۱۱۱۸۶۵۵
۵۰۲۷
۵۰۲۷
پ

آشتی ایران و عربستان، اجبار یا انتخاب؟

ایران و عربستان سعودی از ژانویه ۲۰۱۶ پس از واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران هیچ‌گونه روابط دیپلماتیکی ندارند. اخیرا محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت که این کشور می‌خواهد روابط خوبی با ایران داشته باشد.

روزنامه اعتماد: ایران و عربستان سعودی از ژانویه ۲۰۱۶ پس از واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران هیچ‌گونه روابط دیپلماتیکی ندارند. اخیرا محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت که این کشور می‌خواهد روابط خوبی با ایران داشته باشد.

در هفته‌های گذشته اخباری مبنی بر دیدارهای پنهانی برخی مقامات ایران و عربستان در عراق منتشر شد که بعدا از سوی هر دو کشور مورد تایید قرار گرفت. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که در سال‌های اخیر تنش میان دو کشور شدید بود و عربستان به درخواست‌های ایران برای مذاکره جواب رد می‌داد.

ایران و عربستان سعودی از ژانویه ۲۰۱۶ پس از واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران هیچ‌گونه روابط دیپلماتیکی ندارند. اخیرا محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت که این کشور می‌خواهد روابط خوبی با ایران داشته باشد. در مقابل سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران از تغییر لحن عربستان سعودی استقبال می‌کند،گفت: با دیدگاه‌های سازنده و روش گفت‌وگومحور، این دو کشور مهم منطقه و جهان اسلام می‌توانند با پشت سر گذاشتن اختلافات، وارد فصل تازه‌ای از تعامل و همکاری برای نیل به صلح و ثبات و توسعه منطقه‌ای شوند. در رابطه با این تحولات، رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی(عطنا) مصاحبه‌ای اختصاصی با پروفسور شیرین هانتر استاد دانشگاه جورج تاون در امریکا انجام داد.

*بسیاری از کارشناسان علت تغییر رویکرد عربستان نسبت به ایران را در هفته‌های اخیر به سیاست جدید امریکا در دوره بایدن در خاورمیانه همچنین استیصال این کشور در جنگ یمن ربط می‌دهند. اگر با این دلایل موافقید در این صورت آیا می‌توان گفت سیاست جدید عربستان یک «انتخاب» نیست بلکه از روی «اجبار» است؟

عوامل مختلفی در تمایل عربستان سعودی حداقل برای جست‌وجوی امکان کاهش تنش با ایران و احتمالا در آینده، ایجاد رابطه کمتر خصمانه با تهران نقش داشته است: نخست خسارات ناشی از جنگ در یمن بوده است. ماجراجویی عربستان در یمن به جای تحکیم نفوذ این کشور در خاورمیانه، موجب خسارات اقتصادی قابل توجه همچنین تضعیف جایگاه بین‌المللی عربستان شده است. دوم، جنگ یمن همراه با عواقب پس از ماجرای جمال خاشقچی به موقعیت ریاض نزد ایالات متحده آسیب زده بنابراین به رویکرد محتاطانه دولت بایدن در قبال عربستان سعودی کمک کرده است. به عنوان مثال بایدن برخلاف دونالد ترامپ مایل نیست از ماجراجویی‌های منطقه‌ای ریاض بدون هیچ‌گونه سوالی حمایت کند. سوم، احتمال احیای برجام و به‌طور بالقوه کاهش تحریم‌های امریکا علیه ایران نیز ممکن است در تصمیم عربستان برای گفت‌وگو با تهران نقش داشته باشد اما تهران و ریاض هنوز تا عادی‌سازی روابط فاصله دارند. در مورد اینکه آیا تصمیم عربستان برای گفت‌وگو با ایران به دلیل اجبار یا انتخاب است، پاسخ کمی از هر دو است. تا حدی همین منطق در مورد تهران نیز صدق می‌کند. ایران نیز نتوانسته است به خواسته‌های منطقه‌ای خود دست یابد، از مشکلات اقتصادی رنج می‌برد و می‌تواند در برخی از موارد مانند تولید نفت و استراتژی اوپک از کمک ریاض استفاده کند.

*اگر تغییر رویکرد عربستان نسبت به ایران را تاکتیکی و نه استراتژیک بدانیم، احتمال تغییر آن در آینده و در شرایط متفاوت دیگری هم وجود دارد. در این صورت ایران چگونه می‌تواند مانع از این تغییرات متناوب در رویکرد عربستان نسبت به خود شود؟

به‌ طور کلی سیاست در خاورمیانه ناپایدار و تحت‌تاثیر تغییرات ناگهانی وگاهی غیرعقلانی است. علاوه بر این سیاست و خط مشی قدرت‌های بزرگ عمیقا بر تحولات خاورمیانه اثرگذار است. بنابراین اگر بایدن به برجام برنگردد یا دوباره به ریاض نزدیک‌تر شود یا اگر حوثی‌ها در یمن متحمل شکست شوند، موقعیت عربستان سعودی در قبال ایران به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد. ایران فقط با پایان دادن به انزوای بین‌المللی، رهایی از تحریم‌های اقتصادی، توسعه اقتصادی قدرتمند و قدرت دفاعی توانمند و موثر و اتخاذ سیاست خارجی واقع‌بینانه و ایران‌محور می‌تواند خود را در برابر این تغییرات ناگهانی مصون کند. البته رفتار عربستان سعودی در قبال ایران تا حدودی نتیجه مستقیم سیاست‌های خود ایران هم بوده است.

*برخی کارشناسان ریشه اختلافات ایران و عربستان را ایدئولوژیک می‌دانند. در این صورت چرا در دوره ریاست‌جمهوری هاشمی به خصوص خاتمی شاهد روابط خوبی میان دو کشور بودیم که به توافق امنیتی میان دو کشور در دوره خاتمی نیز انجامید. نقش کارگزاران (رهبران) در مناسبات میان دو کشور چقدر اهمیت دارد؟ آیا به نظر نمی‌رسد اختلاف اصلی میان دو کشور در سال‌های اخیر عمدتا جنبه ژئوپلیتیک و امنیتی دارد؟

اختلافات ایران و عربستان ریشه‌های بسیاری دارد که برخی از آنها در روابط ایران با سایرکشورهای عربی نیز صدق می‌کند. یکی از آنها اختلافات قومی و رقابت تاریخی عرب و فارس است. جمهوری اسلامی ایران این عامل را ناچیز ارزیابی می‌کند اما به ‌شدت ادراکات اعراب از ایران از جمله حتی به اصطلاح متحدان عرب ایران را شکل می‌دهد. اختلافات فرقه‌ای عامل دیگری است که بر روابط ایران با سایر اعراب و حتی کشورهایی مانند ترکیه نیز تاثیر می‌گذارد. در مورد ریاض عامل فرقه‌ای بسیار مهم بوده است. الگوهای متفاوت اتحاد و ائتلاف، چنانکه عربستان سعودی متحد ایالات متحده است و ایران با امریکا دشمن است، مشکل دیگری است. به اینها رقابت برای سلطه منطقه‌ای را نیز باید افزود. یکی از دلایل بهبود نسبی روابط ایران و عربستان سعودی در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی به این دلیل بود که هر دو سعی در تعدیل سیاست ایران و بهبود روابط با غرب داشتند. بدون پایان دادن به تقابل ایران با امریکا و حتی اروپا، بهبود پایدار در روابط ریاض و تهران بعید خواهد بود.

*فردریک کمپه از شورای آتلانتیک در مقاله‌ای با اشاره به ۴ نگرش در روابط میان ایران با عربستان، ترکیه با مصر، امارات با قطر و اسراییل با کشورهای عربی در هفته‌های اخیر، آن را یک فرصت تاریخی برای همگرایی و تنش‌زدایی در خاورمیانه مانند همگرایی و نهادسازی در اروپا بعد از جنگ جهانی دوم توصیف کرده است که بایدن باید از آن نهایت استفاده را ببرد. البته از چند سال قبل ایران با ارایه طرح صلح امید، خواستار چنین همگرایی شده بود. نظر شما در این باره چیست و موانع تحقق چنین شرایطی کدامند؟

فردریک کمپه به چند مورد مکالمه تلفنی و ملاقات‌های غیرمستقیم بین عربستان سعودی و رقبای منطقه‌ای‌اش و تلاش بی‌انگیزه ترکیه برای برقراری رابطه با مصر بیش از حد توجه کرده است. همه اختلافات عمده این دولت‌ها هنوز وجود دارد و تغییری نکرده‌اند. همچنین جاه طلبی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی آنها هنوز هم پابرجاست. بنابراین ایده همکاری منطقه‌ای و حل اختلافات بر اساس الگوی اروپا غیرواقعی است.کشورهای اروپایی گرد هم آمدند زیرا با تهدید مشترک اتحاد جماهیر شوروی روبه‌رو بودند. همچنین ایالات متحده به ادغام آنها کمک کرد. علاوه بر این حداقل کشورهای اروپای غربی ارزش‌های مشترکی داشتند و همه آنها توسط دو جنگ جهانی آسیب دیده بودند.

هیچ‌یک از این شرایط در خاورمیانه وجود ندارد. ادراکات تهدیدمحور از سوی کشورهای خاورمیانه بسیار متفاوت است. هیچ ابرقدرتی مایل به پذیرش یک توافق امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه نیست. برعکس قدرت‌های بزرگ رقیب تمایل به تشدید اختلافات و رقابت‌های منطقه‌ای دارند. سپس مساله اسراییل وجود دارد که بسیاری از کشورهای منطقه در مورد آن دیدگاه‌های متنوعی دارند. با توجه به این شرایط، جای تعجب نیست که ابتکار صلح ایران پذیرفته نشود.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج