۱۱۳۵۷۹۹
۱۸ نظر
۵۰۱۱
۱۸ نظر
۵۰۱۱
پ

طلاق به خاطر هزینه آرایشگاه

طبقه سوم دادگاه خانواده مثل هر روز شاهد حضور زوج‌هایی بود که راهی جز جدایی برای زندگی مشترکشان نیافته بودند. هوای گرم و دم کرده سالن انتظار انگار طاقت مراجعه کنندگان را کم کرده و دیگر تحمل ایستادن نداشتند.

روزنامه ایران: طبقه سوم دادگاه خانواده مثل هر روز شاهد حضور زوج‌هایی بود که راهی جز جدایی برای زندگی مشترکشان نیافته بودند. هوای گرم و دم کرده سالن انتظار انگار طاقت مراجعه کنندگان را کم کرده و دیگر تحمل ایستادن نداشتند.

کنار دستگاه آب سردکن زوج جوانی روی نیمکت نشسته بودند. مرد به آرامی زیر گوش همسرش زمزمه می‌کرد اما زن جوان چنان بی‌تفاوت به پنجره رو به‌رو خیره مانده بود که انگار حرف‌های همسرش را نمی‌شنید. مرد جوان این بار صدایش را بلندتر کرد و گفت: آخه عزیز من چرا گوش نمی‌کنی؟ مگه من خواسته غیرمنطقی از تو دارم؟ فقط می‌گم این عادت ناپسندت را ترک کن. کدام آدم عاقلی هفته‌ای سه چهار بار به آرایشگاه می‌رود و علاوه بر وقت با ارزشش پول بی‌زبون را هم این جوری دور می‌ریزد؟

در حالی که مرد جوان دیگر کم‌کم تن صدایش بالاتر می‌رفت منشی دادگاه شماره پرونده این زوج جوان را خواند و وارد اتاق قاضی شدند.

قاضی میانسال در حال مطالعه پرونده بود پس از چند دقیقه رو کرد به زن جوان که نگار نام داشت و گفت: دخترم واقعاً به‌خاطر آرایشگاه رفتن دادخواست طلاق داده‌ای به‌ نظر خودت عجیب نیست؟ تو هنوز ۲۳ سال سن‌ داری معنای طلاق را می‌دانی؟

نگار با نگاهی به همسرش سیاوش و حلقه درون دستش گفت: نه چرا عجیب باشد؟ من دوست دارم به آرایشگاه برم و همیشه زیبا و آراسته باشم.

در همین موقع سیاوش گفت: آقای قاضی ما در یک جشن تولد با هم آشنا شدیم. حدود ۲ ماه و نیم با هم دوست بودیم. معاشرت کردیم سینما و پارک رفتیم. راجع به موضوعات مختلف حرف زدیم اما راجع به زندگی مشترک و خواسته‌هایمان زیاد حرف نمی‌زدیم و همین ساده انگاری برایم مشکل ساز شد. یک روز در جمع دوستانمان از نگار خواستگاری کردم او هم قبول کرد و در کمتر از ۳ ماه زیر یک سقف رفتیم و زندگی مشترکمان شروع شد.

چند ماهی که گذشت کم‌کم متوجه شدم همسرم یک عادت عجیب دارد و آن هم اعتیاد به رفتن آرایشگاه است. اوایل اهمیتی نمی‌دادم اما وقتی مجبور شدم بخش زیادی از درآمدم را برای هزینه آرایشگاه نگار صرف کنم به او تذکر دادم اما هیچ توجهی نمی‌کرد و می‌گفت من همیشه باید آراسته باشم و از دوستانم زیباتر.

در اینجا ناگهان نگار گفت: آقای قاضی شوهرم مرد دروغگویی است قبل از ازدواج به من گفت مغازه ساعت فروشی دارد اما بعد متوجه شدم که دروغ گفته و شاگرد مغازه است و توان پرداخت هزینه‌های زندگی مرا ندارد.
قاضی رو به سیاوش کرد و گفت: چرا به همسرت دروغ گفتی؟

سیاوش گفت: فکر می‌کردم اگر بگویم شاگرد مغازه هستم شاید با ازدواجمان مخالفت کند. جناب قاضی باور کنید من نمی‌گم که آرایشگاه نرو یا خرید نکن من فقط می‌خواهم شرایط زندگی متأهلی رو هم درک کند ولی او فکر می‌کند هنوز مجرد است در این مدت هر بار گفتم به خانه پدر و مادرم برویم گفته با دوستانم قرار دارم یا نوبت آرایشگاه دارم من دوست ندارم آنقدر به آرایشگاه برود او همین جوری هم زیباست.

نگار رو کرد به سیاوش و گفت: تو که نمی‌توانستی خرج یک زندگی را بدهی چرا زن گرفتی؟ نه عروسی مفصلی برایم گرفتی نه سفر بردی حالا پول آرایشگاه هم نمی‌خواهی بدهی؟ من همین جوری هستم اگر نمی‌خواهی با من زندگی کنی ۸۰۰ تا سکه مهریه‌ام را بده جدا می‌شوم.

قاضی با دیدن درگیری لفظی زوج جوان گفت: من لزومی نمی‌بینم که در همین جلسه حکم طلاق را صادر کنم ابتدا باید دو ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر مشکلتان طی این دوماه حل نشد آن وقت تصمیم نهایی را می‌گیرم و حکم را صادر می‌کنم حالا هم بیایید صورت جلسه را امضا کنید.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    بعد میگن چرا زن نمیگیری!!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      زن بگیر اما
      انتخاب عاقلانه ، بعد زندگی عاشقانه
      ولی ما برعکس عمل میکنیم یعنی
      انتخاب عاشقانه ، بعد زندگی عاقلانه

  • moelia

    من شوهرم اعتیاد دارد بازم می ترسم بچه رو بگیره

    پاسخ ها

    • نون خ

      کدوم بچه رو بگیره...

    • بهمن

      درود

  • غلامحسین گلزاری

    نه دروغ زوج پسندیده است و نه مکرر آرایشگاه رفتن زوجه قابل توجیه است. مرد باید از دروغ گفتن خود ابراز پشیمانی و توبه کند زن از عادت خود تغییر رویه دهد. زن به آرایشگاه برود ولی متعادل و مرسوم. مثلا ماهی یکبار جهت زیبایی خود واسه شوهرش به آرایشگاه برود که به نظرم شوهرش هم راضی باشد. این هم مشاوره رایگان برای زوجین. خوشبختی، موفقیت، تندرستی و آرامش شان را از خداوند متعال خواهانم.

    پاسخ ها

    • مرتضی

      چشم داداش؛فقط چون تو گفتی گلزار جون

    • حمید رضا

      چشم.کاش همه مثل شما خوب بودن

    • نون خ

      حرفت منطقی بود ولی کسی نیست که عمل کنه

  • بدون نام

    یه راه این هست که خانومه ،بره آرایشگری یاد بگیره بعد برا خودش آرایشگاه بزنه هم درآمد برا خودش ایجاد کرده هم اینکه بیست و چهار ساعت هست آرایشگاه ، به خودش میرسه

    پاسخ ها

    • حمید رضا

      آفرین.چه ایده خوبی

    • نون خ

      بیاد من مجانی ارایشس میکنم خخخ

  • علی 11

    ای بابا، تو این دوره زمونه دختر و پسرا 6 ماه هم نمیتونن با هم در یک ارتباط دوستانه که هیچکدوم از تعهدات و سختی‌های زندگی زناشویی را ندارد، دوام بیارن، بعد بدو بدو میرن ازدواج میکنن

  • بدون نام

    والا زن گرفتن ترسناکه من نزدیک چهل سالمه و مجردم با وضع جامعه دیگه‌م زن نخواهم گرفت فکرم راحت اعصابم راحت پولم واسه خودم و هرمدلی هم بخوام خودمو سرگرم میکنم، به مجردام سفارش میکنم قبل ازدواج از خودشون بپرسن "چرا دارم ازدواج میکنم؟ یا چرا باید ازدواج کنم؟" اگه مث من جواب منطقی براش نداشتن بدونن وقت ازدواجشون نیست!!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      ان شا الله یک زن خوب گیرتان می اید

  • بدون نام

    قاضی طلاقشو بده

    پاسخ ها

    • بدون نام

      طلاق چیز خوبی نیست کمی فکر کنن دوماهی خانم یره خونه باباش تا ببینم مامان وباباش چطور راهنماییه دخترشون میکنن بعد دختر پشیمون میشه میره سر زندگیش ایشاله

  • بدون نام

    مثل فیلمای فرهادی تهش بازه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج