تسلط به فضای مجازی در آگهیهای کاریابی
بهنظر میرسد در آگهیهای کاریابی، جای ارائه مدرک را تسلط به فضای مجازی گرفته است.
روزنامه همشهری: گذشت آن روزهایی که برای فرستادن رزومه کاری به یک شرکت یا مشغول بهکار شدن در مؤسسهای، مدرک تحصیلی باید ضمیمه پرونده میشد. جدای از حساسیتها درباره معدل ذکر شده پای مدرک، نگرانیهایی هم درباره دولتی یا آزاد بودن دانشگاه مطرح بود.
حالا اما آگهیهای استخدام، کاریابی و... شکل تازهتری بهخود گرفته است؛ مثلا در آگهیها میآید که نیروی مجرب برای تولید محتوا و مدیریت فضای مجازی نیاز است یا فردی مسلط بر اصول هشتگگذاری، کپشننویسی حرفهای، تسلط بر قوانین و الگوریتمهای اینستاگرام، ایدهپردازی برای تولید و توضیح محتوا، تسلط به وردپرس و بارگذاری مطالب در سایت، توانایی آنالیز کسبوکار رقیب، استراتژینویسی و تقویم محتوایی و همچنین توانایی کار با نرمافزارهای آنالیز نیاز است؛ کسی که روحیه تعاملی برای پاسخگویی به دایرکتها، کامنتها و تعامل با سایر پیجها داشته باشد. تعداد روزافزون چنین آگهیهایی این فکر را در ذهنها پررنگتر میکند که عصر مدرکگرایی گذشته است. آیا دیگر برای پیدا کردن کار به مدرک تحصیلی نیاز نیست؟ آیا مدرک دانشگاهی تأثیر خود را از دست داده است؟
مرحله اول بیتأثیر کردن مدرک کار نامرتبط
مشاغل به ۱۰ گروه تقسیمبندی و سطح مهارت در آنها دستهبندی میشود. براساس این دستهبندی حداقل ۵۰ درصد از مشاغل موجود در بازار نیاز به تحصیلات عالی و دانشگاهی ندارند و افراد میتوانند با حداقل آموزشهای رسمی در آموزش و پرورش و گذراندن دورههای کوتاهمدت در فنی و حرفهای به شغل مورد نظر خود برسند.
براساس گزارش مرکز آمار ایران از افراد شاغل، بهصورت میانگین، عدمتطبیق مدارک دانشگاهی با گروههای شغلی بیش از ۷۰ درصد است. گفته میشود در بعضی از گروههای شغلی این نامرتبط بودن به بیش از ۹۰درصد هم رسیده. چنین ماجرایی باعث هدررفت منابعی است که دولت برای آموزشهای رسمی اختصاص داده و از سوی دیگر هم فرد از ۴ تا ۱۰ سال وقت خود را صرف خواندن دروسی کرده که منجر به هدررفتن عمرش شده است. پس از این دوران وارد مراکز فنی و حرفهای شده و با فردی که مدرک سیکل دارد همزمان مهارتآموزی را شروع خواهد کرد. همین امر باعث میشود نیاز به اخذ مدرک هر روز کماهمیتتر از روزهای گذشته شود.
دادههای تفصیلی مرکز آمار از بازار کار در سال ۹۷ نشان میدهد نرخ بیکاری برای دارندگان مدرک «دکترای تخصصی» و مدارک زیردیپلم، کمتر از ۱۰ درصد است و نسبت به باقی مدارک تحصیلی، در وضعیت بهتری قرار دارند. اگر از مدارک زیردیپلم فاکتور بگیریم، دارندگان مدرک تحصیلی دیپلم نیز وضعیت بهتری نسبت به دارندگان لیسانس، فوقلیسانس و دکتری حرفهای دارند. نرخ بیکاری افراد با مدرک دیپلم، ۳/ ۱۲ درصد اعلام شده است. این عدد با توجه به جمعیت فعال قابلملاحظه دیپلمهها که در حدود ۳/ ۶ میلیون نفر بوده، میتواند نشان دهد که دیپلم، مدرک پرطرفداری در بازار کار بوده است.
نکته عجیب اینکه اگر فردی با مدرک فوقلیسانس در سال۹۷ در جستوجوی شغل بوده، بهاحتمال ۳/ ۱۵درصد بیکار مانده است اما اگر فردی با مدرک زیر دیپلم بهدنبال کار میرفت، احتمال بیکاریاش در حدود ۷/۸درصد بود. بین همه مدارک تحصیلی، بالاترین نرخ بیکاری را لیسانسهها داشتهاند. تقریبا یکپنجم از افراد لیسانسه در سال گذشته، از جستوجوی شغل به نتیجهای نرسیدهاند. این دادهها میتواند از نزول کیفیت بازار کار ایران حکایت کند.
البته این نکته را نیز باید درنظر گرفت که با گسترش فعالیتهای بازار در فضای مجازی، آن دسته که در این فضا زمان بیشتری صرف میکنند، با چنین بسترهایی آشنایی داشته و حتی بدون مدرک تحصیلی نیز مورد هدف بیزینسهای بزرگ قرار میگیرند و بهراحتی به بازار کار جذب میشوند. این موارد، فارغ از کار اینفلوئنسرها و صفحههای پرطرفدار یا بهاصطلاح شاخهای مجازی است.
مرحله دوم بیتأثیر کردن مدرک خرید و فروش آن
وقتی مدرک تحصیلی از یک ارزش به نیاز و سپس به ارزش افزوده تبدیل شد، تجارت غیرقانونی خرید و فروش مدرک از سیکل، دیپلم، فوقدیپلم، لیسانس، فوقلیسانس تا دکتری به جریان افتاد. قیمت این میانبر پیشرفت هم با ضریب سختی کار خلاف تعیین شد. میانگین قیمت برای مدرک دکتری ۳۵ میلیون تومان و برای کارشناسیارشد زیر ۳۰ میلیون تومان برآورد میشود.
خب ذهن حسابگر آن دسته که خیلی زود وارد بازار کار میشوند زمان هدررفت در یک دوره تحصیلی را با کارکرد خود در آن دوره محاسبه کرده و نفع خود را در خرید مدرک خواهد دید. احتیاج به اخذ مدرک تحصیلی از آنجا ناشی میشود که گاهی مدرک، مرتبه اجتماعی فرد را تغییر داده یا به پذیرش او در گروهی خاص کمک میکند. این مسئله زمانی اهمیت دارد که فرد در جامعه به آن نیاز پیدا میکند، چون ممکن است در کل دوره کاری، فرد اصلا به مدرک تحصیلی نیاز نداشته باشد. این روزها نیز نیازهای بازار به نیروی کار متفاوت شده است.
دیده شدن در میان دیگر فعالان بازار شاید یکی از مهمترین اهرمهای استمرار و ماندگاری یک حرفه باشد. از اینرو بیشتر کارفرمایان دیگر بیش از کیفیت یا شاید هماندازه آن به ماندن در بازار فکر میکنند و سرمایه خود را در آن بخش هزینه میکنند. همین امر نیز باعث شده در حرفههای مختلف بخشی چون تولید محتوای مجازی راهاندازی شود؛ فعالیتی که نیازمند مدرک تحصیلی نبوده و دورههای آموزشی در آن تازه و نو یافته است.
مرحله سوم بیتأثیر کردن مدرک وصل شدن به تجربه جهانی
«آنچه در این سالها در دنیا مسیر خود را طی کرده و به این نقطه رسیده است که راههای آکادمیک و مهارتی باید به نوعی مکمل یکدیگر باشند؛ در ایران نو یافته است.» فاطمه مهاجرانی، رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان، با اشاره به این مطلب میگوید:«ورود به بازار کار علاوه بر مدرک دانشگاهی نیازمند کسب مهارتهای لازم است.
در جهان، مهارت داشتن در کنار مدرک، نکته مهمی است. در ایران هم روزگاری افرادی که وارد محیط دانشگاهی میشدند بهخاطر نوع آموزشها، آدمهای ماهری میشدند. اما به مرور ما شاهد رشد کمی دانشگاهها بودیم، یعنی افراد با مدرک از دانشگاه خارج میشدند، اما مهارت لازم را نداشتند.» به اعتقاد مهاجری امروز مسیر درستتری را طی میکنیم؛«توانمندیهای فردی و مهارتها در جای خود قرار گرفته؛ نه به این معنی که مهارت یا مدرک بیاهمیت است، بلکه هر یک در جای خود ارزشمندند. در حوزه علوم کاربردی مثل مهندسیها، بازاریابی و... اکنون نقش مهارت پررنگتر شده است. بهنظر به نقطه تعادلی که دنیا سالهای پیش به آن رسیده، نزدیکتر شدهایم.»
شاید لازم باشد با توجه به نیاز امروز بازار به نیروی کار این سؤال را مطرح کنیم که آیا واقعا ما به این تعداد مهندس عمران یا میکروبیولوژیک نیاز داشتیم؟ رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان میگوید:«لازم است در این نقطه، به واژههایی بیشتر توجه کنیم. یکی از این واژهها مارکتیزیشن بهمعنای بازاری شدن است.» بهگفته مهاجرانی دانشگاه بهعنوان یکی از ابزارهای کسب منفعت برای یک بنگاه آموزشی است. او بنگاه را بهمعنای اقتصاد و امر اقتصادی درنظر میگیرد. او توضیح میدهد که دانشگاه بهعنوان یکی از ارکان توسعه انسانی در یک کشور باید در دسترس باشد.
از اینرو ایران نیز در یک سیر طبیعی قرار دارد. یعنی در عین اینکه باید دانشگاهها و دسترسی به آموزش عالی زیاد میشد، مهارتیابی و نیاز بازار امروز در تعریف مشاغل جدید نیز باید راه خود را طی میکرد. حال اینکه در این مسیر مفهومهایی مثل ارزیابی مدارک تحصیلی یا ارزیابی صلاحیتهای شغلی یا... را کمتر وارد بازار کار کردهایم خود آسیبی دیگر است. فاطمه مهاجرانی میگوید: «امروز طبیعتا به آدمهایی نیاز داریم که هم با علوم آکادمیک آشنا باشند و هم این فضا را تجربه کرده و برای توسعه توانمندیهای فردی خود به فضای کار وارد شوند. یکی از این شاخصها آشنایی با فضای مجازی است. فضای مجازی یکی از بسترهای ارتباطی و توسعه فردی در حوزه توانمندیهاست که باید به آن توجه شود.»
ارسال نظر