عموی فیتیلهای در جلد عجیبترین مترجم چپگرا!
علی فروتن از نقش خاص و کوتاهش در سریال «خاتون» و نیز جای خالی فیتیله ای ها در برنامه های تلویزیون می گوید
خراسان: علی فروتن از نقش خاص و کوتاهش در سریال «خاتون» و نیز جای خالی فیتیله ای ها در برنامه های تلویزیون می گوید
برنامه «فیتیله» با حضور علی فروتن، محمد مسلمی و حمید گلی حدود ۱۵ سال مهمان خانهها بود و چند نسل از بچهها پای این برنامه نشستند.
برنامهای که مجید قناد آن را اجرا میکرد و حضور سه بازیگر با عنوان «عموهای فیتیلهای» و شوخیها و طنازیهایشان باعث شد حسابی دیده شوند. علی فروتن، یکی از عموهای فیتیله پس از حاشیههای قطع این برنامه، در آثار دیگری نیز حضور داشت و همین اواخر هم در سریال تاریخی «خاتون» نقش کوتاه «محمود اعتمادزاده»، مترجم و نویسنده چپگرا را بازی کرد که در جنگ جهانی دوم در ارتش ایران حضور داشت، اما پس از مجروح شدن توسط ارتش اشغالگر شوروی، به نویسندگی پرداخت و اتفاقا چپگرا شد! به همین بهانه سراغ این بازیگر خاطرهساز رفتیم و درباره برنامه «فیتیله» و سریال «خاتون» از او پرسیدیم.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
سال گذشته، پروژهای را با حمید گلی و چند نفر از بچههای تئاتر در زمینه تولید محتوای آموزشی شروع کردیم. اردیبهشت ۹۹ با یک موسسه آموزشی قرارداد بستیم تا با کمک حمید گلی و چند بازیگر تئاتر، کتابهای فارسی و علوم مقطع اول تا ششم ابتدایی را نمایشی و قابل فهم کنیم.
این فیلمها در یک بسته کمک آموزشی به مردم فروخته میشود. کار موزیکال جالبی شده که حدود ۲۴ هزار دقیقه است و با این شیوه آموزشی دیگر به معلم نیازی نیست. من همین اواخر نقش آقای «اعتمادزاده» را هم در سریال «خاتون» بازی کردم. یک کار دیگری هم هست که تا چند روز آینده به پیش تولید میرسیم.
این کار «سرزمین لاماس» نام دارد و حمید گلی آن را کارگردانی میکند. این کار هم قرار است هر پنج شنبه از یک ویاودی منتشر شود و بچهها میتوانند آن را ببینند. از گروه فیتیله فقط ما دو نفر حضور داریم. محمد مسلمی هم مشغول کار دیگری در برنامه «جمعمون جمعه» است و ما بدون او کارمان را جلو میبریم.
درباره سریال «خاتون» هم بگویید که نقش کوتاهی در آن داشتید. با توجه به سابقه کاریتان چطور چنین نقش کوتاهی را قبول کردید؟
قصه «خاتون» را تینا پاکروان نوشته است. او مثل هر نویسندهای برای هر نقشی چندین نفر را توی ذهن اش انتخاب میکند. ما سال گذشته درگیر کار آموزشی خودمان بودیم. با ما تماس گرفتند و گفتند که بیایید تا گپ کوتاهی بزنیم. وقتی وارد دفتر شدم، خانم پاکروان تعجب کرد که من از نظر قد و قواره، چهره و... خیلی شبیه آقای «اعتمادزاده» هستم. «محمود اعتمادزاده» شخص مولف و آدمی اهل مطالعه بوده است.
او به واسطه اینکه در فرانسه، مهندسی دریانوردی خوانده بود، به عضویت نیروی دریایی ایران درمیآید. او در جنگ جهانی دوم، دست چپش را از دست میدهد و از خدمت کنارهگیری می کند و به کار ترجمه میپردازد و تعداد زیادی از آثار نویسندگان مشهور مثل شکسپیر، بالزاک، رومن رولان و... را ترجمه میکند. خانم پاکروان هم وقتی با من صحبت کرد، گفت که این نقش کوتاه است و شاید مناسب سابقه کاری شما نباشد، ولی من قبول کردم. چون هم نقش موثری بود، هم احترام زیادی به سلیقه تینا پاکروان میگذارم.
در دیگر مصاحبهها هم گروه فیتیله از یک اختلاف سلیقه سخن میگویند که باعث شده در این سالها با آقای قناد کار نکنید. اما هیچ وقت درباره این اختلاف سلیقه سخن نگفتید.
در مقطعی از زمان یکسری عوامل جمع شده بودند که فیتیله تولید شود. ما ابتدا قرار بود یک آیتم 10-20 دقیقهای لابه لای برنامه کودک با اجرای آقای قناد بازی کنیم و برویم. اما این حضور، آرام آرام رشد کرد و طوری شد که برنامه آقای قناد در دل گروه فیتیله جا گرفت. این برنامه چون اهداف مشخصی داشت به اوج رسید و دیگر جایی برای بهتر شدن نداشت. خوبی برنامه فیتیله این بود که پخش زنده بود و ما همیشه در طول هفته، برنامهمان را با اتفاقات و اخبار آن هفته بهروز میکردیم، اما وقتی به خاطر یک شوخی که منجر به ممنوعالتصویری ما هم شد و اختلاف سلیقه، مدیران تلویزیون برنامه را از پخش زنده درآوردند ضعفها بیشتر نمایان شد.
یعنی مدیران سابق شبکه و تلویزیون هم در خداحافظی عموهای فیتیله نقش داشتند؟
من 14 سال از عمرم، همه جمعههای زندگیام را وقف کار کردم. میتوانستم به گردش و تفریح بروم یا در اعیاد همراه با خانوادهام به سفر بروم، اما ایستادم و فیتیله را اجرا کردم، چون آن را دوست داشتم. شاید مردم بگویند برای پولش ایستادی و آن را اجرا کردی، ولی من در آخرین قراردادم برای هر جمعه، کمتر از 200 هزار تومان میگرفتم. همان سال این مبلغ را میتوانستم در دو اجرا در بیاورم و زندگیام را بگذرانم.
ولی عشق به سرگرم کردن بچهها در روزهای جمعه، من را متعهد کرده بود که فیتیله را اجرا کنم. بعد از رفتن آقای ضرغامی، وقتی با سختگیریها برنامه را از اجرای زنده خارج کردند و لذت را از من گرفتند، این عشق، کمکم سرد شد. متاسفانه زحمت چندین ساله ما برای بعضی مدیران مهم نبود. وگرنه کجای دنیا برای برنامهای مثل فیتیله با آن میزان مخاطب، محدودیت ایجاد می کنند؟ جالب این جاست همینها به آپشنهایی برای نشان دادن کارنامه و سوابق مدیر بعدی تبدیل میشود و مدیر بعدی موقع آمدنش قول میدهد این برنامه را دوباره احیا کند!
از خداحافظی با فیتیله بگویید. آخرین بار، شما با مجید قناد خداحافظی کردید یا او از شما جدا شد؟
کارگردان فیتیله، محمد مسلمی و تهیهکننده آن مجید قناد بود. در آن مقطع آقای مسلمی و مجید قناد یک سری اختلاف نظرهایی پیدا کردند. من و حمید گلی تلاش کردیم فضا را آرام کنیم تا بنشینیم صحبت کنیم و کار را جلو ببریم. این روند ادامه داشت و به مرور هزینههای اجرای برنامه بالاتر رفت و سازمان هم خیلی حمایتمان نکرد.
وقتی برنامه درگیر مسائل مالی شد، بین تهیهکننده که مسئول مالی است و بقیه عوامل هنری برنامه چالش به وجود آمد و ما ترجیح دادیم همان جا کنار بکشیم و این برنامه ادامه پیدا نکند. سوءتفاهم بود و برنامه فیتیله حیف شد. وقتی بین خود عوامل همدلی کمتر شد، هرکسی از هرطرفی یک سنگی به طرفمان پرت میکرد. یکی دو سال بعد هم مجید قناد برنامه فیتیله دیگری راه انداخت، اما از طرف سازمان اعلام کردند که این موازیکاری است و گروه فیتیله آدمهای مشخصی دارد. من و حمید گلی و محمد مسلمی هم یکی دو سال بعد برنامهای به نام فیتیله 2 راه انداختیم که همین قضیه باعث دلگیریهای بیشتر شد.
اگر پیشنهاد بدهند که همکاران فیتیلهای دوباره دور هم جمع بشوند، قبول میکنید؟
نه، این برنامه دیگر جذاب نخواهد شد. چون دیگر آن دلودماغ و حال خوب وجود ندارد. وگرنه من خسته نیستم، دلشکستهام. به خاطر مدیریت غلط و حمایت نشدنمان دلم شکسته است. توقع داشتم بعد از چندین سال کار و تلاش حمایتم کنند، اما خیلی شیک و مجلسی ما را کنار گذاشتند.
ارسال نظر