همآغوشی با مرگ فقط برای ۳۰ میلیون!
شاید اگر سمیه هم برای دست یافتن به استقلال مالی و تلاش برای بیان آنچه که باید باشد سکوت میکرد و با آرامش امروز صبوری پیشه میساخت مرد زندگیاش زنده بود و او نیز تا یک قدمی مرگ پیش نمیرفت...
نفسهای سمیه در سراشیبی سقوط زندگی ۲۵ سالهاش به شماره افتاده است، سمیه امروز دیگر عصبانی نیست، داد نمیزند، نمیخندد و حتی تمرین میکند که نفس نکشد، طناب را هر لحظه در دور گردن خود بسان گردنبندی خفته مییابد، دوستان سمیه به نتایج کنکور ارشد میاندیشند و او به حلالیت از پدر و مادری که با سختی و رنج او را به خانه بخت فرستاده بودند تا سفیدبخت باشد و به بیارزشی اندک پولی که روزهای جوانی او را به نیستی کشاند، میاندیشد.
سمیه دیگر به آرامش دریا و سرسبزی گیلان هم نمیاندیشد، شاید اگر فقر نبود، شاید اگر بیپناهی نبود، شاید اگر آرامش داشت امروز سمیه میتوانست به نفسهای آینده خود امیدوار باشد به درس و دانشگاه و کار و توانی که در زنان گیلان شهره است و به آینده خود بیاندیشد.
سمیه دختر ۲۵ سالهای که فقط پس از یکسال زندگی مشترک به جرم قتل همسر پنج سال از بهترین روزهای زندگیاش را در پستوهای زندان زنان گذرانده و اینک تا آخرین نفسهای زندگیش چند روزی بیشتر فاصله ندارد.
سمیه در سال ۸۸ در یک درگیری ناخواسته همسرش را در یکی از روستاهای شفت استان گیلان به قتل رساند و اکنون برای نجات از اعدام و پرداخت دیه به اولیای دم به ۵۰ میلیون تومان نیاز دارد.
سمیه، در حالی که با چاقو مشغول پاککردن مرغ بود بر سر ۳۰۰۰ تومان با همسرش مجادله پیدا میکند که در نهایت کنش و واکنشهای دو طرف، درگیری را به آنجا میرساند که سمیه بدون نیت و قصد قلبی با چاقو زمینه مرگ همسرش را فراهم میکند و از آن سال به دلیل نبود زندان زنان در شهرستان فومن در زندان شهر رشت منتظر قصاص است.
پس از گذشت چند سال با رضایت اولیای دم و جمعآوری کمک از نهادهای مختلف به مبلغ ۳۰ میلیون تومان، توانستهاند تا اینجا جان او را نجات دهند اما با این حال خانواده سمیه تمکن مالی برای پرداخت مابقی دیه او را هم ندارند و از آن سو خانواده مقتول هم تا ماهرمضان بیشتر برای پرداخت دیه فرصت ندادهاند.
هر چند پدر و مادر مقتول در قید حیات نیستند اما طبق قانون دو برادر و یک خواهرش میتوانند درخواست قصاص داشته باشند یا از حق خود بگذرند.
با دعوت از اولیایدم توانسته شده رضایت آنها را جلب کنند اما آنها ۸۰ میلیون تومان دیه خواستند که ۳۰ میلیون تومان آن پرداخت شده و ۵۰ میلیون تومان آن باقی مانده است.
چون قتل شبیه، شبهعمد است به همین دلیل ستاد دیه نمیتواند کاری کند و اگر قرار است کمکی هم انجام شود باید از مجامعی غیر از ستاد دیه باشد.
خانواده این دختر ساکن یکی از روستاهای شهرستان شفت هستند و متاسفانه از عدم تمکن مالی برخوردارند.
مهلت تعیین شده برای پرداخت دیه تا پایان ماهرمضان است و تاکنون میانجیگری و جمعآوری کمک از سوی خیرین باعث نجات جان افراد مختلف شده است. امیدواریم با توجه به ایام ماه پرخیر و برکت رمضان نظر افراد خیر به این پرونده جلب شود.
ارسال نظر