رویای بزرگ جوان عاشق ادبیات به اسیدپاشی ختم شد
گفتوگو با مرد جوانی که بدون هیچ انگیزهای در خیابان روی دختر جوان اسید پاشید.
شهروند آنلاین: وارد شعبه که میشود با وجود اینکه دستبند به دست دارد، با خودکار روی دستانش چیزی مینویسد. میگوید، شعر روی تابلوی دیوار را نوشته، تا آن را حفظ کند. مرتب به تابلوهای نصبشده روی دیوار پشت سر قاضی نگاه میکند. عاشق شعر است و آرزو داشت که روزی شاعر بزرگی شود، اما حالا به جرم اسیدپاشی روی یک دختر جوان دستگیر شده و در مقابل قاضی صحبتهای عجیبی را مطرح میکند. او ادعا میکند که به خاطر ورشکستگی روی خودش اسید پاشیده اما متوجه اینکه اسید را روی یک نفر دیگر هم ریخته، نشده است. فوقدیپلم صنایع چوب است و آرزو دارد که در بهترین دانشگاههای آمریکا درس بخواند. این مرد جوان پس از اسیدپاشی روی یک دختر و خودش با موتور در خیابانها ویراژ میداد که از سوی ماموران پلیس دستگیر شد.
این حادثه ساعت 19:30 دوشنبه 21 شهریورماه جاری رخ داد. در این ساعت، صدای فریادهای دلخراش یک دختر جوان در محله طرشت جنوبی توجه اهالی محله را جلب کرد. خیلی زود مردم برای کمکرسانی به سمت این زن جوان رفتند و متوجه شدند او دقایقی قبل هدف اسیدپاشی از سوی یک موتورسوار قرار گرفته است.
فرار مجرم
در ادامه این موضوع به ماموران پلیس اطلاع داده شد. با اعلام این خبر، تیمی از ماموران کلانتری 118 ستارخان با هماهنگی تلفنی با بازپرس کشیک دادسرای امور جرائمجنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. ماموران کلانتری در تحقیقات میدانی پی بردند، یک مرد جوان با موتورسیکلت سبزرنگ با انگیزه نامشخص به طرف زن جوان اسیدپاشی کرده و متواری شده است.
امدادگران اورژانس که همزمان با ماموران پلیس در محل حادثه حاضر شده بودند بلافاصله اقدامات درمانی را آغاز کردند. آنها متوجه شدند این زن جوان، قربانی اسیدپاشی از ناحیه دست، سمت راست بدن و صورت دچار سوختگی شده است. ماموران پلیس که در تحقیقات ابتدایی به وجود دوربین مداربسته وقوع جرم پی برده بودند با بازبینی فیلم آن پرداخته و لحظهبهلحظه صحنه اسیدپاشی را مشاهده کردند که در ادامه موفق به شناسایی مرد جنایتکار شدند.
اسیدپاشی بر اثر توهم
تیم پلیسی در گام بعدی با بررسیهای مقدماتی و تحلیلهای اطلاعاتی مخفیگاه متهم را در شهرک مسکونی دانشگاه تهران در محله طرشت ردیابی کردند. همین کافی بود تا ماموران کلانتری با اخذ مجوزهای لازم قضائی از بازپرس جنایی راهی محل موردنظر شوند. این مرد اسیدپاش در یک عملیات ضربتی در حالیکه با چاقو به ماموران پلیس حملهور شده بود، دستگیر شد. متهم سابقهدار پس از انتقال به اداره پلیس در بازجوییهای اولیه به اسیدپاشی اعتراف کرد و گفت که بر اثر توهم ناشی از مصرف موادمخدر شیشه اقدام به اسیدپاشی کرده است.
او که صبح دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی پایتخت منتقل شد، اظهارات عجیبی را مطرح کرد. این مرد که اعتیاد به شیشه و گل دارد، مدعی شد که حتی یادش نمیآید چطور دست به این اسیدپاشی مرموز زده است.
آرزوهای بزرگ مرد اسیدپاش
آرزوهایش خیلی بزرگ است. ادعا میکند بعد از ورشکستگی قصد داشته تا خودش را با اسید بسوزاند. او حتی شاکی را نمیشناسد و یک بار هم او را ندیده است. این مرد در گفتوگویی ماجرای زندگیاش را روایت میکند:
چی شد که دست به این اسیدپاشی زدی؟
من اصلا قصد اسیدپاشی روی فرد دیگری را نداشتم. میخواستم خودم را بسوزانم. نمیدانم چطور شد که روی این دختر هم اسید پاشیدم.
شاکی را میشناختی؟
نه اصلا حتی یک بار هم او را ندیده بودم. فقط بعد از اینکه دستگیر شدم فهمیدم روی او هم اسید پاشیدهام.
چرا میخواستی روی خودت اسید بپاشی؟
از زندگی خسته شده بودم. همان لحظه فهمیدم که حدود هشت میلیارد تومان پولم را از دست دادهام، ورشکست شده بودم، دیگر هیچ پولی برایم نمانده بود و مدتی بود که دچار مشکلات مالی زیادی شده بودم. وقتی این موضوع را فهمیدم دیگر نتوانستم تحمل کنم و تصمیم گرفتم بلایی سر خودم بیاورم.
چرا پولت را از دست دادی؟
من در کار خریدوفروش لوازم یدکی خودرو هستم. چند وقت پیش با شریکم حدود هشت میلیارد جنس وارد کردیم، اما اجناس ما در گمرک ماند و توقیف شد. شب حادثه فهمیدم که این اجناس دیگر ترخیص نمیشوند و من تمام پول و سرمایهام را از دست دادهام.
اسید را از کجا تهیه کردی؟
مایع لوله بازکنی بود. ولی باور کنید اصلا یادم نمیآید که آن را از کجا و چه زمانی خریدم. فقط در یک لحظه دیدم که جلوی در خانهمان هستم و میخواهم آن را روی خودم بریزم.
بعد از اسیدپاشی چکار کردی؟
خودم هم سوخته بودم. وقتی اسید را پاشیدم از درد و سوزش آن با خودم گفتم چه اشتباهی کردم. مرتب میگفتم غلط کردم. بلافاصله سوار موتور شدم و در خیابانها گشتم تا شاید دردش کمتر شود، اما هنگامی که داشتم با سرعت زیاد میرفتم، ماموران کلانتری مرا دستگیر کردند.
اعتیاد داری؟
بله شیشه و گل میکشم.
لحظه حادثه هم مواد کشیده بودِی؟
بله شیشه کشیده بودم و توهم داشتم. برای همین اصلا یادم نمیآید که دقیقا چه کاری انجام دادهام.
ازدواج کردی؟
نه هیچوقت ازدواج نکردم.
سابقه داری؟
این اولین بار است که دستگیر میشوم.
روی دستانت چه چیزی نوشتهای؟
شعر روی تابلوی پشت قاضی را نوشتم. از آن شعر خوشم آمد. در کل من عاشق شعر هستم. حتی وقتهایی که گل میکشم شعر هم میگویم. دوست داشتم روزی شاعر بزرگ و مشهوری شوم.
درس خواندهای؟
بله فوقدیپلم صنایع چوب دارم. در ایران درس خواندم.
خارج از کشور هم رفتهای؟
نه ولی دوست داشتم که بقیه درسم را در بهترین دانشگاههای آمریکا بخوانم. میخواستم تا مقطع دکتری ادامه دهم ولی نشد. باور کنید خیلی پشیمان هستم. از دیشب دارم دیوانه میشوم که روی یک زن بیگناه اسید پاشیدم.
سابقه بیماری روحی هم داری؟
از آبان سال 99 که پدرم فوت کرد، دچار افسردگی شدم و قرصهای آرامبخش میسسسخورم.
ارسال نظر