چرا اغلب قربانیها مسن بودند. در واقع، افراد مسنتر بیشتر نسبت به سکته مغزی یا حمله قلبی آسیبپذیر هستند و ممکن است بر اثر یکی از این عوامل سیگار و سایر منابع قابل اشتعال را رها کرده باشند. با این توضیح، اکثر کسانی که سوختهاند یا ناتوان بودهاند یا اینکه قبل از اینکه شعلههای آتش آنها را ببلعد قبلا مُرده بودند.
نکته دیگر اینکه تقریباً در تمام موارد احتراق خود به خودی انسان هیچ شاهدی حضور نداشته است. این دقیقاً همان چیزی است که ممکن است در آتشسوزیهای ناشی از مستی یا خوابآلودگی رخ دهد.
ازآنجاکه فرد دیگری جز خود قربانی حضور ندارد، کسی نیست که آتشسوزی را متوقف کند و بدینترتیب، منبع اشتعال همانطور میسوزد تا جز خاکستر هیچچیز از قربانی باقی نماند. درحالیکه علاقهمندان ماجراهای اسرارآمیز دوست دارند همچنان در شعلههای گمانهزنی بدمند، نهایتاً توضیحات قابلاعتنای زیادی برای افسانه احتراق خود به خودی انسانها وجود دارد که در سدههای گذشته به دلایل مختلفی نادیده گرفته شدهاند.
ارسال نظر