این لباسهای خاص برای سلبریتیها، عذاب بودند!
لباسهای ابرقهرمانان چیزهای جالبی هستند. این لباسها توأمان مضحک بودن و هیجان ذاتی ابرقهرمانان را در برمیگیرند؛ همراه با چاشنی جزئیات بصری، رنگهای سرزنده و بافت و جنسی که فقط در این زیرژانر وجود دارند.
مجله دیجی کالا: لباسهای ابرقهرمانان چیزهای جالبی هستند. این لباسها توأمان مضحک بودن و هیجان ذاتی ابرقهرمانان را در برمیگیرند؛ همراه با چاشنی جزئیات بصری، رنگهای سرزنده و بافت و جنسی که فقط در این زیرژانر وجود دارند.
در فیلمهای این زیرژانر، نه تنها لباسهای فوقالعادهی طراحیشده در کمیکها به شما یادآوری میشوند، بلکه نمونههای فوقالعاده و دست اولی از طراحی صحنه و لباس هم در سینما خلق شده است. متأسفانه، همهی لباسهای ابرقهرمانی در تاریخ فیلمهای اقتباسی از کمیک با این استاندارد کیفیت بالا عمل نکردهاند. هزاران نمونه لباس ابرقهرمانی وجود دارد که به هر دلیلی، ناکارآمد و پوشیدن آنها در طول فیلمبرداری طولانی برای بازیگران سخت و غیرعملی بود.
دلایل ناکارآمدی چنین لباسهایی بسیار متفاوت است و این دلایل بسیار عمیقتر از تنها «عجیب» به نظر رسیدن هستند. پوشیدن برخی از آنها گرفتن مالیات روانی از مردم محسوب میشد. پوشیدن برخی دیگر به همکاری چندین نفر با هم احتیاج داشت و برخی دیگر فیلمبرداری صحنههای مهم اکشن را به کابوس تبدیل کردند. به هر دلیلی که بود، این لباسهای ابرقهرمانی ناکارآمد و فراموشنشدنی در تاریخ ماندگار شدند و ثابت کردند که چگونه اقتباس اشتباه از لباسهای صفحات کمیک میتواند همهچیز را خراب کند.
۱. لباس «بتمن» مایکل کیتون
بازی در نقش بتمن برای هر بازیگری فانتزی دستنیافتنی و نهایت آرزو محسوب میشود. چه کسی با خود تصور نکرده است که بتواند آن لباس نمادین ابرقهرمانی را بپوشد و با جنایتکاران مبارزه کند؟ اما برای مایکل کیتون که نقش این شخصیت را در هر دو فیلم «بتمن» (Batman) و «بازگشت بتمن» (Batman Returns) بازی کرده است، تجربه پوشیدن لباس بتمن بیشتر کابوس بود تا رویا. کیتون در حین صحبت با افراد برجسته در قسمتی از «جلسات اپیکس هالیوود» گفته است اولین باری که لباس بتمن را پوشید، آنقدر تنگ و چسبان بود که بلافاصله به این نتیجه رسید که نمیتواند این نقش را بازی کند.
پس از این مقدمهی دلسردکننده برای لباس لباس ابرقهرمانی ناکارآمد کیتون، او فهمید قرار نیست در این لباس راحت باشد. او اشاره کرده است که ترجیح داده از ناراحتی مداوم در این لباس بهعنوان راهی برای برقراری ارتباط و احساس رنج درونی بروس وین استفاده کند. اما متأسفانه این کافی نبود و ماهیت محدودکنندهی لباس بتمن در نسخهی نهایی هر دو فیلم «بتمن» کیتون کاملاً مشهود بود. مهمتر از همه، صحنههای مختلفی در این دو قسمت وجود دارد که در آن کیتون نمیتواند گردن خود را در لباس تکان دهد، و وقتی باید جهت نگاهش را تغییر دهد، مجبور میشود کل بدنش را بچرخاند. لباس بتمن همیشه اسطوره خواهد بود، اما تجربهی کیتون با این لباس نشان داد که همیشه هم پوشیدن آن سرگرمکننده نیست.
۲. لباس «چیز» کایکل چکلیس
در نسخهی منتشرشده در سال ۲۰۱۵ «چهار شگفتانگیز» (Fantastic Four) برای جان بخشیدن به شخصیت بن گریم، با نام مستعار «چیز» (The Thing)، از تصویربرداری حرکتی استفاده شد. اما برای به تصویر کشیدن این شخصیت در فیلم منتشرشده در سال ۲۰۰۵، با بازی مایکل چیکلیس، از لباس پیچیدهای از لاستیک لاتکس استفاده شد. بازی در مجموعهی «چهار شگفتانگیز» تنها مشتزنیهای پیاپی برای چیکلیس به دنبال نداشت، بلکه او در این دوران به آشفتگی روانی شدید نیز دچار شد. پوشیدن مکرر لباسی که چیکلیس در تست اولیه برای ایفای این نقش به تن کرد، بیش از کمی برای او دستوپاگیر بود. چیکلیس در صحبت با WebMD گفته بود که وقتی اولین بار این لباس را پوشید، بلافاصله دچار اضطراب شد. این لباس به قدری صلب و منقبض بود که باعث میشد احساس کند در دام افتاده است.
مشکلات چیکلیس با پوشیدن لباس نقش چیز در فیلم به قدری عمیق و جدی بود که او مجبور شد برای یادگیری تاکتیکهایی که زمان فیلبرداری را برای او قابل تحمل کند، با روانشناس صحبت کند. با وجود این که با ادامهی فیلمبرداری این لباس کمی قابلتحملتر شد، اما هر زمان که چیکلیس میبایست لباس را میپوشید دچار حس ترس و اضطراب میشد. وقتی زمان بازی در دنبالهی فیلم، «چهار شگفت انگیز: ظهور موجسوار نقرهای» (Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer) رسید، خبرهای خوبی برای چیکلیس آوردند. این بار به او لباسی داده شد که پوشیدن و درآوردن آن بسیار سادهتر از لباس قبل بود و همین به کاهش کلاستروفوبیای او کمک کرد.
۳. لباسهای «لاکپشتهای نینجای جهشیافته نوجوان»
سهگانهی اصلی «لاکپشتهای نینجای جهشیافتهی نوجوان» (Teenage Mutant Ninja Turtles) ابرقهرمانهای پرآوازهی لاکپشتی را با لباسهای عروسکی استادانه ساختهشده توسط کارگاه مخلوقات جیم هنسون به صحنه آورد. این لباسهای پیشرفته باعث میشد اینطور به نظر برسد که این قهرمانان مستقیما از صفحات کمیک خارج و وارد دنیای واقعی شدهاند. اما پوشیدن آنها برای بازیگران فوقالعاده دستوپاگیر بود. جاش پیس، که نقش رافائل را در فیلم اصلی بازی میکرد، به هالیوود ریپورتر گفته است احساس میکرد در لباسی که هر اینچ از بدنش را پوشانده بود اسیر شده است.
کارگردانان قسمت دوم و سوم این مجموعه، مایکل پرسمن و استوارت گیلارد در پادکست «Look Back Machine» به شرایط سختی اشاره کردند که بازیگران هنگام بازی در نقش لاکپشتها با آن مواجه بودند. از عمدهترین این مشکلات اختلال در بینایی و نیاز به هماهنگی با تکنسینهای پشت صحنه بود که قسمتهای موتوری لباسها را کنترل می کردند. سازندگان فیلم در طول صحبتهای خود، همواره همهی بازیگران شخصیتهای لاکپشتهای نینجا را به دلیل تعهد عمیق به نقشآفرینی علیرغم شرایط سختی که پوشیدن چنین لباسهای ناکارآمدی برای آنها به دنبال داشت تحسین کردند.
۴. لباس چرم «مردان ایکس»
جهشیافتههای مردان ایکس اولین بار در فیلم «مردان ایکس» (X-Men) در سال ۲۰۰۰ با لباسهایی به روی پرده بزرگ آمدند که کاملاً با آنچه طرفداران کتابهای مصور انتظار داشتند، فاصله داشت. اعضای مردان ایکس در کمیکها لباسهای زرد و مشکی میپوشیدند و شخصیتهایی مانند ولورین یا استورم لباسهای متمایز خود را دارند. اما چنین لباسهایی در فیلم دیده نمیشد و جهشیافتهها همگی لباسهای تنگی از چرم سیاه بر تن میکنند که یادآور لباسهای فیلمهای اکشن اواخر دهه ۱۹۹۰ مانند «ماتریکس» (The Matrix) بود. به این تغییر لباسها حتی در یکی از دیالوگهای اسکات سامرز/سایکلاپ (جیمز مارسدن) هم اشاره شد که از ولورین (هیو جکمن) میپرسید که آیا ترجیح میدهد شخصیتهایی با «لباسهای لاستیکی زرد» دوروبرش باشند.
مارسدن در فیلمی که از پشت صحنه «مردان ایکس» ساخته شد تعریف میکند اولین روزی که بازیگران با سرهمیهای چرمی خود بیرون رفتند، از آنها خواسته شد تا برای رسیدن به مجسمه آزادی از روی دیوار دریایی عبور کنند. علیرغم این که دیوار دریایی تنها چند فوت از سطح زمین ارتفاع داشت، هیچکس نتوانست با آن لباسهای چرمی که حرکتشان را به شدت محدود میکردند، از دیوار دریایی بگذرد. مارسدن حتی تا آنجا پیش رفت که گفت: «با پوشیدن این لباسها کمتر از هر زمان دیگری میتوان احساس ابرقهرمان بودن داشت.» اگرچه این لباسها به دلیل مغایرت با لباسهای کمیک «مردان ایکس» از سوی طرفداران نقد شدند، اما برای بازیگرانی که مجبور به پوشیدن آنها بودند هم مشکل بزرگی محسوب میشدند.
۵. لباس «کت وومن» میشل فایفر
در بین فیلمهای ابرقهرمانی احتمالا نمیتوان لباسی نمادینتر از لباس میشل فایفر در نقش سلینا کایل/کت وومن در فیلم «بازگشت بتمن» (Batman Returns) پیدا کرد. لباسی که در آن واحد هم شباهت آن به گربه قابل تشخیص است هم بهخوبی از انگیزههای فتیشی شخصیت پرده برمیدارد. این لباسی میتوانست فقط به ظاهر بسنده کند، بااینحال، سازندگان فیلم تصمیم گرفتند از آن بهعنوان نمادی جسورانه و پررنگ از تمایلات جنسی در زیرژانری استفاده کنند که اغلب نسبت به هرگونه ابراز انگیزههای جنسی روی خوش نشان نمیداد. شخصیت کایل که در تمام طول زندگیاش توسط مردان مورد آزار و اذیت قرار گرفته، لباسی میپوشد که میل جنسی او را بازیابی میکند و مردانی را عذاب میدهد که در درجهی اول محدودیتهای زیادی بر او اعمال کردهاند.
این لباس ابرقهرمانی از لحاظ مضمونی غنی و از لحاظ بصری متمایز بود و در سالهای پس از نمایش «بازگشت بتمن» به نمادی از طراحی لباس معناگرا تبدیل شد، اما ناکارآمد بود فایفر نمیتوانست مدت زیادی این لباس را بپوشد. در مصاحبه با «E! News» در سال ۲۰۱۲، فایفر گفت که لباس کت وومن آنقدر جذب بود که او فقط میتوانست برای دورههای زمانی کوتاهی در آن باشد. فایفر با ذکر این که «احتمالاً پوشیدن این لباس واقعاً سالم نبود»، همچنان برای بازی در نقش کت وومن در پروژهای دیگر ابراز علاقه کرد. بااینحال، اگر یک بار دیگر فرصت بازی در نقش این سارق گربه به او داده شود، ترجیح میدهد لباسی انعطافپذیرتر و کمخطرتر بپوشد.
۶. لباس دیجیتالی «فانوس سبز»
رایان رینولدز طی سالهایی که از اکران «فانوس سبز» (Green Lantern) میگذرد، هرگز بیاعتنایی خود را به این فیلم مخفی نکرده است. در میان بسیاری از انتقاداتی که به این فیلم ابرقهرمانی وارد شد، بیشترین آنها متوجه لباس دیجیتالی بود که شخصیت فانوس سبز میپوشید. مصنوعی بودن این لباس در اولین اکران «فانوس سبز» انتقادات زیادی را برانگیخت و در نهایت الهامبخش دیالوگهای بهیادماندنی و خندهداری در فیلم ابرقهرمانی بعدی رینولدز، «ددپول» (Deadpool) شد. بااینحال، حتی قبل از اکران فیلم در سینماها هم رینولدز انتقادات عمومی از این لباس ابرقهرمانی را پیشبینی میکرد.
رینولدز، در روزنامه ایندیپندنت، دربارهی احساسش به پوشیدن لباس موشن کپچر که بعداً قرار بود با لباس ابرقهرمانی دیجیتالی جایگزین شود، توضیح داد. او خاطرنشان کرد که این لباس فوقالعاده ناخوشایند است و همواره در صحنه فیلمبرداری آرزو میکرد که میتوانست لباسی واقعی به جای آن بپوشد. البته در آن زمان، او همچنان ابراز امیدواری کرد که احتمال دارد لباس پس از اعمال جلوههای دیجیتالی لباسی خوب از آب دربیاید. اما متاسفانه حتی یک سال بعد از اکران فیلم هم رایان رینولدز با لباس ابرقهرمانیاش در فیلم «فانوس سبز»، مشکلات بسیار آشکاری داشت.
۷. لباس فلزی شکیل اونیل
دربارهی فیلم ضعیفی مثل «فولاد» (Steel) میتوان از چیزهای زیادی پشیمان بود. شاید فیلمنامهنویسی باشید که روی فیلمنامهی فیلم کار کردهاید و آرزو کنید که ای کاش برخی از دیالوگها طبیعیتر نوشته میشدند. شاید در بخش بدلکاری باشید و آرزو کنید که زمان و پول کافی در اختیارتان قرار میگرفت تا واقعاً درگیریهای فیزیکی را به شکلی بهتر اجرا کنید. اما یکی از عناصر فیلم که به طور خاص توی ذوق میزد، لباس ابرقهرمانی ناکارآمدی بود که شکیل اونیل باید برای بازی در نقش شخصیت استیل میپوشید. برخلاف لباس این شخصیت در کمیکها، تصویری که این فیلم از شخصیت فولاد ارائه داد قهرمانی در لباسی درهم و برهم بود که هیچ شنل قابل رویتی هم نداشت. بدتر از آن این که لباس خندهدار به نظر میرسید نه الهامبخش، و تنها حسی که به بیننده میداد این بود که با عجله سرهم شده است.
کارگردان فیلم، کنت جانسون، در مصاحبهای توضیح داد که ظاهر نامناسب این لباس عجیبوغریب به دلیل زمان کمی بود که برای آمادهسازی آن در اختیار داشتند. او همچنین خاطرنشان کرد که کیفیت پایین ظاهر لباس برای ایدهای که داشت خوب بود، زیرا او میخواست استیل چیزی بپوشد که به نظر میرسد توسط فردی معمولی ساخته شده است. این تلاش نادرست برای ساخت لباس فولاد در نهایت روی صفحه نمایش نمود وحشتناکی داشت و منعکسکنندهی مشکلات بودجهای بود که جانسون با آنها دستوپنجه نرم میکرد.
۸. لباس «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» اندرو گارفیلد
اندرو گارفیلد برای بازی در نقش پیتر پارکر/مرد عنکبوتی در «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» (Amazing Spider-Man)، باید به مشکلات زیادی غلبه میکرد. البته انتظارات سنگینی از این شخصیت وجود داشت تا دقیقا مانند نسخه توبی مگوایر ایفای نقش کند. از سویی دیگر ملاحظاتی هم وجود داشت که شخصیت مرد عنکبوتی را به لحن تاریکتر و واقعگرایانهتر کارگردان فیلم، مارک وب، نزدیکتر کند و گارفیلد باید به آن پایبند میماند. بعد از همهی اینها پوشیدن لباسی ناکارآمد هم به مشکلات او اضافه شد. لباسی که گارفیلد در «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» پوشیده بود، به طرز شگفتآوری ناراحت و محدودکننده بود.
گارفیلد در آوریل ۲۰۱۲ با حضور در «نمایش الن دی جنرس»، توضیح داد که لباس او در «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» فوقالعاده تنگ بود و تمام اعضای بدنش را نمایان میکرد. او متذکر شد این درحالی بود که لباس مرد عنکبوتی قرار است به پارکر حس آزادی بدهد، اما گارفیلد با پوشیدن این لباس تنها احساس خودآگاهی بیشتری داشت. جای تعجب نیست که لباس مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد برای «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» به طور اساسی بازنگری شد. نیازی نبود که این لباس ابرقهرمانی ناکارآمد برای دو فیلم متوالی مانعی برای اجرای گارفیلد ایجاد کند.
۹. لباس «الکترا» جنیفر گارنر
جنیفر گارنر، بازیگر نقش شخصیت الکترا، قبل از شروع مراحل تولید فیلم مستقل «الکترا» (Elektra)، میدانست که نظر مخاطبان نسبت به این شخصیت که قبل از آن سال ۲۰۰۳ در فیلم «دردویل» (Daredevil) حضور داشت، چیست. گارنر ابراز کرده بود که بزرگترین مشکل مخاطبان با اجرای اولیهاش در نقش الکترا، نپوشیدن لباس معروف این شخصیت بود. او ضمن درک علاقهی طرفداران به این لباس، خاطرنشان کرد که هیچ راهی برای ساخت دقیق همان لباس بدون این که مضحک به نظر برسد وجود ندارد. برای ایفای نقش «الکترا»، گارنر لباسی پوشید که کمی تداعیکنندهی لباس شخصیت در کتابهای کمیک آن بود، البته با تغییرات فراوانی که مجبور به اعمال آن بر لباس واقعی شدند.
مانند بسیاری از شخصیتهای ابرقهرمان زن در کتابهای کمیک آن دوره، برای الکترا هم لباسی ابرقهرمانی طراحی شده بود که بیشتر مناسب جلب توجه مردان بود تا لباسی مناسب برای مبارزه با جرم و جنایت. کاملا قابل درک است که گارنر و سایر عوامل فیلم «الکترا» مایل به ایجاد تغییراتی در آن بودند. البته متأسفانه، تنها مشکل نسخهی بازسازیشدهی لباس ابرقهرمانی ناکارآمد الکترا برای فیلم، عدم شباهتش به نسخهی کمیکی لباس نبود و در نهایت، لباس نسخهی سینمایی این شخصیت هم چیزی عجیب و غریب ناکارآمد بود.
۱۰. لباس «میستیک» جنیفر لارنس
مایکل چیکلیس در فیلم «چهار شگفتانگیز» تنها بازیگر فیلم ابرقهرمانی نیست که باید با یک روند گریم عذابآور دست و پنجه نرم میکرد. جنیفر لارنس در فیلم «مردان ایکس: درجه اول» (X-Men: First Class) نقش ریون/میستیک را بازی میکرد. لارنس برای بازی در نقش این شخصیت که در قسمتهای قبلی «مردان ایکس» ربکا رومین در آن ایفای نقش کرده بود، باید به زنی با پوست آبی پولکی تبدیل میشد. اگرچه بازی در نقش چنین جهشیافتهی نمادینی مانند رویا به نظر میرسد، اما دوران بازیگری او در دنیای «مردان ایکس» جنبههای منفی زیادی داشت. هربار حضور میستیک در مقابل دوربین نیاز به گریم سنگینی داشت که هفت ساعت طول میکشید. همین لباس و گریم نقش میستیک هم باعث شد که تا مدتها پس از پایان فیلمبرداری، لارنس با انواع لکها و مشکلات پوستی دست و پنجه نرم کند.
این مسائل باعث شدند که بازی در نقش میستیک برای لارنس به کابوس تبدیل شود، اما عوامل این موضوع را برای حضورهای بعدی او در فیلمهای بعد مورد توجه قرار دادند. با شروع فیلمبرداری «مردان ایکس: روزهای گذشتهی آینده» (X-Men: Days of Future Past)، لارنس لباسی بازتر و منعطفتر میپوشید. همین تغییر، مدت زمانی را که او باید روی صندلی گریم میگذراند به میزانی قابلتوجه کاهش داد و این اطمینان را برای او ایجاد کرد که پس از توقف فیلمبرداری با عوارض جانبی ناخوشایند مواجه نخواهد شد. با این لباس، لارنس در صحنه فیلمبرداری راحتتر بود و میتوانست بیشتر روی عملکرد خود تمرکز کند تا لباس ابرقهرمانی ناکارآمدی که پوشیده بود.
۱۱. لباس «اسنیک آی» ری پارک
ری پارک در حرفهی خود بهعنوان بدلکار و رزمیکار، نقشهای چالشبرانگیز زیادی را در فیلمهای بزرگ سینمایی بازی کرده است، از ایفای نقش دارث ماول در «تهدید شبح» (The Phantom Menace) گرفته تا به تصویر کشیدن وزغ در اولین فیلم «مردان ایکس» (X-Men). اما هیچکدام این نقشها، نتوانست پارک را برای بازی در نقش اسنیک آی در فیلم «جیآی جو: ظهور کبرا» (G.I. Joe: The Rise of Cobra) آماده کند. پارک برای ایفای نقش این ابرقهرمان ساکت اما مرگبار نینجا، لباس تنگ میپوشید و کلاه ایمنی به سر میکرد که شبیه به لباس معروف این شخصیت در رسانههای دیگر «جیآی جو» (G.I. Joe) باشد.
این وفاداری به منابع دیگر این مجموعه باعث شد حتی راه رفتن روی صفحه نیز با این لباس برای پارک بسیار دشوار باشد. پارک در مصاحبهای اشاره کرد که از همان ابتدا میدانست که ایفای نقش درحالی که لباس اسنیک آی را به تن دارد بسیار دشوار خواهد بود. او تصمیم گرفت برای روبهرو شدن با این چالش، یک نسخه از لباس را برای تمرین به خانه بیاورد. با وجود این، پارک باز هم از این که به قول او، وقتی لباس اسنیک آی را میپوشی «احساس میکنی نمیتوانی حرکت کنی» متعجب بود. اگرچه بعد از این تمرینها در نهایت پوشیدن این لباس ناراحت کمی برای پارک راحتتر شد، اما لباس ابرقهرمانی ناکارآمد اسنیک آی هنوز هم فشار زیادی بر بدن این بازیگر وارد میکرد.
۱۲. لباس استادانهی «آخرالزمان» اسکار ایزاک
در سال ۲۰۱۸، اسکار آیزاک در مجلهی GQ به بررسی نقشهای مختلف سینمایی خود نشست. این مرور خاطرات پر از یادآوریهای زیبا و خاطرات خوش کار با فیلمسازان بزرگ بود. با این حال، کارنامهی هیچ بازیگری خالی از تجربیات ناخوشایند سر صحنه فیلمبرداری نیست و برای ایزاک، ناخوشایندترین تجربهی دوران بازیگری مربوط به زمانی بود که نقش ابر شرور «مردان ایکس: آخرالزمان» (X-Men: Apocalypse) را بازی میکرد. ایزاک تجربهی بازی در این نقش را دردآور خواند و خاطرنشان کرد که دلیل پیوستن او به این پروژه علاقهی شخصیاش به اسطورهی «مردان ایکس» و تیم بازیگری بزرگی بود که از قبل برای تولید این فیلم جمع شده بودند.
اما بازیگر برجستهی نقش «شوالیه ماه» (Moon Knight) نمیدانست که برای ایفای نقش «آخرالزمان» در بین هزاران لایه گریم و لباس و شلوار حجیم گیر میافتد. در این برنامهی مفصل، ایزاک اشاره کرد که با این لباس در حرکت و حتی دیدن همبازیهایی که برای همکاری با آنها هیجانزده بود، مشکل داشت. تحرک او به حدی محدود بود که زین ویژهای برای ایزاک ساخته شد که به او اجازه میداد در حالی که در این لباس به دام افتاده است، بنشیند. واقعیت بازی در نقش آخرالزمان به جاهطلبیهای ایزاک و برنامههایی که برای این نقش داشت حتی نزدیک هم نشد و بخش عمدهی این ناهماهنگی تقصیر لباسی بود که او مجبور به پوشیدنش بود.
ارسال نظر