قانون در این مملکت، چیزی در مایههای کشک!
دغدغه من این است که چرا دغدغه مسوولان ما که باید ناظر به موضوعات کلان و ملی باشد، تلاش برای نرفتن بانوان به ورزشگاه است؟ آیا از بیت المال و در واقع از جیب مردم حقوق می گیرند که کشور را در مسیر پیشرفت مدیریت کنند یا آن که نابلدی ها و ناتوانی های خود را در حاشیه هایی مانند نرفتن بانوان به ورزشگاه و طرح صیانت و نظایر این ها پنهان کنند و دو قورت و نیم شان هم باقی باشد؟!
جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: خبرها و تصاویر منتشر شده از مشهد، بسیار اسفناک است: عده ای از بانوان علیرغم این که بلیت تهیه کرده بودند، اجازه نیافتند وارد ورزشگاه شوند و بدتر از همه این که به صورت برخی از آنها، گاز فلفل زدند.
این که بانوان به ورزشگاه بروند یا نروند، دغدغه اصلی من نیست و نگویید "همه مشکلات حل شد و فقط همین یک مورد مانده؟"؛ آنچه باعث شد این چند سطر را بنگارم، دغدغه های بزرگ تری است:
۱ - دغدغه من این است که چرا دغدغه مسوولان ما که باید ناظر به موضوعات کلان و ملی باشد، تلاش برای نرفتن بانوان به ورزشگاه است؟
آیا از بیت المال و در واقع از جیب مردم حقوق می گیرند که کشور را در مسیر پیشرفت مدیریت کنند یا آن که نابلدی ها و ناتوانی های خود را در حاشیه هایی مانند نرفتن بانوان به ورزشگاه و طرح صیانت و نظایر این ها پنهان کنند و دو قورت و نیم شان هم باقی باشد؟!
۲ - دغدغه من این است که قانون در این مملکت، هنوز چیزی است در مایه های کشک! در همین مورد حضور بانوان در استادیوم، هیچ قانونی آن را منع نکرده است ولی سلائق فردی هنوز بر قانون ارجح است. جالب توجه این که در همین فقره مشهد، خود مسوولان به بانوان بلیت ورود به استادیوم فروخته بودند ولی باز هم برخلاف تعهد قانونی ناشی از فروش بلیت، آنها را به استادیوم راه ندادند.
بی توجهی به قانون، سرطانی است که دیروز خود را در مشهد نشان داد و سال هاست که در ادارات و نهادها و شهرداری ها و قوای سه گانه و ... مانع بزرگ حرکت رو به جلو کشور است.
تا قانون در این مملکت حاکم نباشد، به هیچ جا نخواهیم رسید؛ به هیچ جا!
3 - دغدغه من این است که نام و برند کشورم در دنیا که در طول تاریخ، با فرهنگ و تمدن و احترام آمیخته بوده است، اکنون با حماقت های برخی، از آن جایگاه رفیع، تنزل یافته است. از دیروز که صدای شیون و ضجه های دخترانی که به صورت و چشمان شان گاز فلفل اسپری کرده بودند، شنیدم؛ هم دلم به حال آنها که دختران و خواهران همه ما هستند می سوزد و ناراحت شان هستم و هم به این فکر می کنم که وقتی مردم جهان این صحنه های شرم آور را از ایران می بینند، درباره ما چه فکری می کنند؟
آیا این همان تصویری است که واقعاً می خواهیم از ایران در ذهن جهانیان ترسیم شود؟ وقتی ما اقدامات وحشیانه و نابخردانه طالبان را در افغانستان می بینیم، درباره آنها چه فکری می کنیم؟ با این کارهای احمقانه داخلی، همان نگاه درباره ما هم شکل می گیرد؛ تعارف که نداریم!
کسی که در دنیای بدون مرز امروز، از حق ساده ای مانند تماشای مسابقه فوتبال جلوگیری می کند، بعد ظاهراً کوتاه می آید و بلیت می فروشد و سپس زیر حرف اش می زند و مانع می شود و از همه بدتر، با بی رحمی به صورت دخترکان بی گناه، گاز فلفل می افشاند؛ فقط به صورت آنها گاز اسپری نکرده، بلکه به چهره ایران اسید پاشیده است و خدا می داند چقدر باید جراحی های ترمیمی انجام شود تا این چهره زیبای تاریخی که همیشه مورد تحسین و رشک و حسادت دیگران بوده، بار دیگر زیبایی خود را به دست آورد!
حیفِ ایران...!
نظر کاربران
خسته نباشید
خیلی وقته در این کشور
قانون یعنی کشک
به چه حقی اسپری زدن به صورت این دختر وخواهران ما..
به نظرم کشک بهتره چون فایده ای داره
حالا فهمیدین چرا اینقدر طرح صیانت رو پیگیری و دوست دارن اجرا کنند
فقط باید در مملکت و گل گرفت،،،
همین و بس،،،
قانون فقط واسه ضعیفهاست
فوتبال ایران باید توسط فیفا تعلیق و توسط مردان ایران تحریم بشه، البته اگه غیرتی مونده باشه.
و خیلی چیزای دیگه که نگفتی....
واقعا حیف ایران
بهترین جمله. قانون=کشک
قانون یعنی وسیله ای برای رشوه گرفتن
زد و بند
قانون برای کسانیست که نه پول دارن نه پارتی
و مختص الان و این جناح آن جناح
قبل و بعد انقلاب نیست...
همیشه هم بوده و خواهد بود
ایرانو شماها حیف کردید ......
حیف از این ایرانیان اصیل و با فرهنگ که اسیر ناخواسته ها شده اند!
1
دراین کشور هیچ چیز سرجایش نیست قانون کیلو چنده
از کشاورزی ،محیط زیست ،بهداشت و پزشکی.....
کدومشون قانونمند هستن؟؟؟؟؟؟؟