شنیدهشدن صدای خلازیر بعد از چهل سال
گزارشی از محلهای در جنوب تهران که با وجود پتانسیلهای قوی اقتصادی، اما اهالیاش از مشکلات فراوانی رنج میبرند
همشهری: گاهی نوشتن سخت میشود؛ آن زمانی که سنگینی درد و رنج مردم بیشتر از گذشته به سینهات فشار میآورد و هر قدمی که با آنها در محلهشان برمیداری، چشمان پرگلایه بیشتری میبینی که حتی نه برای حل مشکلی، برای شنیدهشدنشان نیز، گوش شنوایی نداشتهاند. میگویند ۴۰سال است که هیچکس به محله ما نیامده که اینطور پای درددل ما بنشیند. میآیند عکس و سلفی میگیرند اما هیچ مشکلی از محله حل نمیشود.
«ظرف 10سال، سرطان ریه میگیریم.» این نخستین جمله کاسبی است که از سر خیابان، محلهگردی عضو شورا از «خلازیر» را دنبال کرده و برای گفتن مشکلاتش چندبار عرض پیادهرو را طی میکند. «باز آمدهاید که کاری نکنید؟» جملهای که در نهایت گفته میشود و عضو شورا را به سمت او میکشاند.
«دلم میخواهد کت و شلوار بپوشم، شیک سر کار بیایم و بروم. اینقدر اینجا فضای بدی دارد که هزینهکردن برای ساماندادن اینجا بیفایده است. برای یک مشت آهن، حجم زیادی ضایعات میسوزانند، ما اینجا در حال خفهشدن هستیم و آنها در حال گرمشدن.»
عضو شورای شهر تهران را به سمت محل دپوی زباله و زمین رهاشده میبرد؛ جایی که زبالهگردی بهدنبال پلاستیک یا هر زباله باارزشی برای فروش است. بعد میگوید: «قرار بود اینجا را فضای سبز کنند تا دیگر آشغال اینجا نریزند، اما هر تکه زمین یک مالک دارد و بخش زیادی از آن هم تحت تملک اوقاف است، شهرداری از پس توافق با همه مالکان برای تبدیل زمین به فضای سبز برنمیآید.»
او ادامه میدهد: «اول صبح آمدهاید و حجم زبالهها هنوز زیاد نشده، سر ظهر و بعدازظهر تبدیل به کوه زباله میشود، مردم هم تقصیری ندارند، وقتی فضا این شکلی است و سالهاست که نظافت و جمعآوری زباله این تکه سامانی ندارد، آنها هم آشغالشان را میریزند، اگرنه چهکسی بدش میآید این زمین در محلهای که حتی یک متر فضای سبز ندارد، محلی برای آسایشش شود نه تولید آلودگی؟» موقع خداحافظی میگوید: «اینبار شما برای ما کاری کنید.» اینبار؛ کلمهای که از سینه زخمخوردهای بیرون میآید اما همچنان امیدوار است به اصلاح؛ امیدی که بار وظیفه مدیریت شهری را سنگینتر میکند.
سرای محله را پلمب کردهاند
زیرسایه چشمان نظارهگر کسبه و حتی رهگذرانی که برای عرضه محصولشان به خلازیر آمدهاند، راسته خیابان را قدم میزنیم، دو طرف خیابان پر از گاراژهای ضایعاتفروشی است. وسط آنها، ناگاه با حجره فرشفروشی و شنیدن بوی ارهشدن چوب، دوگانه عجیبی جلوی چشممان به تصویر کشیده میشود.
فردی که از مازندران برای فروش چوب آمده، برای درمیانگذاشتن شرایط وخیم خلازیر پا پیش گذاشته و با ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران همکلام میشود و میگوید: «ما به شهرهای دیگر هم برای فروش میرویم، اما اینجا با وجود اینکه پایتخت است، شرایط بدتری دارد. اگر کارمان به درازا بکشد، شبها بهخاطر نبود روشنایی جرأت رفتوآمد در خیابان نداریم، هرکدام از مغازهها یک شکل دارند و شب شرایط خوفآوری ایجاد میشود.»
کمکم وارد کوچههای محله میشویم؛ هرچند امانی بهتنهایی و سرزده آمده اما توقفش در مغازهها یا کنار خانهای برای شنیدن مشکلات محله، جلب توجه میکند. یکراننده تاکسی جلو میآید؛ از پلمب در سرای محله میگوید. او که شروع به صحبت میکند، کمکمجمعیت زیاد میشود و هرکسی گلایهاش را به زبان میآورد؛ «محله فضای سبز و سرانه ورزشی درست درمانی ندارد، همین یک سرای محله را که برای اوقات فراغت بچههایمان یا اشتغالزایی فعال بود، اوقاف پلمب کرده، آنهم در محلهای که نصف حجم یک مخزن زباله سرنگ تزریق موادمخدر وجود دارد!»
«تمام باغات را نابود کردهاند»؛ اینرا پیرمردی میگوید که ۵۰سال ساکن خلازیر است و از زمان قدیم، محله را یادش میآید. با دست قسمتهای مختلف محله را نشان میدهد و میگوید: «ساختوساز امان ما را بریده؛ چند سال پیش هرچه زمین و باغ بوده، گرفته و ساختهاند، اکثرشان هم غیرمجاز است. ساختوساز میکنند اما وضع فاضلاب محله را سامان نمیدهند، کافی است باران بیاید، تمام خانه اهالی و مغازه کسبه را آب میگیرد. مریض شدیم از این وضع، خودمان دست بهکار نشویم، آب ما را میبرد.» پیرمرد که میرود، مادری با کیسه خرید جلوی عضو شورا را میگیرد و میگوید: «همین پیرمرد را میبینی، فضایی برای نشستن ندارد، این محله یک پارک ندارد که پیرمردانش دور هم بشینند، قرار نبود وضع ما اینطور باشد و کسی کار نکند. این محله پر از کارتنخواب و معتاد است اما بیمارستان ندارد، یک داروخانه ندارد، سطلهای زباله تمیز نیست، توقعمان از شورای شما چیز دیگری است، تا حالا چهکسی به این محله آمده که درد مردم را بشنود؟ هیچکس! محلهای که نه پاسگاه دارد و نه مدرسه راهنمایی، دخترهایمان را به محلات دیگری میفرستیم، این برخورد با ما رواست؟»
پیرمردان هربار یک نقطه را برای همصحبتی انتخاب میکنند، اینبار نبش کوچهای که مغازه ابزارآلات ماشین است. پنجششنفری میشوند. یکی از آنها میگوید: «اسم محله هم بددررفته، دیگران میآیند اینجا خلاف میکنند و فکر میکنند اهالی خلازیر خلافکارند، این محله عزت دارد، اما از آن طرف خانهها و مغازههایش آب، برق و گاز ندارند.» محله بافت فرسوده ندارد اما پر است از خانههایی که ساخته شده و فقر، اجازه تکمیل آن و نماکردن ساختمان را نداده است. مقصد آخر این محلهگردی، مسجد سیدالشهداست؛ مسجدی که اهالی از زن و مرد گرفته تا بچههای کوچک نیز دورتادور نشستهاند و گوش به حرفهای ریشسفیدان محله دادهاند برای طرح مشکلات و بعد پاسخی که ناصر امانی، عضو شورا تکتک به دغدغههای آنها میدهد.
برنامه تبدیل خلازیر به مرکز اقتصادی
آسیبهای اجتماعی بازار خلازیر متاثر از نبود امکانات و خدمات اجتماعی است و نیاز به ساماندهی دارد. سیدمهدی هدایت، شهردار منطقه۱۹ در اینباره میگوید: «خوشبختانه این بازار وضعیت اقتصادی خوبی دارد و برای رسیدگی به پهنه این محدوده باید در بخشهایی که ساختوساز انجام شده، تغییراتی ایجاد کرد و محدوده را با ساماندهی زمینه اشتغال، ضابطهمند کنیم. اگر زیرساختها را حل کنیم، میتوانیم به این افراد خدمات ارائه دهیم.» آمار موجود در شهرداری تهران نشان میدهد که حدود ۴ تا ۵هزار صنف در خلازیر شکل گرفته و اگر موانع قانونی اخذ پروانه این اصناف حل شود، آنهنگام خدماتی که شهردار منطقه۱۹ از آن صحبت کرده، قابل ارائه بوده و این محدوده تبدیل به یک مرکز اقتصادی میشود. از قرار معلوم برای رفع مشکلات خلازیر ۳طرح ویژه تدوین شده است.
هدایت درخصوص این ۳طرح میگوید: «طرح نخست تکمیل پارکی با نام «ایرانیان» که ساختش در بخشی از این محدوده شروع شده، ادامه یابد. البته بخشی که در آن ساختوساز شده و فعالیتهای اقتصادی در آن شکل گرفته، باید ساماندهی شود؛ چراکه این بخش قابلیت جمعکردن و از بین بردن ندارد. پیشنهاد دیگر هم مربوط به ضایعات و فروش اجناس دستدوم است. به همینخاطر مدیریت شهری تلاش میکند ظرف ۲ماه برنامههایی برای سازماندهیکردن فروش ضایعات به شکل صحیح تدوین شود. پیشنهاد دیگر استفاده از ظرفیت مالکان است؛ چنانکه طرحی اولیه در معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهیه شده که در آن از توان اقتصادی مالکان هم بهره خواهند برد؛ آنها آمادگی دارند تا با اخذ پروانه، معابر آن را اصلاح و زمینه ساماندهی آن را فراهم کنند.»
نظر کاربران
خنده دار ترین جوک سال ؛
تبدیل خلازیر به مرکزاقتصادی ؟؟؟؟