۱۱۵۱۴۷
۱ نظر
۵۰۰۹
۱ نظر
۵۰۰۹
پ

تیتر بزنید «آرش توبه کرد»

آرش بارها پشت میله‌های زندان افتاده و می‌گوید در زندگی همه چیز را باخته است و حالا ادعا دارد «توبه کرده!» و دیگر سراغ دزدی نمی‌رود. او می گوید: من توبه کرده‌ام، اگر می‌شود تیتر بزنید «آرش توبه کرد» اگر این بار از زندان آزاد شوم قول می‌دهم از این کار لعنتی دست بردارم.

روزنامه ایران: بارها پشت میله‌های زندان افتاده و می‌گوید در زندگی همه چیز را باخته است و حالا ادعا دارد «توبه کرده!» و دیگر سراغ دزدی نمی‌رود.

«آرش» صورت‌سرخی دارد و همین شهرتی عجیب را به وی داده است و یکی از تبهکاران قدیمی است که بارها و بارها به‌خاطر گردنبندقاپی از سوی پلیس پایتخت دستگیر شده و به‌اندازه‌ای در کارش حرفه‌ای است که در یک چشم بر‌هم زدن گردنبند را می‌قاپد.

این دزد حرفه‌ای سه ماه پیش از زندان آزاد شد و دوباره فعالیت‌های تبهکارانه‌اش را آغاز کرد. آرش ادعا می‌کند پس از دستگیری توبه کرده و می‌خواهد از این به بعد همانند مردم عادی کار کند و به زندگی‌اش ادامه بدهد.

وی می‌گوید بیش از دو سال می‌شود که بچه‌هایش را ندیده و می‌ترسد آنان فهمیده باشند پدرشان دزد است!

الان چند ساله ای؟

۴۰ ساله شده‌ام.

برای چندمین بار است که دستگیر شده ای؟

فکر کنم پنجمین بار.

فقط گردنبند‌قاپی می‌کنی؟

بله.

چرا ؟

متأسفانه در این نوع سرقت حرفه‌ای هستم.

چند بار زندان رفتی؟

بهتر است بپرسید چند سال زندان بودی، در مجموع ۱۲ سال از عمرم را در زندان بوده‌ام.

به چه اتهام‌هایی؟

پنج سال آن را به خاطر درگیری خانوادگی و هفت سال نیز به‌خاطر دزدی.

پیش از دزدی چه شغلی داشتی؟

موتورسازی داشتم، گاهی موتور هم خرید و فروش می‌کردم.

پس چطور دست به دزدی زدی؟

به خاطر درگیری خانوادگی به زندان افتادم، پس از پنج سال زندان مجبور شدم برای پرداخت دیه، مغازه‌ام را بفروشم و رضایت شاکی را بگیرم. وقتی بیرون آمدم کاری نداشتم و پولی هم در دست و بالم نبود و با وسوسه یکی از بچه محل‌هایم دست به کیف‌قاپی و گردنبندقاپی زدیم.

به همین راحتی؟

نه، وقتی دوستم آمد و پیشنهاد داد قبول نکردم، خیلی اصرار کرد ولی اهمیتی ندادم ولی وقتی آنها را می‌دیدم که با موتور یا خودروی صفرکیلومتر جلوی پایم ترمز می‌کردند و خودشان را به رخ من می‌کشیدند کم‌کم وسوسه شدم. من پول ساندویچ نداشتم، آن وقت دوستانم پول‌هایی خرج می‌کردند که برق از سرم می‌پرید. بنابراین تصمیم گرفتم و با توجه به دست فرمان خوبی که در موتورسواری داشتم برای دزدی رفتیم.

نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟

برای بار نخست چرا، خیلی می‌ترسیدم ولی پس از چند سرقت ترسم ریخت.

چه زمانی ازدواج کردی؟

یک سال پس از آزادی از زندان.

همسرت می‌دانست دزدی می‌کنی؟

نه، آن زمان نمی‌دانست.

چند تا بچه داری؟

دو پسر چهار و هشت ساله دارم که دو سال است آنها را ندیده‌ام.

همسرت از تو جدا شده است؟

بله، سه سال پیش که بازداشت شده و به زندان رفتم وی دادخواست داد و از من جدا شد.

دوسال پیش که در همین پایگاه سوم پلیس آگاهی بازداشت بودی قول دادی که سرقت نکنی، پس چرا دوباره دست به دزدی زدی؟

بله، حرف شما درست است، آن زمان به‌خاطر ۱۰۰ بار گردنبندقاپی به زندان رفتم و با رد مال و
گرفتن رضایت از طعمه‌هایم آزاد شدم ولی خیلی بدهکار بودم و برای این‌که بتوانم بدهی‌هایم را جبران کنم مجبور شدم دزدی هایم را آغاز کنم.

چند سرقت انجام داده‌ای؟

17 سرقت.

چقدر پول به‌دست آورده‌ای؟

17 میلیون تومان.

با پول‌ها چه کار کردی؟

با 9 میلیون آن موتور خریدم، چهار میلیون آن در خانه‌ام است و چهار میلیون نیز نزد مالخر باقی
مانده است.

فکر می‌کردی این بار هم دستگیر شوی؟

بله، ولی نه به این زودی.

از زنان هم دزدی می‌کنی؟

در مرام من نیست که از زنان دزدی کنم.

به‌نظرت مقصر اصلی در زندگی‌ات چه کسی بوده است؟

ابتدا خودم و بعد دوستانم. آنها با دزدی و خلاف، وضعیت مالی خوبی داشتند و به‌طور غیر مستقیم مرا تحریک می‌کردند که من نیز به سوی خلاف بروم که این‌طور هم شد.

اگر به ۱۵ سال پیش برگردی دوباره دزدی را شروع می‌کنی!

نه، اگر می‌شد زمان را به عقب برگرداند به‌خاطر عشق موتور‌سازی که دارم، دوباره موتورسازی می‌زدم و مانند بقیه مردم آبرومندانه کار و برای خود و خانواده‌ام زندگی خوبی دست و پا می‌کردم ولی حیف...!

خانواده‌ات را می‌بینی؟

دو سال است که پدر، مادر و بچه‌هایم را ندیده‌ام. خانواده‌ام دوست ندارند مرا ببینند و فکر کنم از من متنفرند، دلم برایشان آنقدر تنگ شده که گاهی در خلوت خودم برایشان گریه می‌کنم.

به‌ نظرت این بار چه حکمی در انتظارت خواهد بود؟

نمی‌دانم، دیگر پیر و خسته شده‌ام و از زندگی در زندان نیز بیزار هستم.

حرف آخر؟

من توبه کرده‌ام، اگر می‌شود تیتر بزنید «آرش توبه کرد» اگر این بار از زندان آزاد شوم قول می‌دهم از این کار لعنتی دست بردارم و مانند آدم زندگی کنم و هر طور شده زن و بچه‌هایم را برگردانم و نان حلال به آنان بدهم و اگر بار دیگر دستگیر شدم حاضرم هر حکم سنگین حتی اعدام را نیز بپذیرم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

می‌خواید یکبار برای همیشه از «بی‌پولی» خلاص شید؟ این وبینار رایگان برای شماست 👇

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • یاعلی

    "در مرام من نیست که از زنان دزدی کنم".
    انشاا.. خدا به خاطراین مرامت کمکت کنه پای تصمیمت باشی و خانوادت رو برگردونی، هیچی خانواده نمی شه.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج