ارتش چند ملیتی «تورانی» در راه است؟
تلاش اردوغان برای تشکیل ارتشی با نام ارتش توران یا به عبارت بهتر ناتوی ترکی که هدف مهم آن گسترش حضور آنکارا در آسیای مرکزی و ایجاد جبهه تدافعی علیه روسیه و چین است، با توجه به تلاشهای اخیر ترکیه برای جلب حمایت کشورهای ترک زبانی مانند قزاقستان و ازبکستان، از سوی اندیشکدههای مسکو مورد توجه قرار گرفته است.
ایران: تلاش اردوغان برای تشکیل ارتشی با نام ارتش توران یا به عبارت بهتر ناتوی ترکی که هدف مهم آن گسترش حضور آنکارا در آسیای مرکزی و ایجاد جبهه تدافعی علیه روسیه و چین است، با توجه به تلاشهای اخیر ترکیه برای جلب حمایت کشورهای ترک زبانی مانند قزاقستان و ازبکستان، از سوی اندیشکدههای مسکو مورد توجه قرار گرفته است.
پایگاه اطلاعاتی پولیتنویگاتور روسیه در حالی پس از حدود ۹ ماه از آغاز تدارکات ترکیه در قزاقستان برای تحقق این رؤیای آنکارا، آن را تحولاتی ضد روسی و در بعد پایینتر علیه پکن تفسیر کرده است که به نوشته فارس، کارشناسان چنین همکاریای از سوی قزاقها را نوعی تلاش برای تبدیل شدن به ضمانت ثبات و نقضناپذیری کشورهای جهان ترک تحت نظارت استانبول به شمار میآورند. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز در نشست مطبوعاتی اخیر خود به مناسبت امضای توافقنامه مشارکت گسترده بین دو کشور در اولین روز سفر همتای قزاقستانیاش به آن اشاره داشت و گفت: «ما تعامل خود را به سطح یک مشارکت استراتژیک گسترده کردیم و آماده مسئولیتپذیری برای ثبات، آرامش و امنیت برادران قزاق در زمینههای سیاسی، تجاری، نظامی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور هستیم.»
بدیهی است ترکیه نئوعثمانی با انتقال دانش خود به نخبگان حاکم قزاقستان، به دنبال وابسته کردن آنها به خود از لحاظ فنی است اما در عین حال میتواند ایجاد اتحاد تدافعی و تهدید علیه روسیه نیز باشد. از طرفی توافقنامه همکاری نظامی نوعی پیمان و فراتر از یک توافق معمولی است و روند تغییر جهتگیری ژئوپلیتیک نهایی قزاقستان از طریق ترکیه به غرب را تثبیت میکند. بنابراین آنچه در این میان از منظر روسها میتواند نگرانکننده باشد این است که ظهور ناتوی ترکی در آسیای مرکزی با مشارکت قزاقستان و ازبکستان در آینده نزدیک با فعال شدن تندروهای طرفدار امریکا در کشورهای آسیایی بیشازپیش آشکار و محتمل خواهد بود.
آغاز رؤیای ناتوی ترکی
سند چشمانداز ۲۰۴۰ اردوغان با هدف ایجاد شبکهای برای همکاری و تبادل اطلاعات اعضا در مسیر مبارزه با افراطگرایی، خشونتهای افراطی، اسلامستیزی، تروریسم و تضمین مرزهای امنیتی در حالی شکل گرفت که ترکیه با ایجاد دستور کاری اروپایی آسیایی در روابط با کشورهای آسیای مرکزی، ژئوپلیتیک جدیدی را در برابر روسیه به وجود آورد. به نوشته «نیکی ایژیا این ظرفیت در نوامبر ۲۰۲۰ پس از توافق آتشبس ارمنستان و جمهوری آذربایجان گسترش یافت و راههای ارتباط مستقیم آنکارا را با جمهوری آذربایجان و دیگر کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی تسهیل کرد؛ شرایطی که میتوانست برای روسیه و چین نگرانیهایی را ایجاد کند. با این حال ریچ اوتسن، استراتژیست سابق دپارتمان سیاست خارجی امریکا معتقد است: «این شرایط فرصت خوبی برای محک رؤیای ترکیه بود آنهم به این خاطر که به نظر میرسید امریکا با خروج از افغانستان، دیگر تمایل چندانی به منطقه نخواهد داشت اما آنها نباید این اتفاق را به منزله آن بدانند که دیگر قدرتهای بزرگ مانند روسیه یا چین نیز چندان تمایلی به منطقه ندارند و فضا را برای جولان دیگر کشورها در منطقه باز میکنند.» علاوه بر این با نگاهی به ساختار تشکیلات دولتهای ترک شمال ترکیه؛ ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان، جمهوری آذربایجان و مجارستان که قرار است یک نیروی نظامی مشترک برای مقابله با تهدید علیه منافع و امنیت مشترک تشکیل دهند موانع بسیاری در مسیر تحقق این رؤیا وجود دارد، چراکه به طور مثال مجارستان بهعنوان عضو ناظر این تشکیلات، عضویت ناتو و اتحادیه اروپا را دارد و قطعاً نمی تواند در چنین ارتشی مشارکت کند یا ترکمنستان با برگزیدن اصل بیطرفی در رأس سیاستهای خود، در صورت مشارکت، خود را نقض کرده و در عمل نمی تواند عضویتی داشته باشد و... بنابراین در عمل با تمام تلاشهای ترکیه، اهمیت حضور ابرقدرتهایی مانند روسیه و چین در سیاست و اقتصاد منطقه بویژه کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی، رؤیای ارتش توران اردوغان را دور از دسترستر
خواهد کرد.
ارسال نظر