تعهدی که گرفتار تسلسل میشود
نمایندگان محترم در نامهشان به طور خلاصه از دولت رییسی خواستهاند غربیهای تعهدناپذیر را متعهد کند. اما نگفتهاند چطور میتوان موجوداتی اساساً تعهدناپذیر را متعهد کرد
جمشید گیل در عصر ایران نوشت: بیش از ۲۵۰ نمایندۀ مجلس شورای اسلامی با امضای نامهای خطاب به ابراهیم رییسی، شرایطی را برای توافق مربوط به احیای برجام مطرح کردهاند که خود این شرایط مصداق نقض برجام است!
نمایندگان مجلس در نامهشان نوشتهاند که دولت آمریکا و سایر کشورهای غربی «باید تضمین دهند که از برجام خارج نمیشوند».همچنین افزودهاند: آمریکا و «سایر کشورهای طرف برجام باید تعهد دهند که از مکانیسم ماشه استفاده نخواهند کرد.»
جدا از اینکه طرفین هر توافقنامهای منطقا حق خروج از آن توافقنامه را دارند، باید گفت که متن برجام هم اجازۀ خروج از این توافقنامه را به یکایک دولتهایی که آن را امضا کردهاند، میدهد. چه ایران چه کشورهای غربی، طبق متن برجام، حق دارند از این توافقنامه خارج شوند.
همچنین استفاده از مکانیسم ماشه نیز، تحت شرایطی که در برجام ذکر شده، جزو حقوق کشورهای غربی و روسیه و چین است. وقتی برجام به طرف مقابل ایران اجازۀ استفاده از مکانیسم ماشه را داده است و دولت ابراهیم رییسی هم مشغول مذاکره برای احیای برجام است، مذاکرهکنندگان این دولت چطور میتوانند به کشورهای غربی و غیر غربی حاضر در برجام بگویند باید تضمین دهید که از مکانیسم ماشه تحت هیچ شرایطی استفاده نخواهید کرد؟
ممکن است نمایندگان محترم مجلس بگویند نفس همین امکان که کشورهای غربی میتوانند از برجام خارج شوند و یا مکانیسم ماشه را فعال کنند، مصداق ظلم به ایران است و چنین امکانی را باید از حریف گرفت.
شاید این طور باشد، ولی برای اینکه چنین سلاحی به دست حریف نیفتد، طبیعتا نظام سیاسی ایران در سال 94 باید از پذیرش برجام امتناع میکرد. ممکن است یکی دو جملۀ فرعی برجام از چشم مقامات سیاسی کشور دور مانده باشد، اما این اینکه کشورهای غربی میتوانند از امکانی به نام مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران استفاده کنند، قطعا به سمع و نظر همۀ مقامات تصمیمگیرنده در قبال برجام رسیده است.
بنابراین حتما مصلحت نظام ایجاب میکرده که برجام به رغم اینکه چنین امکانی را برای کشورهای غربی در نظر گرفته، پذیرفته شود. همان مصلحت اکنون هم موضوعیت دارد.
نمایندگان مجلس در بند ششم نامهشان به مادۀ 7 "قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی" اشاره کرده و آوردهاند که طبق این ماده «دولت جمهوری اسلامی موظف است انجام تعهدات از سوی طرف غربی در لغو تحریمها بویژه تحریمهای نفتی و بانکی و برگشت پول صادرات ایران به صورت بانکی و... را به مجلس گزارش کند و...»
به نظر میرسد که در متن فوق عبارت "بویژه تحریمهای نفتی و بانکی" حاوی جان کلام و اصل مطالبۀ نظام باشد. مشکل اصلی حکومت ایران در شرایط فعلی نه تحریمهای مربوط به تروریسم و حقوق بشر، بلکه همین تحریمهای نفتی و بانکی است.
بنابراین اینکه نمایندگان مجلس در بند چهارم نامهشان آوردهاند آمریکا و سه کشور اروپایی باید تعهد دهند که تحریمهای مرتبط با اتهامات تروریستی و مسائل حقوق بشری ایران باید لغو شوند، کارکردی جز منتفی کردن شانس احیای برجام ندارد.
در واقع معلوم نیست که نمایندگان مجلس با تعیین چنین شرایطی، خواستهاند به دولت رئیسی در احیای برجام کمک کنند یا مانع احیای برجام از سوی این دولت شوند.
عجیبتر اینکه، نمایندگان مجلس در بند اول نامهشان نوشتهاند دولت آمریکا و سه کشور اروپایی در طول هشت سالۀ گذشته نشان دادهاند که به هیچ تعهدی پایبند نیستند. اگر چنین است، پس چرا نمایندگان مجلس در بند سوم نامه این درخواست را مطرح کردهاند که کشورهای غربی باید تعهد دهند که از مکانیسم ماشه استفاده نخواهند کرد؟
وقتی طرف مقابل را اساسا نامتعهد میدانیم، چرا باید نامهای بنویسیم که از اول تا آخرش تاکید بر اخذ تعهد از طرف مقابل است؟
در واقع غربیها باید تعهد بدهند که از مکانیسم ماشه استفاده نمیکنند؛ اما از آنجایی که آنها ثابت کردهاند که به تعهدشان پایبند نیستند، ضمنا باید تعهد بدهند که این بار تعهدشان را نقض نخواهند کرد.
این اخذ تعهد از غرب، منطقا گرفتار تسلسل میشود؛ چرا که حتی اگر کشورهای غربی تعهد دهند که این بار تعهداتشان را نقض نخواهند کرد، باز بدبینی به غرب ایجاب میکند تعهد سومی هم از آنها بگیریم که تعهد دومشان یعنی این تعهد را که تعهداتشان را نقض نخواهند کرد، نقض نخواهند کرد!
احتمالا پاسخ نمایندگان محترم این است که توزرد از آب درنیامدن تعهد آنها پس از راستیآزمایی ایران معلوم خواهد شد. ولی مسئله این است که راستیآزمایی شامل لغو تحریمهای نفتی و بانکی میشود و منطقا استفاده از مکانیسم ماشه را در بر نمیگیرد.
یعنی پس از تایید ایران در خصوص لغو تحریمهای نفتی و بانکی، باز به هر دلیلی ممکن است یکی از کشورهای غربی مکانیسم ماشه را فعال کند.
همچنین، اگر اساسا به تعهد طرف مقابل اطمینانی نیست، ممکن است بساط تحریمهای نفتی و بانکی موقتا برچیده شود. یعنی پس از تایید لغو این تحریمها از سوی مجلس ایران، دولت آمریکا ممکن است به صورت یکجانبه یا با همراهی اروپاییها، مجددا این تحریمها را شامل حال ایران کند.
بنابراین اگر نمایندگان مجلس این قدر به محقق شدن تعهدات کشورهای غربی حاضر در برجام بدبین هستند، آیا بهتر نبود در نامهشان خواستار متوقف شدن مذاکرات مربوط به احیای برجام میشدند؟
منطقا چنین به نظر میرسد، ولی مسأله این است که نمایندگان مجلس هم به خوبی واقفاند که ارادۀ نظام معطوف به احیای برجام است. بنابر این نمایندگان محترم در نامهشان به طور خلاصه از دولت رییسی خواستهاند غربیهای تعهدناپذیر را متعهد کند. اما نگفتهاند چطور میتوان موجوداتی اساساً تعهدناپذیر را متعهد کرد؟ و لاجَرَم کار را بر دولت رئیسی بیش از پیش سخت کردهاند.
ارسال نظر