واکاوی دلائل واکنش منفی به سند ۲۵ساله
به نظر می رسد میتوان ۴ دلیل در بیان چرایی واکنش منفی بخشی از مردم نسبت به نقشه راه ۲۵ ساله ایران - چین متصور شد.
جلیل بیات در عصر ایران نوشت: سند همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین که از آن با عنوان نقشه راه میان دو کشور نام برده می شود، با واکنش های متفاوتی در افکار عمومی روبرو شد. بسیاری از واکنش ها منفی و خصمانه بود، به طوری که از آن با عنوان توافق «ترکمنچای چینی» یاد کرده که باعث استعمار ایران توسط چین می شود.
در حالی که بارها عنوان شده این سند در واقع نقشه راه همکاری های دو کشور در بلند مدت بوده و حاوی هیچ توافق خاص یا ارقام و رقمی نیست، اما بخشی از افکار عمومی حاضر به پذیرش این صحبت ها نشده و استدلال می کنند «اگر واقعا ایران را به چین نفروختید، پس جزییات توافق را بیان کنید.»
اینکه مردم نسبت به آینده خود و کشورشان حساسیت داشته باشند ارزشمند است، با این حال به نظر نمی رسد صرف مکتوم ماندن جزییات این تفاهم (و نه توافق) علت اصلی واکنش های منفی باشد، چراکه پیش از این نیز بسیاری از توافقات میان ایران و کشورهای دیگر بدون ذکر جزییات منعقد و اجرایی شده و در سطح بین الملل نیز پیش می آید که جزییات برخی قراردادها یا توافقات علنی نمی شود.
بدین لحاظ به نظر می رسد می توان ۴ دلیل در بیان چرایی واکنش منفی بخشی از مردم نسبت به نقشه راه ۲۵ ساله ایران - چین متصور شد.
1- کاهش اعتماد عمومی
از دست رفتن اعتماد میان دو فرد یا میان جامعه و حکومت می تواند به راحتی و به سرعت رخ دهد، در حالی که بازسازی آن زمان بر و بسیار مشکل است. در سال های اخیر بنا به دلایلی اعتماد عمومی نسبت به مسئولان کاهش یافته است. اگرچه شکاف اصلی میان دولت و ملت در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد رخ داد، اما در سال های اخیر نیز بروز برخی اتفاقات به عمیق تر شدن این شکاف کمک کرد. لاپوشانی اولیه در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، تکذیب و تایید ماجرای صید ترال در خلیج فارس توسط چینی ها، دعوت علنی مردم به بورس و متضرر شدن مردم و ... تنها بخشی از اتفاقاتی است که اعتماد عمومی نسبت به مجموعه حاکمیت را تضعیف کرده است.
لذا در این شرایط علنی نشدن جزییات تفاهم ایران - چین بیش از آنکه علت مخالفت های عمومی باشد، معلول این بی اعتمادی است.
2- تبلیغات رسانه های خارجی
بدیهی است در فضای بی اعتمادی میان جامعه و حکومت (و رسانه هایش) مردم برای دریافت اخبار به سمت رسانه های رقیب و مخالف نظام گرایش پیدا می کنند، چراکه ناخودآگاه این تصور شکل می گیرد که این رسانه ها واقعیت را منعکس می کنند. این معضلی است که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران به دلیل محدودیت رسانه ها در آزادی بیان وجود داشته و باعث گرایش مردم به رسانه های خارج از کشور شده است.
لذا در شرایطی که هیچ جزییاتی از تفاهم نامه ایران - چین اعلام نشده، افکار عمومیِ کنجکاو نیز به توضیحاتِ رسانه های مخالف نظام توجه می کند، که برخی نه تنها عجیب، بلکه گاها خندهدارند و این هزینه ای است که برای محدودیت رسانه ها در ایران پرداخت می شود. بنابراین تحریک افکار عمومی توسط رسانه های مخالف نظام، دلیل دیگری برای خشم و عصبانیت نسبت به تفاهم نامه ایران - چین است.
3- افزایش نارضایتی عمومی
نارضایتی عمومی در هر جامعه ای می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و به طرق مختلف ظهور و بروز کند. در ایران و حداقل در سال های اخیر نارضایتی عمومی بیشتر جنبه اقتصادی و رفاهی داشته است. این نارضایتی گاه به صورت خشونت آمیز و در قالب اعتراضات و شورش های خیابانی (مانند دی ۹۶ و آبان ۹۸) و گاه به صورت مدنی (مانند عدم شرکت در انتخابات اسفند ۹۸) خود را نشان داده است.
اما یک جنبه دیگر از نحوه بروز نارضایتی عمومی، واکنش به سیاست های راهبردی کشور در حوزه سیاست خارجی است. به این معنا که جامعه سعی می کند با کشورهایی که رابطه خوبی با نظام دارند مخالفت کند و برعکس نسبت به کشورهایی که نظام با آنها مخالف است، ابراز خشنودی نماید. حس تنفری که جامعه ایران نسبت به روسیه و چین دارد از این منظر قابل درک است.
اگرچه نسبت به روسیه یک پیشینه تاریخی و نسبت به چین سابقه واردات اجناس بنجل و آسیب به تولید کننده ایرانی وجود دارد و قطعا می تواند تاثیرگذار باشد. اما این سوال مهم است که چرا چنین احساسی نسبت به انگلستان، فرانسه، پرتغال یا امریکا وجود ندارد؟
4- احساس ضعف ملی
روحیه ملی از ابعاد مهم قدرت کشورها محسوب می شود. جامعه ای که نسبت به حاکمان، منابع و توانمندی های خود اطمینان دارد و در یک کلام از روحیه ملی بالایی برخوردار است، کمتر احتمال دارد در مذاکره و توافق با سایر کشورها احساس کند مورد چپاول قرار گرفته است.
در سال های اخیر دو دسته عوامل خارجی (تحریم ها) و داخلی (سوءمدیریت و رقابت های مخرب سیاسی) باعث شده روحیه ملی در مردم ایران تضعیف شود و لذا تفاهم نامه با چین را از روی اضطرار و باعث غارت و چپاول کشور تصور کنند. مردمی که برای اولیه ترین نیازهای خود (خوراک) باید صف بایستند، چگونه می توانند از اعتماد به نفس و روحیه بالایی برخوردار باشند؟ لذا در این شرایط آنها ایران را در موضع ضعف می بینند و چین را کشوری زیرک، فرصت طلب و یاغی که به دنبال سوءاستفاده از ایران است.
بنابر این چنین بر می آید که با توجه به این چهار دلیل است که مردم چنین از تفاهم با چین برآشفته و عصبانی شدند.
پی نوشت: چنانکه از عنوان و محتوای یادداشت برمی آید، هدف، تحلیلِ نقشه راه ۲۵ ساله ایران - چین و و داوری نسبت به آن نیست، غرض واکاویِ علل واکنش منفی جامعه ایران نسبت به آن است.
*مدرس دانشگاه و پژوهشگر روابط بین الملل
نظر کاربران
همه اینها درست
عوامل ایجاد کننده این چهار آیتم چی بوده
چهار دلیل که کاملا درست است
فقط دلیل اول
هیچ اعتمادی به مسئولین نداریم .
اینا به دوربین نگاه میکنن و دروغ میگن .
به دلایل کاهش اعتماد عمومی این بندها رو هم اضافه کنید: در واقع اصلی ترین دلایل رو نگفتید!
- افزایش چشم گیر فساد و دزدی در بین مسئولین
- بی لیاقتی مسئولین در اداره کشور
- تامین مخارج گروه های وابسته به ایران در خارج از کشور
ناراضیان مشخص است چه کسانی هستند,در دوران جنگ تحمیلی کدام کشور ها بر علیه ما بودند شاید یادشان رفته یا از اون دسته افرادی بودند که از کشور رفتند ,لعنت خدا بر چنین افرادی ضمنا اینگونه افراد اعتراضشان ارزشی ندارد.
و به همه اینه بیفزایید کلمه دروغ را ...
دلیلش معلومه واکاوی نمیخاد که.
بمباران تبلیغاتی علیه این قرارداد.
همین.
اگه نفروختین بیایین مفاد قرار داد رو بگین
چطور دراین مورد بسیار ازکشورها این توافق راافشا نکردن مورد دیگر از دیگر کشورها الگو نمیگیرید
هیچکس در ایران اختیار ندارد یک وجب خاک ایران را به کشور دیگری واگذار کند و به مسئولین و دولت اطمینان داریم زنده باد ایران
سابقه منفی چین در انعقاد قرارداد با دیگر کشورها مهمترین عامل بدبینی مردم است .آزموده را آزمودن خطاست .
مااحمدی نژادقبول داریم اون بخونه مال قبول میکنیم کلاه سرمون نرفته ایران بربادنرفته
واکاوی نمیخواد.مردم ازقدرتهای بزرگ خاطره بددارند .
اگر همین قرارداد را با ترکیه یا مالزی یا الجزایر ببندید خاطرات خوب ازخود میگذاشتید.
مرگ بر چین
مرگ بر کمونیست
درود بر ایران اسلامی
از بس که دروغ به خورد مردم دادند و سرمایه های کشور را به یغما بردند و فقر را بر جامعه گسترانیدند...جنگلها مراتع کوه ها دریاچه ها و...همه را با نام مرگ بر آمریکا به نابودی کشاندند و در دنیا منزوی ترین و بی اعتبارترین مردم شدیم...حالا چطور اعتماد کنیم...شما بفرمایید چطور ؟
نویسنده محترم مقاله، شما بعنوان یک روزنامه نگار برای یکبار هم که شده از دفتر روزنامه ات بیا بیرون و برو با افرادی که سالهاست در صنعت کشور مشغول بکار هستن صحبت کن تا متوجه بشی که چینیها و شرکتهاشون چه بلایی بر سر اقتصاد و صنعت کشور ما آوردن
نوار خالی پر کرد ، همین . خیلی هم نرم عذرخواهی کرد بابت اینکه روزهای اول توافق با چین ، همراه با بقیه جوگیر شد و تا تونست علیه این توافق مفید سخنپراکنی کرد . بازهم دمش گرم که پذیرفت ، براوو
مرگ برچین
خوب بود بی طرفانه کوتاه مختصر و مفید
کاملا درسته
مرگ بر چین و قراردادش
احسنت بر این نوشته
باچین معامله کردن به نفع ملت ایران نیست