فرار دختران و زنان از خانه پیش از قاعدگی
در سالهاي اخير آمارهاي رسمي و غير رسمي حكايت از افزايش فرار دختران و زنان در جامعهمان داشته است. چنين به نظر ميرسد كه در ارزيابي سببشناسي فرار دختران و زنان از خانه سهم عوامل زيستي مورد توجه قرار نگرفته است.
بهروز معبودیان روانشناس بالینی گفت : بررسيهاي نگارنده نشان ميدهد كه تعدادي از دختران و زنان به دليل وجود مجموعه علايمي كه پيش از قاعدگي زندگي آنها را تحت تاثير قرار ميدهند، در اين دوران اقدام به فرار از خانه ميكنند كه مطالعات متعددي براي ثابت كردن وجود سندرم پيش از قاعدگي انجام شده است.
براي مثال ميزان زيادي از خودكشيها اعمال بزهكاري از قبيل خشونت كه زنان مرتكب ميشوند طي چهار روز قبل از قاعدگي و طي چهار روز از چرخه قاعدگي رخ ميدهد (دالتون-۱۹۶۴). ۴۵ درصد كارگران زن در كارخانههاي صنعتي كه دچار بيماري ميشوند، ۴۶ درصد زناني كه در مراكز روانپزشكي پذيرفته ميشوند و۵۲ درصد زناني كه به علت تصادف در مراكز سوانح فوري پذيرفته ميشوند، يا هشت روز قبل از شروع قاعدگيشان هستند يا در روزهاي قاعدگيشان به سر ميبرند. (دالتون-۱۹۶۶)
بعضي اختلالات رواني نيز خطر ابتلا به PMS را افزايش ميدهند، مثلا دوسوم زناني كه از افسردگي رنج ميبرند، به PMS مبتلا هستند.
انجمن روانپزشكي امريكا بر آنچه تحت عنوان اختلال ملال پيش از قاعدگي شناخته ميشود، معيارهاي تشخيصي ويژهيي تعيين كرده است كه شايد همان PMS باشد. اين اختلال در درجه اول از روي زمان وقوع علايم تشخيص داده ميشود.
مساله مهم شدت وقوع علايم است؛ به گونهيي كه فعاليتهاي روزمره را مختل ميكند و نيز زمان بروز آنها، ۵ تا ۱۰ روز پيش از هر دوره قاعدگي شروع ميشوند و در طول دوره خاتمه مييابند.
ارزيابي روانشناختي از دختران و زناني كه در اورژانس اجتماعي اقامت داشتند نشان ميدهد كه در بين آن عده از زناني كه به دلايل متعدد ترخيص آنها چندين ماه طول ميكشيد بيشترين علايم تحريكپذيري- تنش- دمدمي مزاجي- عصبانيت-خودآزاري- اقدام به خودكشي- بهانهجويي-تلاش براي فرار- درگيري فيزيكي- تهديد مددكاران-حالات افسردگي و تعدادي از علايم جسمي حدود چهار تا هشت روز قبل از قاعدگي رخ ميداد. علاوه بر آن گزارشات مراجعان مشاوره طلاق نشاندهنده اين بود كه برخي از مشكلات بين فردي زوجين ارتباط با زمان پيش از قاعدگي و وجود علايم مربوطه داشت.
ميزان حساسيت مبتلايان به اين سندرم از زني به زن ديگر متفاوت و نشانههاي بيماري حتي در ماههاي مختلف متغير بود. (معبوديان-۱۳۸۰)
بسياري از زناني كه سندرم پيش از قاعدگي دارند، از تاثير اين سندرم در بروز و تداوم مشكلات رواني-اجتماعي آگاهي ندارند. پاسخهاي روانشناختي به اين سندرم معمولا بصورت كاهش اعتماد به نفس، تصوير ذهني منفي از خود، احساس شرم، كاهش عزت نفس، احساس گناه و نااميدي است.
سندرم پيش از قاعدگي به دليل پيامدهاي خاص، ارزيابي دقيقتري از وضع بيماران را ميطلبد. بيتوجهي به اين مهم گاهي بيماران را سالها به مشكلات عديده جسمي و رواني مبتلا ميسازد.
آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن خصوصا فرار، طلاق و جدايي و همچنين خشونت، سوءرفتار و حتي قتل گاهي لطمات جبرانناپذيري را بر پيكره نهاد خانواده وارد ميسازد. در آسيبشناسي فرار دختران و زنان تعدادي از مبتلايان به اين سندرم را ميتوان تشخيص داد. توصيه ميشود كه در ارزيابي باليني دختران و زناني كه به دلايل متعدد اقدام به ترك خانه (فرار از منزل) كرده و در اورژانسهاي اجتماعي سازمان بهزيستي پذيرش شدهاند، متخصصان بهداشت رواني بويژه روانپزشكان و روانشناسان درباره علايم سندرم از مراجعين سوال كنند.
تشخيص اين سندرم توسط رواندرمانگران ميتواند به مداخلات روانشناختي در كاهش علايم آزاردهنده اين سندرم در كنار درمانهاي پزشكي بينجامد، از سويي ارايه مشاوره به دختران و زنان و خانوادههاي آنها از علل وجود و بروز برخي رفتارهاي نابهنجار به دليل وجود اين سندرم ميتواند به درك آنها از عوامل سببشناسي رفتار و همچنين پيشگيري از شدت علايم و پيگيري درمان را به دنبال داشته باشد.
همچنين شناسايي افرادي كه دچار PMS هستند ميتواند كاهش محكوميت قضايي دختران و زنان و توجه به حقوق انساني آنها را در نهادهاي قضايي و انتظامي نهادينه كند.
توجه به بهداشت جسماني و رواني زنان و تشخيص دقيق علايم آزاردهنده اين سندرم ميتواند به پيشگيري از آسيبهاي جسماني و رواني منجر شده و همچنين موجب بالا رفتن آگاهي زنان و خانوادههايشان از چگونگي تاثير عوامل زيستي در بروز مشكلات بينفردي آنها شود و بيتوجهي به اين مهم موجب از دست رفتن حقوق انساني دختران و زنان خواهد شد.
منبع: اعتماد
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر