بازداشت «حبیب» توسط لباس شخصی ها
سایتها و رسانههای مختلف با انتشار خبری مبنی بر بازداشت یک خواننده قدیمی در داخل کشور، سر و صداهای زیادی را در فضای مجازی باعث شدهاند.
یک سایت محلی شمالی زمان بازداشت حبیب محبیان را عصر سه شنبه ۱۷ تیر ماه اعلام کرده و نوشته است: "عصر سه شنبه خواننده معروف ایرانی که سالها در آمریکا فعالیت داشته در شهرک تاریخی ماسوله دستگیر شد."
خبر بازداشت حبیب از سوی مقامهای رسمی قضایی و نیروی انتظامی تائید نشده است، اما سایت «دیارمیرزا» نوشته است: این "خواننده معروف لس انجلسی ایرانی که چند سالی است که به ایران برگشته و به تازگی در صدد اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی است تا بتواند به صورت رسمی فعالیتهای خود را در ایران پیگیری نماید عصر سه شنبه در حالی که مشغول ساخت کلیپ تصویری در شهرک تاریخی ماسوله استان گیلان بود توسط نیروهای انتظامی با تمامی عوامل ساخت ویدیو کلیپ، دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد."
این در حالی ست که پیگیریها از اطرافیان این خواننده به نتیجه رسید و «ح. چ» یکی از اعضای اکیپ ویدئو ساز این خواننده در گفتگو با «موسیقی ما»، ضمن تائید خبر بازداشت حبیب در ماسوله، عدهای لباس شخصی را به عنوان بازداشت کنندههای این خواننده معرفی کرد و گفت: «در زمانی که این اتفاق افتاده من و چند نفر دیگر برای تهیه وسایل برقی به خارج از محدوده فیلم برداری رفته بودیم ولی پس از مراجعه متوجه شدیم این اتفاق رخ داده.»
همزمان فرزند این خواننده روی صفحه شخصیاش ضمن تأیید خبر بازداشت حبیب در ایران نوشت: «حبیب که برای تعطیلات به ماسوله مسافرت کرده بود و بدون مشغول بودن به هیچگونه فعالیت فرهنگی توسط گروهی که مخفیانه او را ردیابی کرده بودند دستگیر و به بازداشتگاه انتقال داده شد.»
هنوز هیچ مقامی در ایران خبر دستگیری این خواننده را تائید یا تکذیب نکرده است.
این خواننده در بدو ورودش به ایران در شهرستان رامسر اقامت داشته و در معدود گفتگوهایی که از وی منتشر شده، از تلاشهایش برای انتشار آلبوم و اخذ مجوز فعالیت رسمی در داخل کشور خبر داده است.
حبیب محبیان در سال جاری مجوز انتشار کتاب ترانههای خود با نام "مرد تنهای شب" از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده بود و این کتاب در نمایشگاه کتاب امسال توزیع و ارائه شد.
نظر کاربران
امان از این نامردم خیال پرست
انگار ناخودآگاه آهنگهایی که از 37-38 سال پیش حبیب خونده حکایت این روزهای خودش شده !
من مرد تنهای شبم / مهر خموشی بر لبم
...
شنیدم که چون غوی زیبا بمیرد / فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی / رَوَد گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب / که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی بر آنند کین مرغ شیدا / کجا عاشقی کرد؟ آنجا بمیرد !!!
....
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست / خوشا به حال کلاغای قیل و قال پرست
به شب نشینی خرچنگهای مردابی / چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
....
نفسم گرفت از این شهر / درِ این حصار بشکن
درِ این حصار جادوییه / روزگار بشکن