محمدرضا خاتمی: براندازان در کشور اقبالی ندارند
ما اصلاحطلبان میدانیم چه میخواهیم. ما شفافیت، عدالت، رقابت، انتخابات آزاد، آزادی، توسعه و پیشرفت کشور را میخواهیم و باور داریم رشد و توسعه بدون دموکراسی ممکن نیست؛ هرچند مثال نقض این موضوع در بعضی کشورها رخ داده است؛ اما پایداری رشد و توسعه بدون دموکراسی آنها مشخص نیست؛ بنابراین میدانیم چه میخواهیم؛ اما نمیدانیم چگونه باید به این خواستههایمان برسیم.
شرق: روز گذشته بیستونهمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران با سخنرانی سیدمحمدرضا خاتمی، نایبرئیس مجلس ششم برگزار شد.
محور اصلی سخنان وی، مهمترین موانع توسعه سیاسی در ایران با محوریت مهمترین موانع پیشروی جبهه اصلاحات بود.
خاتمی در این مراسم گفت:
دو گروه کارشان را راحت کردهاند زیرا صورتمسئله را پاک کردهاند؛ نخست براندازها هستند که میگویند تا نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، کاری از پیش نمیرود و باید این نظام برود. عمده اینها خارجنشیناند و معمولا با دردهای مردم آشنایی ندارند و حتی دیده میشود به سرمایههای کشورهای خارجی نیز وابستهاند و یک حرف و آن ضرورت براندازی را سالهاست که تکرار میکنند و میبینیم که در داخل کشور کمترین اقبال هم به آنها نمیشود زیرا مردمی که یک بار انقلاب کردند دیگر نمیخواهند با انقلابی دیگر و برای ناکجاآباد خود و نسلهای بعد از خود را گرفتار کنند.
گروه دوم هم کسانیاند که معمولا اکثر کانونهای قدرت را در اختیار دارند و با تعریف خاص خود از دین و گزارههای مختلف و مردم چشم بر وقایع بستهاند و پیش میروند و جریان سوم هم اصلاحات است که برخلاف دو گروه پیشین کار بسیار سختی در پیش دارد.
ما اصلاحطلبان میدانیم چه میخواهیم. ما شفافیت، عدالت، رقابت، انتخابات آزاد، آزادی، توسعه و پیشرفت کشور را میخواهیم و باور داریم رشد و توسعه بدون دموکراسی ممکن نیست؛ هرچند مثال نقض این موضوع در بعضی کشورها رخ داده است؛ اما پایداری رشد و توسعه بدون دموکراسی آنها مشخص نیست؛ بنابراین میدانیم چه میخواهیم؛ اما نمیدانیم چگونه باید به این خواستههایمان برسیم.
اکنون باید از خودمان بپرسیم اصلاحاتی که روزگاری مجلس، دولت و نهادهای مدنی را در اختیار داشت، چرا شرایط کنونی را تجربه میکند؟ من نمیخواهم در این مجال وارد این بشوم که چه محدودیتهایی وجود دارد و میخواهم بگویم خودمان بهعنوان اصلاحطلبان چه کردیم.
ما ناچاریم که ادبیات خودمان را تغییر دهیم. گفتمان و آرمانهای اصلاحات تغییر نمیکند و به هر حال ما خواهان دموکراسی هستیم؛ اما میشود ادبیاتمان را به گونهای تغییر دهیم که مردم متوجه شوند دموکراسی اگر سر سفرهشان باشد، چطور میتواند هم به تحقق هدف آزادی منجر شود، هم به بهبود اقتصاد.
اکنون جریان اصلاحات صرفا بیانیههایی در همراهی با مشکلات عادی و روزمره مردم مانند اقتصاد، آب یا فقر میدهد یا در مسائل سیاسی مانند سقوط هواپیمای اوکراینی بیانیه میدهد که کافی نیست. مردم احساس میکنند جریان اصلاحات برای خالینبودن عریضه بیانیهای میدهد.
ما تا اطلاع ثانوی باید از حضور در قدرت چشمپوشی کنیم. هرچند ایران کشور اتفاقات پیشبینیناپذیر است. ما چه زمانی فکر میکردیم بعد از 88 در سال 92 بتوانیم آنگونه اثرگذاری در انتخابات داشته باشیم؟ حالا ممکن است این اتفاق بیفتد؛ اما حالا هم آنها تجربهشان بیشتر شده، هم ما دیگر دل و دماغ کارهای آن شکلی سیاسی را نداریم.
ارسال نظر