ترفند جدید و جذاب معتادان برای فریب پلیس!
این روزها زبالهگردها و معتادان محلههای مرکزی پایتخت تغییر رفتار داده و با ظاهر خاصی در سطح شهر حاضر میشوند، به گونهای که تشخیص آنها از عموم مردم تا حدودی سخت شده است.
همشهری: این روزها زبالهگردها و معتادان محلههای مرکزی پایتخت تغییر رفتار داده و با ظاهر خاصی در سطح شهر حاضر میشوند، به گونهای که تشخیص آنها از عموم مردم تا حدودی سخت شده است.
به گزارش همشهری، چندی است بیشتر معتادان بهخصوص آنهایی که به زبالهگردی مشغولند، به پوشش ظاهری خود توجه نشان میدهند تا کسی متوجه اعتیاد آنها نشود. بیشتر این افراد با لباسهای تمیز در معابر حاضر میشوند و برای رد گم کردن، کولهپشتی و حتی کیف سامسونت به دست میگیرند.
با همان تیپ هم سراغ مخازن زباله رفته و محتویات آنها را بررسی میکنند تا در صورت پیدا کردن وسایل باارزش، آن را داخل کیف، کوله یا کیسههایشان بگذارند.
چنین افرادی در محلههای منطقه۱۲ بیش از محلههای دیگر پیدا میشوند؛ چرا که این منطقه همواره مورد توجه مسئولان شهری برای ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی بوده است.
در حقیقت، از آنجا که تعداد گشت نیروهای انتظامی و فوریتهای اجتماعی شهرداری در این منطقه زیاد است و اقدام به جمعآوری معتادان از معابر میکنند تا آنها را به گرمخانهها و کمپهای ترک اعتیاد منتقل کنند، این افراد هم برای رد گم کردن، پوشش ظاهری خود را تغییر دادهاند و سعی میکنند همانند مردم عادی رفتار کنند.
زحمت مأموران هدر میرود
اگر فردی با ظاهر مرتب ببینید که مشغول بررسی محتویات سطلهای زباله است، احساس خواهید کرد که جنس باارزشی گم کرده و دنبال آن است. در این مواقع سعی میکنید به سرعت از کنارش عبور کنید تا مبادا با دیدن شما خجالت بکشد.
این همان ترفندی است که زبالهگردهای معتاد به کار گرفتهاند و نه تنها شهروندان، بلکه گاهی نیروهای انتظامی و گشت فوریتهای اجتماعی شهرداری را هم به اشتباه میاندازند و کمتر کسی متوجه اعتیاد آنها میشود.
خرید یک پاکت سیگار برای یکی از این افراد که خودش را «مازیار» معرفی میکند، سبب میشود تا چند دقیقهای امکان صحبت با او را پیدا کنیم. میگوید: «معمولاً معتادانی که توجهی به ظاهر و لباسهایشان نمیکنند، خیلی زود شناسایی و از طرف مردم رانده میشوند. به همین خاطر خودمان را مرتب و تمیز نگه میداریم. لباسها و سر و صورتمان را در پارکها میشوییم و برای رد گم کردن، کیف یا کولهپشتی برمیداریم.»
او ادامه میدهد: «البته این کار برایمان سختیهایی هم دارد، مثلاً مجبوریم مدام وسایلی را که از سطلهای زباله جمع کردهایم به محلی خلوت ببریم و پنهان کنیم. سپس دوباره به محله برگردیم و سراغ سطلهای دیگر برویم، چون نمیتوانیم با این وضع، گونی به دوش بگیریم و وسایل را در آن جابهجا کنیم.»
از مازیار دلیل مقاومتهای او و افرادی مثل خودش را میپرسیم که تمایلی به ترک اعتیاد ندارند و برای اینکه از چشم نیروهای انتظامی و شهرداری دور بمانند، تغییر ظاهر دادهاند. میگوید: «خودمان میدانیم که آنها برای کمک به ما تلاش میکنند و هزینه زیادی برای ترک اعتیاد، اسکان و غذای ما میدهند، اما به مسئولان شهرداری و نیروی انتظامی بگویید دست از سر ما بردارند! کاری که آنها میکنند، خانوادههایمان بارها انجام دادهاند. تا زمانی که یک معتاد از سرگردانی و اعتیادش خسته نشده، ترک اعتیاد او ممکن نیست. با اجبار نمیتوان کسی را ترک داد. اگر همین امروز من را به اجبار به کمپ ببرند، هر زمان که بیرون بیایم، باز هم موادمخدر مصرف خواهم کرد، چون خودم هنوز از این وضعیت خسته نشدهام. ذهنم پاک نشده و از این بلاتکلیفی و دربهدری بیزار نشدهام.»
ادامه صحبتهای آنها به بیکاری و طرد شدن از کانون خانواده منتهی میشود که به قول خودشان باعث شده ترک اعتیاد خود را بینتیجه بدانند.
اسباب زندگی همراهشان است
خانه و زندگیشان داخل کیف یا کوله پشتیهایی است که همراه خود دارند. داخل آنها پتو، زیرانداز، مدارک هویتی و حتی موادمخدر پیدا میشود. بدون جلب توجه در کوچه و خیابانها میچرخند و زبالههای قیمتی را درون ساکهایشان میریزند. سرقت از مغازهها نیز برای برخی از آنها با این کیف و کولهپشتیها راحتتر شده است. صاحب مغازه کمتر به آنها شک میکند و در فرصتی که به دست میآید، اجناس سرقتی را درون کیفهایشان میگذارند.
به یاد صحبتهای مازیار میافتیم که میگفت: «وقتی با این تیپ سراغ مردم میرویم و از آنها کمک میخواهیم، ما را از خودشان دور نمیکنند و حتی احترام میگذارند! اگر با سر و وضع نامرتب بخواهیم سوار تاکسی، اتوبوس یا مترو شویم، مانع ما میشوند، اما وقتی تمیز باشیم، به راحتی میتوانیم از محلی به محل دیگر برویم.»
حتی این ترفند سبب شده تا اگر معتادان و کارتنخوابها در بوستانها به چرتزنی بپردازند، کمتر کسی به آنها شک کند و رهگذران احساس میکنند آنها مسافرانی هستند که برای استراحت چنددقیقهای به اینجا آمدهاند.
همه زبالهگردها معتاد نیستند
«مصطفی خدامرادی» که در خیابان تختی مغازه لبنیاتی دارد، میگوید: «تشخیص معتادان زبالهگرد از افراد عادی سخت شده است، چون سر و وضع مرتبی پیدا کردهاند. از طرف دیگر، متأسفانه افراد زیادی را دیدهایم که از سطلها کارتن و اجناس پلاستیکی جمع میکنند، ولی اعتیاد ندارند.
به هر حال، شغل بعضیها همین شده و با جمعآوری زبالههای خشک از مخازن، پول زیادی هم بهدست میآورند. در این محله و منطقه۱۲ هم خانوادههایی میتوان پیدا کرد که از این راه درآمد دارند و برخیها را میشناسم که حتی بازنشسته و حقوقبگیرند، اما از سطلها لوازم باارزش جمعآوری میکنند. به همین خاطر، وقتی معتادان را کنار مخازن زباله میبینیم، ممکن است که آنها را با افراد عادی اشتباه بگیریم.»
«مرتضی بکایی» که مشغول خرید از مغازه خدامرادی است، با شنیدن حرفهای او میگوید: «بخواهیم و نخواهیم، جمعآوری کارتن و پلاستیک از سطلهای زباله به یک شغل تبدیل شده و اتفاقاً خیلیها از این راه درآمد زیادی به دست میآورند. به همین خاطر، برخی افراد که اعتیاد ندارند و کارتنخواب هم نیستند، با چرخ دستی و خودرو در خیابانها میچرخند و سراغ مخازن میروند. پیر و جوان، زن و مرد هم ندارد و نباید فکر کنید همه این افراد محتاجند. البته در کنار آنها، بسیاری از معتادها هم از این راه پول درمیآورند و کیسههای زباله را پاره کرده و محتویات آنها را در خیابان و کوچهها میریزند تا پسماند ارزشمند پیدا کنند. در همین کیسه زبالهها، وسایلی هم پیدا میکنند که کسی رغبت نمیکند به آنها نگاه کند، ولی عصرها تا نیمهشب آنها را در خیابان مولوی و اطراف میدان محمدیه حراج میکنند.»
برپایی نشست برای ساماندهی آسیبدیدگان
ساماندهی آسیب دیدگان اجتماعی از جمله معتادان متجاهر همواره از دغدغههای مدیریت شهری بوده و برای رسیدن به این هدف، طرحهای مختلفی در مناطق و محلهها اجرا کردهاند. روزگاری در بسیاری از مناطق کمپهای ترک اعتیاد راهاندازی شد یا مسئولان شهری با بخش خصوصی قرارداد همکاری منعقد کردند تا این افراد به رایگان پذیرش شوند.
راهاندازی گرمخانه در مناطق هم راهکار دیگری بود تا معتادان، کارتنخوابها و درراه ماندهها در شبهای سرد به آنها پناه برده و ضمن استحمام، معاینه پزشکی و صرف شام و صبحانه رایگان، در محیطی گرم استراحت کنند.
استقرار اتوبوس در محلهایی که رفتوآمد این افراد در آنها زیاد بود، اقدام دیگری بود که از سوی مدیریت شهری انجام شد تا معتادان و کارتنخوابها در آنها استراحت کنند و بهانه دوری گرمخانهها و... از آنان گرفته شود. با این حال، هنوز هم میتوان در سطح شهر شاهد حضور این افراد بود که به رفتار نادرست خود ادامه میدهند و به تازگی هم برای جلوگیری از شناسایی شدن، پوشش خود را تغییر دادهاند.
هرچه هست، مسئولان شهری ساماندهی معتادان، کارتنخوابها و کودکانکار را وظیفه خود میدانند و به تازگی جلساتی با حضور نمایندگانی از استانداری، فرمانداری، نیروی انتظامی، بهزیستی، ستاد مبارزه با موادمخدر، سازمان زندانها و... برپا کردهاند تا نحوه ساماندهی بهتر معتادان متجاهر و آسیبدیدگان اجتماعی از جمله کودکانکار را بررسی کنند.
نظر کاربران
بیچاره خانوادهای انها که یکیشون من هستم
خدا کمکشون کنه