۱۲۴۴۵۳۷
۱ نظر
۱۳۶۶
۱ نظر
۱۳۶۶
پ

خانه متروکه‌ای که به عمارت آرامش تبدیل شد

در زمانه‌ای که خرید خانه برای عده زیادی به رویا تبدیل شده، هنوز هم می‌توان با مبالغی بسیار کمتر از آن‌چه در سایت‌ها و بنگاه‌ها می‌بینیم و می‌شنویم، صاحب خانه شد.

خراسان: در زمانه‌ای که خرید خانه برای عده زیادی به رویا تبدیل شده، هنوز هم می‌توان با مبالغی بسیار کمتر از آن‌چه در سایت‌ها و بنگاه‌ها می‌بینیم و می‌شنویم، صاحب خانه شد. البته به این راحتی نیست و داشتن یک مبلغ اولیه به‌اضافه صبر و سخت‌کوشی هم لازم است. همراه با ترک کردن عادت‌هایی مثل سکونت در شهر بزرگ، نزدیکی به خانواده و تحمل موقتی بعضی سختی‌ها. چندی پیش در اینستاگرام با صفحه یک خانه زیبا در اسکوی آذربایجان شرقی آشنا شدم که صاحب آن، مراحل بازسازی‌اش را برای مخاطبان به نمایش گذاشته‌بود. با صاحب خانه تماس گرفتم و از چندوچون کارش پرسیدم. او گفت برای تبدیل یک خانه متروکه به یک عمارت زیبا و دلربا، که به‌قول خودش به‌درد لوکیشن فیلم‌های ترسناک می‌خورده، زحمت زیادی کشیده و هنوز هم مشغول است. پرونده امروز مناسب کسانی است که  به معماری قدیمی و خانه‌های بزرگ علاقه دارند.

داستان خرید عمارت

وقتی تماس گرفتم و صحبت کردیم، از شنیدن لهجه زیبای آذری‌اش لذت بردم و از زحمت‌هایی که کشیده‌بود، تعجب کردم. آقای «شهرام رهنوردی»، متولد 1358 و ساکن تبریز می‌گوید: «مدیر یک موسسه حقوقی داوری هستم. من و همسرم یک دختر حدود 4ساله داریم و به امید خدا منتظر فرزند دیگری هم هستیم. خوشبختانه با همسرم خیلی تفاهم داریم. به ویژه در زمینه علاقه به هر آن‌چه که قدیمی است؛ از وسایل قدیمی گرفته تا ماشین و خانه و... مثلا یکی از علاقه‌های من خرید خودروهای قدیمی و بازسازی آن‌هاست که بعد می‌فروشم.» برایم جالب است بدانم چطور یک جوان توانسته این خانه را بخرد. داستان خرید «عمارت آرامش» را از او می‌پرسم که این‌طور پاسخ می‌دهد: «من تبریزی هستم و خانواده همسرم اصالتا اهل اسکو هستند. در یک طبقه از خانه پدری‌ام ساکن بودیم، کنار مادرم. ما در تبریز یک دانگ زمین حدود 55متری داشتیم به‌اضافه یک باغ کوچک بادام در حاشیه شهر. زمین کوچک را گذاشته‌بودیم تا با فروش آن آپارتمان بخریم. باغ هم قیمتی نداشت و به حال خودش رها کرده‌بودیم. در محله مادربزرگ همسرم در اسکو یک خانه قدیمی بود که به ما پیشنهاد دادند آن را بخریم. ولی چون بزرگ بود، نمی‌توانستیم جلو برویم. از اسکو تا تبریز نیم‌ساعت راه است. با همسرم نشستیم فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم تا وقتی با بقیه مالکان آن زمین به تفاهم برسیم و بفروشیم و خانه بخریم یا بسازیم و... خیلی زمان خواهدگذشت و حتی ممکن است به نتیجه نرسیم. پس چرا الان ریسک نکنیم؟ این عمارت هم یک خانه قدیمی به‌قول معروف اشرافی بود که بیشتر ورثه‌اش خارج از کشور بودند. بالاخره به کمک پدر همسرم ورثه را با مکافات پیدا کردیم و آن زمین کوچک و باغ را فروختیم و توانستیم این‌جا را بخریم.»

بعد از خرید فهمیدیم چه خریده‌ایم!

از او می‌خواهم که مشخصات خانه و شرایط خریدش را برای‌مان بگوید، توضیح می‌دهد: «از سال 1394 که مادر خانواده صاحب قبلی این عمارت فوت کرده‌بود، خانه خالی مانده بود و فقط یک سرایدار در طبقه پایین آن زندگی می‌کرد. خانه 1260متر عرصه و 400متر زیربنا دارد، به‌اضافه یک کارخانه قدیمی که پشت خانه است. سند کارخانه جدا بود که با خانه آن را هم خریدیم و می‌خواهیم به‌هم وصل کنیم. خانه در یک کوچه اختصاصی است و سمت راست آن کلا متعلق به این عمارت است. یک در به کارخانه دارد، یکی به خانه و در آخری هم به باغ پشتی عمارت باز می‌شود. کوچه ماشین‌رو نیست، چون زمان حمله روس‌ها عرض کوچه را باریک گرفته‌بودند تا اسب‌سواران نتوانند در آن دور بزنند و برای خانه‌ها مزاحمت ایجاد کنند. سال 1399 این خانه را 470میلیون تومان خریدیم. براساس متراژ هم به ما نفروختند، گفتند کلا به این مبلغ. آن زمان مبلغ مناسبی بود و یکی از دوستانم با این مبلغ همان زمان یک آپارتمان 110متری خریده‌بود. باغ بادام را 100میلیون فروختم و آن یک دانگ زمین را هم 370میلیون تومان. ما حتی باغ پشتی عمارت را هم ندیده‌بودیم، چون قفل درهایش زنگ زده‌ و درخت‌هایش هم مثل جنگل رشد کرده‌بود و داخلش دیده نمی‌شد. بعد از خریدن آن‌جا قفل‌ها را شکستیم و دیدیم چه خریده‌ایم! کارخانه پشتی هم ریسندگی پارچه بوده‌است؛  یک نوع روسری ابریشمی اسکویی که معروف است. هنوز بعضی وسایل کارخانه هم در آن‌جاست، ولی چون سقفش ریخته، وسایل همان زیر مانده تا بعد بااحتیاط برویم و ببینیم چه خبر است.»

مراحل بازسازی عمارت

در عکس‌ها و فیلم‌هایی که از قبل و بعد بازسازی خانه دیدم، مشخص بود آقای رهنوردی برای تبدیل آن خانه متروکه و مخروبه به این عمارت زیبا، زحمت زیادی کشیده‌است. خودش مراحل کار را این‌طور توضیح می‌دهد: «عمارت درحال خراب شدن بود. در این سه سالی که خانه را خریده‌ایم، شروع به بازسازی آن کرده‌ایم ولی چون بزرگ است زمان بیشتری برای تکمیل آن لازم داریم. می‌خواهیم به‌روش سنتی بازسازی کنیم که به‌دلیل گرانی مصالح و کارگر فعلا دست نگه داشته‌ایم. خیلی از کارها را خودم و برادرم و دوستانم انجام داده‌ایم. تا امروز حدود 400میلیون تومان هزینه کرده‌ایم. بازسازی طبقه بالا تمام شده‌است. بازسازی طبقه پایین هم که شامل سرداب و مطبخ است -آن زمان با هیزم آشپزی می‌کردند- به‌زودی تمام می‌شود. مطبخ را به همان شکل قدیم نگه داشته‌ایم. انبار نان و سیلوی گندم داریم. سه تا تنور داریم با اتاق کرسی. سقف طبقه پایین طاقی است و اجرایش هم مشکل است. در طبقه پایین سردابی داریم که پنجره‌ای به باغ پشتی و روی سقفش هم هواکش دارد. بیش از 100سال پیش سقف آن‌جا را طاقی‌شکل درست کرده‌اند. معمار و مهندس که آورده‌بودیم، می‌گفتند نمی‌دانیم چطور آن را ساخته‌اند. از یک پیرمرد قدیمی پرسیدم، گفت با قالب خاکی سقف را درست می‌کردند. الان دور سرداب را سکو زده‌ایم که عصرها چای می‌خوریم یا با دوستان آن‌جا مافیا بازی می‌کنیم، تا بعد ببینیم چه کار باید بکنیم.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    خب رمان نوشتی به مردم چه مربوطه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج