مردان علیه زنان سینماگر برخواستهاند!
شاید کمتر کسی در سینمای ایران فکر میکرد نامهای شناختهشدهای مثل ابوالحسن داودی یا رضا کیانیان، علیه زنانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند، موضع خواهند گرفت و آنان را به خاطر روایتهایشان مورد سؤال قرار میدهند. از ابتدای بازگویی روایتهای زنان در سینما و تئاتر، رفتارهای عجیب و تمامیتخواهی بروز کرده است.
شرق: گیسو فغفوری: شاید کمتر کسی در سینمای ایران فکر میکرد نامهای شناختهشدهای مثل ابوالحسن داودی یا رضا کیانیان، علیه زنانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند، موضع خواهند گرفت و آنان را به خاطر روایتهایشان مورد سؤال قرار میدهند. از ابتدای بازگویی روایتهای زنان در سینما و تئاتر، رفتارهای عجیب و تمامیتخواهی بروز کرده است. تعدادی از زنان تهیهکننده و کارگردان نیز علیه این روایتها موضع گرفتهاند. از سوی دیگر افرادی نظیر «فرحبخش» نیز درخواست شلاقزدن این ۸۰۰ زن را داشتهاند.
البته از او این رفتارها عجیب نیست و حتی قابل پیشبینی بود. این رفتارها و گفتهها شرایطی سختتر از آنچه تصور میشد، برای زنان سینماگر که در راه بیان مشکلات گام برداشتهاند و درصدد بهبود شرایط حرفهای خود هستند، پیش آورده است. آنان علاوه بر ترس از حذف حرفهای با مشکلات دیگری هم روبهرو شدهاند. یکی ممنوعالخروج میشود، دیگری پرونده شکایت علیهاش در قوه قضائیه تشکیل میشود، دیگری به کمیته صیانت خانه سینما احضار میشود. هر روز فشار برای زنانی که این سخنان و این فکر را آغاز کردهاند، بیشتر و بیشتر میشود. دراینمیان همراهینکردن و مخالفت افراد شناختهشده نیز علامت سؤالهای زیادی را به وجود میآورد. هرچند آنان سعی کردهاند نبود موقعیت مناسب برای بازگویی این روایتها و صدمه به کلیت سینما را از دلایل مخالفت خود بیان کنند؛ اما در سخنانشان کمترین همدلی و همراهی وجود ندارد.
به گزارش سینما ابوالحسن داودی گفته است: «جنبش میتو (من هم!) که اقتباس شتابزدهای از یک حرکت اجتماعی در فرهنگی متفاوت است، با وجود رگههایی از واقعیت که در آن هست، به دلیل مطرحشدن در بدترین شرایط و دوره زمانی، ضربهای که به اعتبار کلی سینمای ایران زد، بسیار فراتر از این داستانها بود. من با اصل ماجرا نه مخالفت دارم و نه آن را به کلی رد میکنم؛ اما براساس تجربه سیوچند سالهام در مدیریتهای صنفی، بهجد معتقدم که سینما در جمهوری اسلامی در مجموع و به طور نسبی یکی از پالودهترین و پاکترین حرفهها و شغلهاست؛ چراکه همه ما بهروشنی میدانیم که نمونههای بسیار گستردهتر چنین مواردی در بسیاری از حرفههای همین جامعه وجود دارد. متأسفانه دوستان ما توجهی نداشته و ندارند که وقتی در شرایط فعلی سینما یک برنامه زنجیرهای گسترده برای بیاعتباریاش در جریان است، مطرحکردن چنین دست مشکلاتی حتی به قصد خیرخواهی، چه فضای مغرضانهای را به وجود میآورد و زمینهساز سوءاستفادهها و برداشتهای ناعادلانه بعدی میشود. شما نگاه کنید سابقه نداشته یک مشکل ارائهشده از جانب عوامل سینما که بعضا توسط گروههای منصوب به اپوزیسیون هم مطرح میشود، چنین مورد استقبال گروههای مختلف دولتی قرار بگیرد و همه از بالاترین تا پایینترین درجات مدیریتی قول بدهند که به مشکلات میتو در سینمای ایران رسیدگی میکنند! انگار در تاریخ بعد از انقلاب چنین مشکلی تازه برای اولینبار شنیده شده و اصلا هیچوقت پیش از این در هیچ شغلی رخ نداده است». رضا کیانیان نیز در گفتوگو با اعتماد پیشنهاد دستگیری داده و گفته است: «آن خانم رفته خارج از کشور آبروی بازیگر مهم و تأثیرگذاری را برده است. اصلا باید تحت تعقیب قرار بگیرد؛ چون آبروی کسی را برده؛ در حالی که هنوز ثابت نشده است».
دادگاه ملاک است؟
از آغاز شکلگیری این جنبش مسائل مختلفی مطرح شده؛ اما یک سؤال بارها پرسیده شده است. رضا کیانیان نیز مانند بسیاری از منتقدان سؤالی تکراری پرسیده است: «اصلا مگر قرار نیست مسائل در دادگاه مطرح شود و آبروریزی و نامی برده نشود و در دادگاه به همه چیز رسیدگی شود؟». جواب سؤال این «۸۰۰ زن» را با تدوین آییننامه حقوقی دادهاند. این گروه، آییننامهای را درباره منع خشونت جنسی و جنسیتی، با همراهی پنج حقوقدان زن صنم حقیقی، فائزه طباطبایی، منیره علوی، مریم کیانارثی و زهرا مینویی تنظیم کرده و با استناد به ماده ۵۲ اساسنامه خانه سینما و مواد ۱ و ۲ آییننامه شورای صیانت خانه سینما، پیشنهادهای جدیدی را ارائه دادهاند. از جمله پیشنهاد دادهاند با حذف ماده ۹ آییننامه شورای صیانت خانه سینما، این آییننامه به جای آن ماده در قراردادها و روابط سازمانی جایگزین شود. در همین راستا هانیه توسلی یک لایو نیز برگزار کرد و به خواندن این آییننامه که برای اولین بار در ایران تدوین شده پرداخته است. یکی از ویژگیهای این متن حقوقی محدودنشدن به موضوع خشونت جنسی و گستردگی در تمام زمینههاست. در این آییننامه انواع دیگر خشونت اعم از خشونت فیزیکی، خشونت کلامی، خشونت روانی و خشونت اقتصادی نیز در نظر گرفته شده و انواع خشونت علیه زنان با جزئیات توضیح داده شده است. این موضوع از آن جنبه اهمیت دارد که در نمونههای متعدد که در این مدت روایت شده است، بسیاری مواقع فقط بحث خشونت جنسی در کار نبوده است، استفاده از مواردی مانند قدرت و برتری مالی و جایگاهی در پروژههای سینمایی یا تئاتری مشهود بوده است. در بسیاری از پروژهها به ندرت حذف بازیگران اتفاق میافتد و معمولا هرگونه اعتراضی منجر به اخراج عوامل فنی یا دستیاران میشود.
این آییننامه پیشنهاد تشکیل یک کمیته حمایتی و مستقل را داده است و سازوکارهای حمایتی این کمیته را برای فراهمکردن قضائی برای حمایت از زنان آسیبدیده طراحی کرده و ارائه داده است. کمیته پیشنهادی شامل دو عضو از سینما و تئاتر، دو حقوقدان، دو نماینده از روانشناسان و متخصصان خشونت جنسی و یک نماینده از جامعهشناسان فعال در حوزه زنان و همچنین سه عضو علیالبدل است. برای این کمیته وظایف مختلفی اعم از آگاهیرسانی، آموزش، تشکیل جلسات برای رسیدگی به شکایات، مشاوره پزشکی و روانکاوی آزاردیدگان، مشاوره حقوقی و... در نظر گرفته شده است.
قرار است در این کمیته بعد از بررسی شکایت خشونتدیده و راستیآزمایی، رفتارهای حمایتی و مراقبتی انجام شود؛ از جمله قرار خروج و ممنوعیت ورود خشونتگر به محل کار، ارائه گزارش به مرجع قضائی، درخواست فسخ قرارداد کاری خشونتگر و درخواست از نهادهای مربوطه برای تعلیق خشونتگر از همه فعالیتهای شغلی انجام شود. همچنین در این آییننامه، آیین رسیدگی به شکایت علیه خشونت با جزئیات شرح داده شده و مجازاتهای خشونتگر از تذکر تا اخراج از صنف برشمرده شده است. آنها پیشنهاد الحاق این آییننامه را به قراردادهای حرفهای دادهاند. موردی که خانه سینما و دیگر نهادهای صنفی میتوانند پیگیری و اجرا کنند.
خانه سینما؛ حامی یا منفعل؟
حالا نوبت نهادهای دیگر از جمله خانه سینماست تا قدم در راه بگذارند؛ چراکه حقوقدانان حامی این «۸۰۰ زن» این آییننامه را با تمام محدودیتهای قانونی کشورمان ارائه دادهاند. خانه سینما اکنون میتواند حمایت کند و ترتیبی اتخاذ کند تا این مورد در قراردادها مورد توجه قرار گیرد و بهعنوان بندی از قراردادهای مرسوم و استاندارد اهالی سینما به مرحله اجرا دربیاید. هرچند در این مدت خانه سینما در نقش یک نظارهگر منفعل و خاموش عمل کرده است و حتی در موردی نیز به احضار یکی از زنان شاکی به کمیته صیانت پرداخته است؛ حتی از سوی دیگر در سکوتی عظیم، خانه سینما هیچ واکنشی به ماجرای توهین «محمدحسین فرحبخش» به این ۸۰۰ زن نداشته است.
این تهیهکننده فیلمهای شارلاتان و خالتور در گفتوگوی روز پنجشنبه ۱۶ تیر با رادیو گفتوگو اعلام کرد اگر مملکت صاحب داشته باشد، باید این ۸۰۰ نفر را شلاق بزنیم. در این روزها به نظر میرسد اتفاقهای مهمی در عرصه سینما در حال شکلگیری است. از یک سو سه نفر از کارگردانان سینمای ایران دستگیر و روانه زندان شدهاند، از سویی دیگر رفتارهای محدودکننده و توهینکننده علیه زنان رو به افزایش است و فرحبخشها در حال تکثیرشدن و فشارآوردن بر کسانی هستند که متفاوت میاندیشند.
ارسال نظر