مذاکره مستقیم ایران و امریکا چه نفعی دارد؟
گفتوگوي مستقيم و البته علني ايران و آمريکا يک فرصت واقعي براي آينده پرونده هستهاي ايران محسوب ميشود، فرصتي که به نظر ميآيد مقامات ارشد دو کشور به واقعيت آن پي بردهاند.
داود هرمیداس باوند نوشت: اگر ايران و آمريکا بتوانند به موضعي مشترک در خصوص پرونده هستهاي دست پيدا کنند بيترديد اعضاي اروپايي ۱+۵ با آمريکا همراه خواهند شد. به ديگر سخن تيم جديد هستهاي به درستي واقعيت پرونده هستهاي، نقطه آغاز و انجام آن را درک کرده و همين امر زمينهساز گفتوگوهاي پنهان و مقطعي و در حال حاضر علني و برنامهريزي شده با آمريکا شده است.
به جرات ميتوان اعتراف کرد موضعگيري مقامات کاخ سفيد بر رفتار ۱+۵ با ايران تاثير مستقيم دارد، همانطور که از آغاز دور جديد مذاکرات به صورت هويدا اين تغيير رفتار را مشاهده کرديم. بنابراين گفتوگوهاي ژنو نقش شاه بيت را در مذاکرات بازي ميکند.
نکته دوم در خصوص گفتوگوهاي ايران و آمريکا، دوجانبه بودن آن است. مقامات کاخ سفيد در گذشته نيز تمايل بسيار زيادي براي گفتوگوهاي دوجانبه داشتند و اين ايده را در سر ميپروراندند که به صورت دوجانبه مسائل خود را با ايران در ميان بگذارند؛ البته در پارهاي از موارد ويليام برنزنقش مذاکره کننده پنهان را به خوبي بازي کرد اما هيچگاه مذاکرات به صورت علني و خارج از چارچوب مذاکرات ۱+۵ صورت نميگرفت. بنابراين اگر در مذاکرات اخير دو طرف به يک تفاهم نسبي دست پيدا کنند بيترديد راه وين۵ براي مذاکرهکنندگان هموارتر ميشود.
بايد بدانيم اگر مذاکره کنندگان ايالات متحده تقاضاي ديدار دوجانبه دارند گوياي اين واقعيت است که ميخواهند دغدغهها و درخواستهايشان را با ايران مستقيما در ميان بگذارند و به طور مستقيم پاسخ خود را از هيات ايراني و به تبع آن مقامات ارشد نظام دريافت کنند.
نکته سوم؛ صلاحيت مذاکرات است. تمام طرفهاي درگير در پرونده هستهاي ايران پذيرفتهاند که دغدغه آمريکا مهمترين بخش اين پرونده است، بنابراين براي حل آن نميتوان صورت مسئله را پاک کرد و اتفاقا ايران نيز اين موضوع را به خوبي درک کرده است.
طرف ايراني در طول مذاکرات ميتواند همانطور که طرف آمريکايي از دغدغهها و خواستههايش دم ميزند خواسته هايش را مطرح کند بنابراين مذاکرات دوجانبه ميان ايران و آمريکا منحصرا داراي صلاحيت لازم است وهمگان اميدوارندمذاکرات ژنو راه وين را باز کند.
ارسال نظر