دلنوشتهای برای اندوههای کاظم هژیر آزاد
مهدی شفیعی؛ مدیر مسئول روزنامه ایران یادداشتی برای اندوههای کاظم هژیر آزاد منتشر کرد.
مهدی شفیعی؛ مدیر مسئول روزنامه ایران یادداشتی برای اندوههای کاظم هژیر آزاد منتشر کرد.
در بارش بلا؛ بیش از همیشه نگرانی از فروریختنهاست. نگرانی آوار شدن سقفهایی که هرکدام به امیدی برپا مانده بودند و ناگهان بر خاک خمیدند. هیچ چیز تلختر از کسر شدن آدمهایی نیست که به چنگ و دندان آنها را به امروز کشیده باشند تا به ثمر بنشینند و سایهگستر باشند.
این روزها مفهوم عبارت «از بلا دور باشی» را که بیهیچ تصوری از عمق فاجعه «بلا» بر زبان داشتیم، با پوست و گوشت و استخوان خویش لمس میکنیم.
ما برای یکدیگر آرزو میکنیم که از بلا دور باشیم و بلا چنان نزدیک است که به هر ثانیه، تلخ میشنویم که عزیزی به مرگ تسلیم شده و عطای زندگی را به لقایش بخشیده است و تلختر آنکه سوگواران به خاک غم نشسته باید درد دوری را تاب بیاورند و بیهیچ آداب و آیینی به عزای خویش بنشینند و در مردگان خویش نظاره کنند. هرکدام از ما این روزها تصاویری را دیدهایم که پیش از این در آیات الهی خوانده بودیم و از کتابها شنیده بودیم و در فیلمها دیده بودیم که تصاویر آخرالزمانی اینچنینند...
انعکاس تصویری از استاد «کاظم هژیر آزاد»- مرد متین و بزرگمنش تئاتر و سینما- که به تنهایی و دستبسته در هیأت تسلیم به جنازه فرزند خویش مینگرد، چنان دلخراش و استخوانسوز است که به کلمه درنمیآید و حیرتا که تابآوری آن هنرمند میتواند تعبیری از همدردی با همه مردمانی باشد که عزیزی از دست دادهاند و رنج تنهایی و بیتسلایی چشیدهاند؛ تصویری که میتواند تجسم آیه شریفه «وَ اِذِابتَلی ابراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاُتَمَّهُنّ...» باشند و درسی به یادگار از پدری که به بدرقه جانش آمده است اما سوگواریاش را فریاد نمیزند که مبادا اندک امیدی که هست، رنگ نومیدی بگیرد.
بردباری آن هنرمند در روزی که کشتی آرامشش را ساحلی امن در پیش نیست، ستایشبرانگیز است. اگرچه خوب میدانیم که هیچ مرهمی بر آن زخم ناسور کارگر نخواهد بود.
با صمیمانهترین تسلیتها با او زمزمه میکنیم که:
یارب این آتش که در جان من است/ سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
نظر کاربران
خدا به ایشون صبر بده.غم ازدست دادن فرزند خیلی سخته.خدایا خدایا مارونجات بده ازاین مخمصه
روحش شاد و یادش گرامی و خداوند تبارک و تعالی به این هنرمند کشورمان صبر عطا کند
واقعاخیلی سخته منم داغ پسرجوانمرگم رودیده ام وپس ازگذشت 5سال،2ماه،هنوزدربهت وماتم ب سر،می برم امیدوارم خداوندب ایشان صبرعطاکنه
چه غریبانه ،
خدا صبرش عطا کن .
تنهایی او بر سر جنازه فرزند جوانش غم انگیز است .از خدا میخوام برای کسی نیاورد .جزو عکسهایی است که میتواند موجب نگارش غمنامه های فراوان شود .خدا به اینپدر تنها ودوست داشتنی صبر بدهد .
پاسخ ها
خیلی. خیلی. سخته. کمر. پدر. از این. غم. خم. میشه خدایا. خودت. صبر بده
یارب این آتش که در جان من است/ سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
خدا به پدر ومادرش صبر وطاقت بده