دلیل عجیب مرد مغازهدار برای قتل
مرد مغازهدار که به خاطر پرسیدن قیمت از سوی یک مشتری با او درگیر و باعث مرگش شده بود، بازداشت شد.
روزنامه ایران: مرد مغازهدار که به خاطر پرسیدن قیمت از سوی یک مشتری با او درگیر و باعث مرگش شده بود، بازداشت شد.
روز ۲۳ خرداد امسال خبر درگیری بین متصدی یک سوپرمیوه و مشتریاش در جاده ملارد به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رفتند، مشخص شد مرد مغازهدار به دلیل اینکه مشتری ۶۱ سالهاش مدام قیمت میوههای مغازه را پرسیده بود، عصبانی شده و پس از درگیری او را هل داده است.
بلافاصله مرد مجروح که از ناحیه سر بشدت آسیب دیده بود، به بیمارستان منتقل شد و متهم نیز به کلانتری رفت. مرد ۴۲ ساله در بازجوییها گفت: من در مغازه بودم که این مرد وارد شد. او مدام قیمت میوهها را میپرسید اما وقتی مبلغ را میگفتم، خرید نمیکرد و به سراغ میوه دیگری میرفت و دوباره قیمتش را میپرسید. چند دقیقهای به همین شکل گذشت؛ فکر کردم قصد مزاحمت دارد چون فقط قیمتها را میپرسید و من که سرگرم کار بودم، دیگر عصبانی شدم و گفتم اگر نمیخواهی خرید کنی، برو بعد او را هل دادم که ناگهان سرش به زمین خورد و مجروح شد.
در حالی که متهم با قرار وثیقه آزاد شده بود چند روز بعد یعنی در تاریخ ۲۸ خرداد مرد مشتری در بیمارستان به علت ضربه مغزی جان باخت. با مرگ وی، بازپرس ویژه قتل در بیمارستان حضور یافت و در نخستین گام دستور بازداشت مرد مغازهدار را صادر کرد.
عامل جنایت در اظهاراتش گفت: وقتی مشتری وارد مغازه شد، با پرسیدن مکرر قیمت میوههایی که جلوی در مغازه بود، باعث شد در یک لحظه عصبانی بشوم و با هم درگیر شویم. در بین درگیری او را هل دادم، اصلاً قصد زدنش را نداشتم اما او زمین خورد و سرش آسیب دید.
پس از اعتراف متهم به قتل، در این زمینه پرونده تشکیل و برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضایی ارسال شد.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی البرز با تأیید این خبر گفت: در این پرونده و بسیاری دیگر از پروندههای جنایی شاهد آن هستیم که طرفین به خاطر یک لحظه عصبانیت زندگی خود را نابود کرده و حتی آینده و سرنوشت خانوادهشان را نیز به تباهی میکشند. در حالی که با کنترل خشم میتوان از فجایع این چنینی جلوگیری کرد.
نظر کاربران
ولش کن من دیگه میوه نمیخرم
دنبال میوه ی ارزون تری می گشت
قیمت میزدی تا نپرسه بعدشم مگه حتما باید بخرن منم کاسبم مانتو فروشم هر روز ده نفر چندتا میپوشن و نمیخرن ومیرن من باید باهمه درگیر بشم؟؟؟
بیچاره میوهفروش، بیچاره خریدار. خدایا به دادمان برس
کاش ميوه فروش قيمت هر ميوه روش مینوشت بهمین سادگی
مشتری بیچاره حتما با مواجه شدن قیمتهای نجومی قبل فوت شوکه شده بود
الاهی بگردم..چه مظلومانه
بیچاره حتما پول نداشته که هی قیمت میگرفته کاش به جای هل دادن بهش مقداری میوه می دادی بی انصاف.
خوشبحال مسئولان بی غیرت . بنده خدا قیمت میکرده شاید یک میوه ایی پیدا کنه که مناسب باشه و بخره و دست خالی پیش خانواده اش نره
نفهمیدی که بودجه اش نمیخورده دنبال میوه ارزون بوده
صاحب مغازه بی اعصاب وقتی هی قیمتارو میپرسیده مطمئنن گرون بوده که هی میپرسیده تا قیمت مناسب بخره ،خب حالا واسه چهارتا قیمت دادن برو ی دیه کامل بده
دقیقا صاحب مغازه هم که درک نکرده ی پیرمرد ۶۰ساله دنبال چی میتونه باشه
بیچاره خریدار نه میوه فروش
نمیدونم چرا کاسبا اینجوری شدن میری قیمت میپرسی حتما باید بخری بهشون بر میخوره این چه مدلشه ،انقدر که گرونیه فقط باید قیمت بگیری همین کی میتونه خرید کنه
وای خدای من ! چه اسفناک !! ای کاش رئیسی این خبر ها رو بخونه و خیلی به مشاوره های دورو بریاش اعتماد نکنه!
کاش یه لحظه فکر می کرد چرا پیر مرد میخواد قیمت میوه ها رو بدونه
من خودم مغازه دخانیاتی دارم و هر روز صدها نفر میان که بعضی ها معتاد هستند و اذیت میکنن و هی این چند هست اون چند هست اون وقت من باید دهها نفر رو هول بدم بیرون و دهها نفر رو به کشتن بدم،مغازه داری صبر و حوصله و برخورد خوش با مشتری رو میخواد نه اعصاب داغون و خود درگیر
طبق قانون باید قیمت ها رو میزدی روی جعبه میوه ها تا هم مشتری و هم شما راحت خرید و فروش میکردین....
شاید بنده خدا گوشش سنگین بود ه
طفل معصوم آخه دنیا برای کی مانده؟
من که سه ساله زنم رفته دیگه بر نع می گرده!!
دیگه بر نعی گرده
خدا یا صبرم عطاکن