قطع بلوطها و یادی از راه حل بلوطیِ احمدینژاد
شاید شگفت آور باشد اما درختان یا جنگلهای بلوط اگرچه یادآور زاگرس و دغدغۀ فعالان محیط زیست است، پیوندی هم با سیاست دارند. بلوط و سیاست؟ بله!
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: توقف و تعطیلی پروژۀ چهار بانده شدن جادۀ یاسوج به سیسخت در پی از بین رفتن قریب ۳۰۰۰ اصله درخت بلوط و اعتراض فعالان محیط زیست، موضوع گزارش تازۀ عصر ایران است و اگر ندیدهاید، ببینید.
نام «سیسخت» البته به تازگی بیش از قبل و به خاطر زلزلۀ بهمن ۹۹ بر سر زبانها افتاد اما به عنوان یک شهر توریستی و خوش آب و هوا در دامنۀ رشتۀ کوه دنا برای خیلیها جذاب و آشناست.
همین که ادارۀ راه قول داده پروژه را بدون قطع درخت از سر بگیرند نیز جای امیدواری دارد هرچند میتوان پرسید گزارهای تا این حد بدیهی را چرا از ابتدا لحاظ نکرده بودند که نباید درختی قطع شود و چرا قطع درخت نباید به مجوزهای خاص نیاز داشته باشد و تازه صدور این گونه مجوزها هم باید تابع شرایط خاصی باشد؟ آیا نباید احتمال منفعت جویی و تضاد منافع و افزایش ارزش زمینها را در نظر گرفت؟
البته گفته خواهد شد در راستای ایمنسازی جاده بوده و چون گزارش همکارمان «زینب رحیمی» قابل تأمل و حاوی جنبه های گوناگون است تکرار آن مدنظر نیست و غرض، اشارتی است دیگر.
شاید شگفت آور باشد اما درختان یا جنگلهای بلوط اگرچه یادآور زاگرس و دغدغۀ فعالان محیط زیست است، پیوندی هم با سیاست دارند. بلوط و سیاست؟ بله!
داستان از این قرار است که پس از تشدید تحریم ها در سال ۱۳۹۰ و به ویژۀ در پی تحریم بانک مرکزی که دست و بال دولت را که به پول زیاد عادت کرده بود بست، محمود احمدینژاد رییس جمهوری وقت اعلام کرد با طرحی ۴ مادهای اقتصاد را متحول و تبعات تحریمها را جبران می کنیم و همه منتظر ۲۱ دی ۱۳۹۱ بودند تا گزارش پیشنهادهای او را در صحن علنی مجلس بشنوند و خیلی ها گوش به رادیو داشتند.
آن احمدی نژاد اگرچه با احمدی نژاد قبل از اردیبهشت ۹۰ متفاوت و از چشم اصول گرایان برکشندۀ خود افتاده بود اما با احمدی نژاد امروز هم متفاوت بود که تشدید تحریم ها را به حمله به سفارت انگلستان در تهران و متعاقب آن تحریم بانک مرکزی نسبت می دهد و یک طرح برنامه ریزی شده برای ساقط کردن دولت او یا به صورت تلویحی و با ایما و اشاره با هدف میوهچینی حامیان قالیباف در انتخابات ۹۲ میداند و برخی هم البته هشدار شهردار وقت تهران دربارۀ درختان باغ سفارت انگلستان در قلهک و دو هفته قبل از حملۀ بسیار پرهزینه را به عنوان شاهدی برای مدعای احمدینژاد ذکر میکنند و این شاهد را هنوز خود او نگفته یا احتمالا مشاوری پیشنهاد نداده است.
در آن روز اما به جای پرداختن به این موضوعات، راهکارهایی چون واگذاری زمین و معدن و هدف مندی یارانهها را پیشنهاد داد.
پیشنهاد مشخص او اما بازگرداندن دامداران به جنگلهای بلوط بود تا هم نیاز به واردات علوفه منتفی شود و هم ۴۰۰ هزار شغل ایجاد شود. یعنی اتفاقی که با نفت ۱۲۰ دلاری رخ نداده بود با «بلوط» حادث شود:
«ما ۶ میلیون هکتار جنگل بلوط داریم که رها شده اند و دولت برای حفاظت آنها، کارمند استخدام می کند. در این ۶ میلیون هکتار جنگل بلوط سالانه ۶ میلیون تن، بلوط تولید می شود ولی زیر پای درخت ها از بین می رود.
از آن طرف سالی ۷ میلیون تُن علوفه وارد می کنیم و حالا (به خاطر تحریم ها) در تأمین علوفۀ مرغ و گوسفند دچار مشکل شده ایم. مردم را از جنگل ها بیرون کردیم تا از جنگل ها حفاظت کنیم. جنگل ها را به دامداران بازگردانیم تا ۴۰۰ هزار شغل ایجاد شود (و نیاز به واردات علوفه هم کم شود.)»
نظر کاربران
احمدی نژاد راست گفته....