۸ فیلم برتر بر اساس اسطورههای یونانی را ببینید
اساطیر باستانی یونان دههها الهامبخش داستانهای فیلمها و سریالهای دیدنی پرشماری بودهاند.
دیجی کالامگ: اساطیر باستانی یونان دههها الهامبخش داستانهای فیلمها و سریالهای دیدنی پرشماری بودهاند. از فیلم عظیم «نبرد تایتانها» گرفته تا فرانچایز پرفروش «پرسی جکسون» که از بهترین نمونههای این آثار در دهههای گذشته به حساب میآیند.
قهرمانان افسانهای و اساطیری یونان نقطهی شروعی عالی و انتخابی ایدهآل برای آغاز یک پروژهی موفق هالیوودی است که به احتمال قوی موفقیتی تضمینشده خواهد داشت و مورد استقبال قرار خواهد گرفت. افسانههایی که قرنهاست سینه به سینه نقل شدهاند و حالا با تمام راست و دروغشان به ما رسیدهاند. داستانهایی که مخاطبشان را به وجد میآورند و تمام عناصر درام، خشونت، عشق و فانتزیهای تخیلی یک بلاکباستر هیجانانگیز را در خود دارند. از این رو جای تعجب نیست که تا به حال از این داستانهای چفت و بستدار بهطور مکرر در ساخت آثار سینمایی استفاده شده است.
اساطیر یونانی بسیار پرشمار و گستردهاند و شخصیتهایی خدشهپذیر را به تصویر میکشند، از جمله خود خدایان که با وجود صفت خداییشان هنوز آسیبپذیرند و از مخاطرات دنیای مادی در امان نیستند. حوزه و قلمروی اتفاقاتی که امکان رخ دادن آنها در جهان این اساطیر افسانهای وجود دارد بسیار گسترده است، سیاستها و شخصیتهای موجود فوقالعاده جذابند و بسته به هر داستان بهطور قابلتوجهی تغییر میکنند. بدین ترتیب نویسندگان فرصتهای جذاب بیشماری برای بسط و پرورش فیلمنامه تا تبدیل آن به اثری فاخر و ماندگار پیش روی خود میبینند و با توجه به آنچه که تا به حال در تاریخ سینما دیدهایم این فرصتها را هدر ندادهاند. اگر به فیلمهای تاریخی بهخصوص آنهایی که دربارهی خدایان و اسطورههای افسانهای یونان ساخته شدهاند علاقه دارید این مطلب برای شماست، در این مطلب بهترین فیلمهای مربوط به اساطیر یونان جمعآوری و معرفی شدهاند.
۸. فرانچایز پرسی جکسون (Percy Jackson Franchise)
- کارگردان: کریس کلمبوس – ثور فرویدنتال
- بازیگران: لوگان لرمن، براندن تی. جکسون، الکساندرا داداریو
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۰ – ۲۰۱۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۹ از ۱۰۰ – ۴۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰ – ۵.۷ از ۱۰
فرانچایز «پرسی جکسون و المپ نشینان» برگرفته شده از یک مجموعه رمان پنج قسمتی در گونهی خیالپردازی و ماجراجویی است که توسط نویسندهی آمریکایی ریک ویوردن به رشتهی تحریر درآمده است. این مجموعه داستان روایتگر سرگذشت پسری به نام «پرسی جکسون» است که ماهیتی نیمه خدایی دارد.
از قرار معلوم ماجراهای این پسر نیمه خدا برای مخاطبان بسیار جالب و هیجانانگیز بوده زیرا با طرفداران بیشماری که جذب خودش کرد توانست تا در سال ۲۰۱۱ به مدت ۲۴۵ هفته در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز در دستهی ادبیات کودک و نوجوان قرار بگیرد. همچنین بیش از ۷۰ میلیون نسخه از کتابهای این مجموعه در بیش از ۳۵ کشور جهان ترجمه و به فروش رسیده است که موفقیتی چشمگیر برای داستانی مخصوص کودک و نوجوان به حساب میآید. پس از موفقیتهای روزافزون در حوزهی نشر و کتاب اینبار نوبت سینما بود تا به سراغ «پرسی جکسون» و نمایش ماجراجوییهایش در این مدیوم گسترده برود.
اولین اقتباس سینمایی از این مجموعه رمان در سال ۲۰۱۰ با عنوان «پرسی جکسون و المپ نشینان: دزد آذرخش» منتشر شد که به دلیل انحرافات عمده از محتوای کتاب نظرات مختلفی را از طرفدارانش در سراسر دنیا دریافت کرد اما از نظر تجاری موفقیتآمیز بود و نهایتا باعث تمدید آن برای قسمت دوم شد. اقتباس سینمایی بعدی از روی کتاب دوم صورت گرفت و با نام «پرسی جکسون: دریای هیولاها» سال ۲۰۱۳ روانهی سینماها گشت و این فیلم نیز از نظر تجاری به موفقیت کلانی رسید. هماکنون اقتباسی تلویزیونی نیز از این مجموعه توسط «دیزنی پلاس» در دست ساخت است که البته هنوز تاریخی برای انتشار آن اعلام نشده است.
فرانچایز «پرسی جکسون و المپ نشینان» با فروش ۲۲۷ میلیون دلاری فیلم اولش «دزد آذرخش» و فروش کمی کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار قسمت دومش «دریای هیولا» در گیشه نشان داد که ظرفیت بالایی از لحاظ تجاری برای اینگونه فیلمها وجود دارد و تهیه کنندگان باید حساب ویژهای روی آنها، بیشتر از چیزی که قبلا بود، باز کنند. در این فیلمها بازیگران سرشناسی چون لوگان لرمن، جیک آبل، براندن تی. جکسون و الکساندر داداریو به ایفای نقش پرداختهاند که چهره و تواناییهای بازیگریشان و از همه مهمتر حفظ هستهی اصلی گروه بازیگری به فروش بالای فیلمها کمک شایانی کرد.
لوگان لرمن ایفاگر نقش اصلی فیلم، پسری نیمه خدا بهنام «پرسی جکسون» است که در اردوگاهی با نیمه خدایان دیگر مشغول تمرین و یادگیری دربارهی تواناییهای منحصربهفرد خود است. این مجموعه فیلم در داستان خود از خدایان یونانی الهام گرفته و اگرچه در باکس آفیس عملکرد موفق و خیره کنندهای داشت اما به خاطر انحراف بیش از حد از کتاب اصلی نظرات متناقضی از طرفدارانش دریافت کرد و نتوانست در میان آنها هم مانند باکس آفیس موفق باشد. فرانچایز «پرسی جکسون» نقطهی ورودی عالی به جهان خدایان و اساطیر باستانی یونان برای مخاطبان جوان و سنین پایینتر بود که با تصاویر گرافیکی چشمنواز و داستانی منسجم آنها را با گوشهای از این جهان گسترده و پر از عجایب آشنا میکرد.
۷. جاودانهها (Immortals)
- کارگردان: تارسم سینگ
- بازیگران: هنری کویل، لوک ایوانز، ایزابل لوکاس
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
«فنا ناپذیران» یا به تعبیر دیگر «جاودانهها» فیلمی تاریخی در گونهی فانتزی، ماجراجویی و رزمی است که به کارگردانی تارسم سینگ در سال ۲۰۱۱ ساخته و اکران گردید و موفق شد با بودجهی ۱۱۵ میلیون دلاریاش ۲۲۷ میلیون دلار فروش داشته باشد که موفقیتی نسبی برای فیلم محسوب میشود. ستارهی «جاودانهها» بازیگر نقش «سوپرمن» و سریال «ویچر»، هنری کویل است و نقش تسئوس جنگجوی سرسخت و افسانهای اهل یونان را بازی میکند که به او دستور داده شده تا جلوی دستیابی پادشاه هایپریون به کمان اپیروس که کمانی مقدس است را بگیرد. او باید در نبردی سخت از این کمان که مدتهاست مفقود شده در برابر ظلم و قدرتطلبی هایپریون خونخوار محافظت کند. علاوه بر این وظیفه دارد تا خدایان را در کوه المپوس جاودانه کند و آنها را از سرگشتگی و پریشانی نجات دهد.
فیلم جلوههای بصری بسیار قوی و درخور توجهی دارد، صحنههای نبرد بسیار حماسی و زیبا از آب درآمدهاند و قهرمانان فیلم نیز یکی دیگر المانهای جذابیت و فریبندگی این اثر چشمنواز تاریخیاند. هرچند که منتقدان زیاد فیلم را تحویل نگرفتند و بهترین نقدها را دریافت نکرد اما «جاودانهها» آنقدر از لحاظ بصری و تکنیکی چمشگیر و تماشایی بود که هنوز هم پس از گذشت سالها هر بینندهای که برای اولین بار تماشایش میکند را به وجد میآورد. «فناناپذیران» با بالاترین کیفیت ساخته شده و بهطور کلی با یک پکیج بیعیب و نقص طرفیم که ارزش بالایی برای دیده شدن دارد و شما را با دورهای از تاریخ اساطیری یونان باستان آشنا میکند که زیاد شناخته شده نیست.
۶. ایفیگنیا (Iphigenia)
- کارگردان: مایکل کاکویانیس
- بازیگران: ایرنه پاپاس، تاتیانا پاپاموشو، کوستاس کازاکوس
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«ایفیگنیا» فیلمی به کارگردانی مایکل کاکویانیس، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیه کننده و تدوینگر اهل قبرس و محصول کشور یونان است که قویا براساس افسانهها و اساطیر یونانی ساخته شده و به داستان اصلی خود وفادار مانده است. این فیلم سومین اثر از سهگانهی «تراژدی یونانی» کاکویانیس است که پس از «الکترا – ۱۹۶۲» و «زنان تروی – ۱۹۷۱» سراغ ساخت آن رفت. داستان اصلی فیلم از نمایشنامهای به همین نام گرتهبرداری شده و مراحل اقتباس و تبدیل نمایشنامه به فیلمنامه توسط خود مایکل کاکویانیس انجام شده است.
فیلم نمایشگر مشکلات ارتش عظیم یونان در آستانهی جنگی بزرگ و سرنوشتساز است و رهبر آنها، پادشان آگاممنون را نشان میدهد که در تلاشی ناکام جهت تهیهی غذای بهتر برای سربازانش به اشتباه و تصادفا گوزنی مقدس را هدف قرار داده و از پای درمیآورد. او که اشتباهی بزرگ مرتکب شده و خشم خدایان یا برانگیخته حالا باید با مجازاتی که آنها برایش درنظر گرفتهاند روبرو شود، دخترش در برابر گوزن مقدس. پادشاه آگاممنون برای بخشیده شدن گناهش باید دختر دلبندش را در پیشگاه خدایان قربانی کند. این دختر کسی نیست جز «ایفیگنیا» شخصیت اصلی داستان که مادرش کلیتمنسترا (خواهر هلن، همسر شاهزادهی تروی) نام دارد. او که دختری نجیب و فهمیده است، هراسی از کشته شدن و مرگ ندارد و با دیدگاههای انتقادیاش فلسفهی زندگی، وظیفه و ایمان را همراه با اطرافیانش زیر سوال میبرد.
داستان «ایفیگنیا» بسیار شخصیت محور است و بیشتر از سایر فیلمهایی که به اساطیر یونانی میپردازند در ذهن و روح شخصیتهایش عمیق میشود و طرز نگاه آنها به زندگی و سایر مسائل هستی را به تصویر میکشد. این فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد و همچنین نامزد دریافت نخل طلای بهترین فیلم جشنوارهی کن در سال ۱۹۷۷ بود. بازیگر اصلی فیلم تاتیانا پاپاموشو نیز به پاس بازی درخشانش جایزهی بهترین نقش اول زن را از جشنوارهی سالونیک دریافت کرد.
۵. هرکول (Hercules)
- کارگردان: ران کامنتس، جان ماسکر
- بازیگران: تیت داناوان، جیمز وودز، سوزان ایگن
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMdb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
شاهکاری دیگر از دیزنی همیشه عالی. «هرکول» در سال ۱۹۹۷ به کارگردانی مشترک ران کلمنتس و جان ماسکر در گونهی موزیکال فانتزی ساخته و منتشر شد و داستان کلاسیک این اسطورهی افسانهای اینبار با چرخشی وسیع بهوسیلهی انیمیشنی خوشساخت و تماشایی روایت گردید. همانطور که احتمالا میدانید هرکول پسر شاه خدایان زئوس و پهلوانی ایزدگونه در افسانههای اساطیری یونان است که صفات متعددش او را به قهرمانی شاخص بدل کرده.
هرچند که داستان فیلم بهطور کلی با داستان اصلی متفاوت است اما نمیتوان به سازندگان اثر به خاطر اقتباس متفاوتشان خرده گرفت زیرا هرکول شخصیتی چند وجهی با صفاتی متناقض دارد و این ویژگی او به نویسندگان و هنرمندان این امکان را میدهد تا برداشتهای شخصی خود را از داستانش داشته باشند و چگونگی نمایش وی را خودشان انتخاب کنند.
«هرکول» در این فیلم دوباره معنای خدا بودن که قدرتش توسط عمویش هادس از او گرفته شده بود را میآموزد و خودش را به پدرش زئوس و دستیار همیشه همراهش فیلوکتتس اثبات میکند. در این روایت با داستانی طنز مواجهیم که مملو از خرده داستانهای اساطیری یونان باستان است که همین مسئله «هرکول» را علاوه بر کودکان و نوجوانان به اثری جذاب و دیدنی برای والدین تبدیل کرده که به یکبار دیدنش میارزد. سبک خاص انیمیشن و مدل داستان سرایی بدیع آن با دیگر فیلمهای انیمیشن دیزنی متفاوت است و هنوز هم با گذشت بیش از ۲۵ سال از اولین نمایش تازگی و طراوت خودش را حفظ کرده و مثل روز اول دلنشین و مطبوع است.
۴. جیسن و آرگوناتها (Jason And The Argonauts)
- کارگردان: دان چفی
- بازیگران: تاد آرمسترانگ، نانسی کووک، گری ریموند
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«جیسن و آرگوناتها» فیلمی با عمر تقریبا ۶۰ ساله امروزه به اثری کلاسیک، کالت و یکی از مشهورترین فیلمهای اساطیری یونان تبدیل شده است که هرچند در زمان اکرانش عملکرد شگفتانگیزی در باکس آفیس نداشت اما با داستان سرایی استخواندارش دل بسیاری از عشاق سینما را برد. البته که فروش بالای فیلمها دلیلی بر خوب بودن آنها نیست و چه فیلمهایی که فروش فوقالعادهای داشتند اما با گذشت زمان کوتاهی از یاد همه رفتهاند اما «جسین و آرگوناتها» با وجود فروش پایین هنوز بعد از گذشت بیشتر از نیم قرن فیلمی است که همه برای دیدن فیلمی تاریخی که براساس اساطیر یونان ساخته شده باشد آن را را پیشنهاد میکنند.
در عظمت این فیلم هنرمندانه همین بس که تام هنکس بازیگر افسانهای هالیوود در شصت و چهارمین دورهی مراسم اسکار به آن لقب بزرگترین فیلم تاریخ سینما را داد. این فیلم طی روند تولیدش در دههی هفتاد میلادی از تکنیک استاپ موشن برای ساخت انیمیشنها و جلوههای ویژهی بصری خود استفاده کرده بود که در آن دوره بسیار خلاقانه و پیشرو بود و هنگام اکران هم بهشدت سروصدا کرد و مورد توجه قرار گرفت.
داستان فیلم روایتگر شخصیتی بهنام جیسن است که در تلاش برای یافتن پشم طلایی (براساس افسانهها پشم طلایی قدرت جان بخشیدن به انسان یا هرچیز مردهی دیگری را دارا بود. پس از کشته شدن قوچ طلایی پشم آن در بیشهای جادویی به درختی آویخته شد که اژدهایی از آن مراقبت میکرد تا اینکه جیسن و آرگوناتها برای برداشتن آن آمدند) سفری دور و دراز را به همراه یاران و دوستانش آغاز میکند. آنها برای یافتن این پشم باارزش در مسیرشان با هارپیها، تالوهای برنزی غولپیکر، هایدرا و ارتش اسکتهای متحرک که تمامشان توسط جادوگر جلوههای ویژه «ری هریهاوزن»زنده شده بودند روبرو میشوند و با مبارزاتی نفسگیر تا آخرین نفرشان را نابود میکنند. ماجراجوییهای این چهرهی افسانهای در «جیسن و آرگوناتها» بسیار مهیج و چشمگیر است و همچنان به عنوان فیلمی کلاسیک که موردعلاقهی نسلهاست از آن یاد میشود.
۳. تروی (Troy)
- کارگردان: ولفگانگ پترسون
- بازیگران: برد پیت، اریک بانا، اورلاندو بلوم، دایان کروگر
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
و اما میرسیم به «تروی» که نبودش در میان گزینهها قطعا باعث ناراحتی طرفداران و نقصان لیست میشد. فیلمی تاریخی و پرهزینه که مانند داستانش ساختاری افسانهای و اساطیری دارد. این فیلم حماسی و اکشن آمریکایی محصول سال ۲۰۰۴، به کارگردانی ولفگانگ پترسون کارگردان شهیر آلمانی است که از او فیلم «شیوع» را هم در خاطر داریم. خط داستانی «تروی» براساس «ایلیاد» اثر حماسی و ماندگار شاعر نابینای یونانی «هومر» است که افسانهی جنگهای ۱۰ سالهی مردم تروآ با اسپارتها را از آغاز تا انتها روایت میکند. در این فیلم بلاکباستری عظیم بازیگران سرشناسی چون برد پیت، اریک بانا، اورلاندو بلوم، برایان کاکس، دایان کروگر، شان بین، رز بیرن و سافرون باروز ایفای نقش میکنند.
«تروی» یکی از فیلمهای مهم مرتبط با اساطیر یونان است که برد پیت را در نقش آشیل پهلوان نامیرای یونانی دارد و همانطور که گفتیم ولفگانگ پترسون را به عنوان کارگردان اثر میبیند. این فیلم براساس یکی از افسانههای بزرگ یونان ساخته شده و نبرد تروی را میان ارتش ترون و قوم اسپارت به تصویر میکشد. شاه آگاممنون رهبر مقتدر اسپارتها کنترل بیشتر پادشاهیهای یونان را در اختیار دارد. شبی که شاهزادگان تروی جهت صلح مهمان آنها بودند او متوجه میشودکه همسر برادرش توسط پاریس (اورلاندو بلوم) شاهزادهی کوچکتر ربوده شده و با او رابطهی نامشروع دارد. طی این ماجرا برادر آگاممنون که از این واقعه سخت خشمگین و برافروخته است به برادرش درخواست حمله به تروی را میدهد. او نیز از این ماجرا به نفع خودش استفاده میکند و این اتفاق را به عنوان مهمات برای تحریک و شروع جنگ جهت کنترل دریای اژه که ادارهاش قرنها در اختیار پاداشاهی تروی بود در نظر میگیرد و نهایت بهره را از این موقعیت میبرد.
«تروی» به خاطر جلوههای بصری بسیار قوی و همچنین صحنههای جنگی حماسی و منحصربهفرد و چشمنوازش خصوصا صحنهی مبارزهی آغازینش مشهور است و بهشدت ارزش دیدن دارد. یکی دیگر از بهیادماندنیترین صحنههای فیلم نبرد میان قهرمانان اساطیری دو ارتش، آکیلیس و هکتور است که از سکانسهای برتر و فوقالعاده اثرگذار تاریخ سینماست. در این صحنه آکیلیس یا همان آشیل (برد پیت) شاهزادهی تروی را پس از نبردی سخت به قتل میرساند و پیکر او را برخلاف قراری که گذاشتهاند همراه خود میبرد. در افسانهها آمده است که آکیلیس جنگجویی افسانهای و شکستناپذیر بوده که جراحت بر او تاثیری نداشته و از هر زخمی جان سالم به در میبرده اما یک نقطه ضعف داشته که در نهایت توسط همان نقطه ضعف جانش را از دست میدهد.
در اساطیر یونانی چنین آمده است که، پیشگویی شد آشیل در جنگی بر اثر اصابت تیر خواهد مرد. بنابراین مادرش تتیس که مایل نبود فرزندش هرگز این دنیا ترک کند او را به رود «ستوکس» برد که گفته میشد اگر کسی در آب آن غسل ببیند دارای قوهی آسیبناپذیری خواهد شد. تتیس فرزندش را در آب رود شستشو داد اما چون فرزندش را از پا گرفته و در آب فرو برده بود تا بدنش را بشوید پاهای وی بیرون ماند و آسیبپذیر باقی ماند و نهایتا همانطور که در فیلم نیز به تصویر کشیده شده با اصابت تیر شاهزاده پاریس به پاشنهی پایش میمیرد. حالا متوجه شدید که نقطه ضعفش چه بود؟ البته در کتاب ایلیاد اثر هومر نوشتهای مبتنی بر مرگ او وجود ندارد اما روایتهایی از مرگش در سایر کتب ادبی یونان یافت میشود. در پایان جالب است بدانید، نام پاشنهی آشیل از اسم همین اسطورهی افسانهای یونان گرفته شده که در استعاره بر هر خصلتی که منجر به شکست و نابودی شود تعمیم داده میشود. چه نام درخور و شایستهای!
۲. سیصد (۳۰۰)
- کارگردان: زک اسنایدر
- بازیگران: جرارد باتلر، لنا هیدی، دیوید ونهام
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
«۳۰۰» یک فیلم آمریکایی و ضدایرانی در گونهی درام، تاریخی و حماسی به کارگردانی زک اسنایدر است که در سال ۲۰۰۶ اکران شد. فیلم روایتگر افسانهی نبرد «ترموپیل» است که بین سپاهیان هخامنشی و سپاهی متشکل از سربازان شهرهای مختلف یونان رخ داد. محور اصلی داستان حول لئونیداس پادشاه اسپارت میچرخد که ۳۰۰ نفر از سربازان نخبه و وفادارش را در نبردی علیه خشایارشا و ارتش عظیم یکصد هزار نفریاش رهبری میکند.
«۳۰۰» در زمان اکران بسیار مورد تحسین و توجه قرار گرفت و در باکسآفیس فروشی فوقالعاده معادل ۴۵۶ میلیون دلار داشت که برای فیلمی با بودجهی ۶۵ میلیون دلاری مانند رویایی بود که به واقعیت بدل گشته. این فیلم همچنین در میان منتقدان به موفقیتهای چشمگیری دست یافت و آنها از لحاظ فنی فیلم را ستودند. «۳۰۰» به دلیل تکنیکهای نوآورانهای که در فیلمبرداری و جلوههای ویژهی خاص و چشمنوازش داشت نظرات متعدد و عموما مثبتی را از این لحاظ به خود جلب کرد اما از سوی دیگر به خاطر تحریف واقعیت و تاریخ، شخصیتسازیهای دروغین و نمایش چهرهی ایرانیان انتقادات زیادی به آن وارد شد و عدهای از آن به عنوان اثری نژادپرستانه که سعی در تخریب چهرهی ایران در سطح جهان داشت یاد میکنند.
با تمام اینها «۳۰۰» فیلمی بود که براساس دلاوریهای بیش از حد بزرگنمایی شدهی یکی از اساطیر یونانی به نام پادشاه لئونیداس که تبار او به هرکول میرسد ساخته شده بود. فیلم پر از هیجان و غم است و جلوههای بصری یگانهاش آن را به اثری تبدیل کرده که حداقل ارزش یک بار تماشا را دارد.
۱. برخورد تایتانها (Clash Of The Titans)
- کارگردان: دزموند دیویس
- بازیگران: هری هملین، لارنس الیویر، جودی باوکر
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«برخورد تایتانها» فیلمی اساطیری، تاریخی و افسانهای است که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و براساس افسانهی «پرسیوس» جنگجوی دلاور یونانی شکل گرفته است. در این فیلم بازیگرانی چون هری هملین، جودی باوکر، لارنس اولیویر، اورزولا اندرس و مگی اسمیت به ایفای نقش پرداختهاند و در همین در ابتدا باید بگوییم که جلوههای ویژهی تماشایی این فیلم هم مانند «جیسن و آرگوناتها» برعهدهی استاد بیبدیل این رشته یعنی ری هریهاوزن بود. پرسیوس یکی از پهلوانان اساطیری یونان و و پسر موردعلاقهی زئوس است که طی اتفاقاتی، بهطور کاملا تصادفی و ناخواسته الههی دریاها تتیس را از بین برده است.
اوضاع زمانی بدتر میشود که او دل به شاهزاده خانمی پریچهره و زیبارو به نام پرنسس آندرومدا میسپارد که از قضا قبلا با کالیبوس ساتر پسر پلید تتیس نامزد بوده است. داستان اینگونه ادامه پیدا میکند که کالیبوس برای انتقام پرنسس آندرومدا را میدزدد و حالا پرسیوس باید در جستوجوی سرنوشت خود برای شکست دادن کالیبوس و نجات دادن همسر آیندهاش از دست او به دل سختی و خطر بزند.
پرسیوس در طول این مسیر پر از پیچ و خم و ناشناخته با موجودات افسانهای و ترسناک زیادی روبرو میشود که تماما با جلوههای ویژهی بصری جان گرفته بودند و از لحاظ سطح و کیفیت هیچ شباهتی به آنچه قبلا در اینگونه فیلمها منتشر شده بود و دیده بودیم نداشتند. بهتر است بگوییم که ری هریهاوزن دست به خلق شاهکار دیگری زده بود و این دانش فنی را از هر نظر یک قدم جلوتر برده بود. این فیلم هنوز هم تجربهای لذتبخش و گزینهای ایدهآل و دیدنی برای یک آخر هفتهی کلاسیک است و یکی از بهترین فیلمهایی است که تاکنون اساطیر یونانی را روی پرده به تصویر کشیدهاند.
ارسال نظر