راه فراری از زلزله تهران نیست
آنچه در مدیریت بحران زلزله سیسخت رخ داد، باعث شد که نگرانیها نسبت به شرایط تهران پس از زلزله احتمالی بیشتر از قبل شود.
خبرآنلاین: آنچه در مدیریت بحران زلزله سیسخت رخ داد، باعث شد که نگرانیها نسبت به شرایط تهران پس از زلزله احتمالی بیشتر از قبل شود.
اگرچه مسئولان هلال احمر بر این باور بودند که این مشکل چندان اساسی هم نبوده؛ محمدحسن قوسیان مقدم، دبیرکل هلال احمر، در این رابطه میگوید: «در شهر ما واقعا خانه تخریب شده زیادی نمیدیدیم و از ۱۰ خانه یک خانه آسیب دیده بود. در محلهها هم هیچ کسی ندیدیم و همه در خانهها بودند. مردم چادر گرفته بودند، اما چادر نزده بودند. صبح روز بعد، به بازدید خانههای مردم رفتیم، اتفاقا آنجا هم مردم نسبت به نبود چادر اعتراض میکردند ولی مثلا در داخل خانه یکی از همین معترضان دیدیم چادر هلال احمر در راهرو خانه است. در خانه دیگری هم دیدیم مردم چادر را در حیاط خانه زده بودند و از ترس در آنجا زندگی میکردند. با این وجود ما آن شب هم چادر پخش کردیم و در مجموع ۲۸۰۰ چادر توزیع شد.»
مشروح گفتوگو محمدحسن قوسیان را اینجا بخوانید:
آقای قوسیان، یک توضیحی از آخرین وضعیت مناطق زلزلهزده سیسخت میدهید؟ شرایط زلزلهزدگان چطور است؟
همانجا با سیستم آنلاین هلالاحمر همه مدیران به شکل تصویری ارتباط برقرار کردیم و ساعت ۱۰:۳۰ با استانهای هم مرز کهگیلویه و بویراحمد ارتباط گرفتیم. معاون امداد در استان همان موقع به سیسخت رفت و حدود یک ساعت بعد متوجه شدیم ۲۶ روستای اصفهان و ۱۲۰ روستای کهگیلویه تحت تاثیر زلزله قرار گرفتند، ما خیلی نگران بودیم.
آقای قوسیان این ماجرای چادر اتفاقی است که در همه بحرانها تکرار میشود. سوال اصلی این است که چرا نمیتوان به آنهایی که میترسند در اردوگاهها اسکان داد و نه چادرها، تا دیگر چنین مسائلی به وجود نیاید؟
ما تجربه جواب ندادن اردوگاهها را داریم، با این حال با درخواست ستاد مدیریت بحران آنها را ساختیم. اینجا به طور اسثتنا خانهها هم خراب نشده بود و به همین دلیل کسی به اردوگاه نیامد. مگر این که در مدیریت بحران به جمعبندی برسیم که فقط به مردم در اردوگاهها خدمات میدهیم. باید ببینیم یک مدیریت عقلانی باید انجام بشود و یا یک مدیریت احساسی، در مدیریت عقلانی باید به تعداد افراد فقط یک چادر بدهیم اما در شرایط احساسی ممکن است که به یک نفر پنج چادر برسد.
از سویی مدیریت کار دست یک دستگاه نیست، در آنجا استاندار فرماندار ارشد است و بخاطر همین ما میبینیم یک تجربه چند بار تکرار میشود.
شما اتفاقا اشاره کردید که حل برخی چالشها مثل ایجاد حس امنیت، شاید منجر حضور مردم در چادرها بشود. چرا پس از سالها زلزله بم هنوز این اتفاقات تکرار میشوند؟
در زلزله بم آیین نامه مدیریت بحران نداشتیم، اما الان داریم. پس این طور نیست که چیزی یاد نگرفته باشیم. ما از آن زمان یک سازمان مدیریت بحران تشکیل دادیم و نسبت به بم چند قدم جلوتر هستیم. اما درباره تجربه عملی همچنان مشکلاتی هست و خودشان الان میگویند کاش برای توزیع چادر از دفترچه استفاده میشد. ساعت اول گفتیم میخواهیم دفترچه توزیع کنیم اما قبول نکردند.
دقیقا چرا نسبت به همین موضوع ساده نباید از قبل تصمیمگیری انجام شده باشد؟ مخصوصا در شرایط کرونا این تصمیم مهمتر می شود.
ببینید ما امسال چندین مانور برگزار کردیم و در آخرین مانور در اسلامشهر پیشنهاد کردیم که سازمان مدیریت بحران هم باید این کار را کند. مدیریت بحران کشور هم باید این کار را انجام بدهد تا وظایف همه دستگاهها معلوم شود، ما بخاطر این مانورها آمادگی لازم را داشتیم، اگر این طور نبود نمیتوانستیم در شب اول حادثه هزار چادر منتقل کنیم.
عملیات به این سنگینی دیده نمیشود اما مسائل در توزیع خودش را نشان میدهد. در توزیع هم مشکل این است که فردی به هر دلیلی فکر میکند که باید دو چادر بگیرد. یا اصلا آن فرد از مناطق زلزلهزده نیست، میآید جلوی چهار دوربین سروکله میزند و میگوید چادر نیست.
این همه چادر توزیع کردیم، اما تا پس لرزه ۴.۵ ریشتری کسی از آنها استفاده نمیکرد و الان براساس آخرین گزارشها شهر پر از چادر است.
شاید مشکل اصلی در خود وجود چادر برای مدیریت بحران باشد؛ فکر نمیکنید وقتش رسیده که در اسکان اضطراری از سولهها و اردوگاهها جای چادر استفاده شود؟
در زلزله کرمانشاه، جریانی از کانکس راه افتاد. اما مشکل ما در ایران این است که تعداد روستاها بسیار زیاد است و معمولا تلفات زلزلهها در روستاها خیلی زیاد است، البته در این زلزله سیسخت روستاها اصلا تکان نخورده بودند.
از سمت دیگر از نظر فرهنگی هم مشکلاتی هست و حتی آنهایی که آسیب ندیدند حس میکنند باید کمک بگیرند. این در حالی است که ما برای این زلزله یک ریال هم استمداد منتشر نکردیم. در زلزله آخر ترکیه، ما خواستیم کمکهای آنها برای سیل گلستان را جبران کنیم، اما آنها اصلا اجازه ندادند و گفتند حادثه در حدی نیست که کمک بینالمللی بگیرند.
بعد به ما فشار میآورند که شماره کارت اعلام کنیم، بخاطر همین یک عده مردم عادی خودشان کمک عادی جمع کرده و پخش کردند و مشکلاتی مثل پخش غذاهای کپک زده هم به وجود آمد.
این زلزله سیسخت با همین قدرت ناچیزش این همه حواشی داشت، درباره زلزله احتمالی تهران شرایط به چه شکل میشود؟
دعا میکنیم که زلزله نیاید، اما راه فراری از زلزله تهران نیست و باید آماده بشویم، الان نسبت به زمان زلزله بم آمادگی بیشتری داریم. در سیسخت بعد از زلزله به طور خودکار استانهای معین ما معلوم شدند. اما تهران با سیسخت اصلا قابل مقایسه نیست.
فرض کنید در تهران زلزله بیاید، واقعا چه کاری میتوانیم انجام بدهیم؟ استانهای معین مناطق ۲۲ گانه تهران معلوم است اما وضعیت به این سادگیها نیست. در یک زلزله قوی با ریزش دیوارهها خیابانها بسته میشود، مثلا فرض کنید بعد از زلزله از جنوب شهر بخواهید به میدان انقلاب برسید، میدانید این کار چند روز طول میکشد؟ مگر چند میلیون نیرو میخواهیم وارد کنیم؟
به همین دلیل تهران وضعیت خاصی دارد، در اوایل دهه ۸۰ چند پایگاه بزرگ اقماری در تهران تهیه کردیم، اما این تعداد جوابگو نیست. به همین دلیل این که بگوییم ۱۰۰ درصد آمادگی داریم، اصلا امکانپذیر نیست.
قطعا شما در هلالاحمر برای زلزله تهران چند سناریو در نظر گرفتهاید، این سناریوها برچه اساس است؟
ببینید چون هلال احمر همیشه در همه حوادث خودجوش در صف اول است، همه فکر میکنند که ما مسئول همه چیز هستیم، اما در کشور یک ستاد مدیریت بحران زیر نظر وزارت کشور وجود دارد و یکی از اعضای آن ما هستیم. وظیفه ما امداد ونجات و اسکان اضطراری است. سناریوی ما باید، سناریوی مدیریت بحران کشور باشد. در آن حادثه بزرگ از هلال احمر به تنهایی کاری ساخته نیست.
اما در همین بحث امداد و نجات هم مشکل تکراری وجود دارد، این که خسارتدیدهها به اردوگاهها و سولهها نمیروند، علت چیست؟
بحث فرهنگی است، علاقهای که آن فرد به زندگیش دارد و دل کندن از آن کار را سخت میکند. در بحث آموزش همیشه میگوییم افراد باید کیفی حامل مدارک اصلیشان داشته باشند که همین را از خانه خارج کنند. آموزش این جزییات باعث میشود که مردم تصمیمات بهتری بگیرند.
گفتید که از لحاظ مالی مشکل دارید، این مشکل چقدر عمیق است؟
ما منبع درآمدی نداریم و بیشتر اعتبارتمان را از کمک دولت و مردم تامین میکنیم، به همین دلیل واقعا از مجلس و دولت توقع داریم که کمک کنند، مخصوصا الان که در حال تنظیم بودجه هستند. هرچه انبارها بیشتر پر بشود موقع بحران راحتتر هستیم. فرض کنید در تهران زلزله بیاید و بانکها از بین برود، چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ توقع داریم در بحث اعتبارات به هلال احمر توجه بشود.
ما چند بخش سنگین داریم که در بودجه ریالی برای آن در نظر نمیگیرند؛ ما ۵۶۰ پایگاه امداد جادهای داریم که هزینه دارد، اما ردیفی برای آن وجود ندارد. یک ناوگان هلیکوپتری داریم که خیلی از عملیاتهایمان را با کمک آن انجام میدهیم. ما یک بار از قله کوه فردی را نجات دادیم، اما از آن فرد یک ریال پول دریافت نمیکنیم و هلیکوپتر هزینه دارد.
یک بحث دیگر مربوط به داروهاست که هلال احمر در توزیع آن مسئولیت دارد و امسال شاهد کمبود آن بودیم، ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
اکثر داروهای ما در کشور تولید میشوند و به خودکفایی رسیدیم، یک مشکلمان این است که هرچیزی را بیش از واقعیتش بزرگ میکنیم. مثلا ممکن است یک داروی سرطانی موجود نباشد، دارویی که شاید ۱۰ نفر به آن نیاز داشته باشند اما از نظر ما جان یک نفر هم ارزش دارد. ولی وقتی شرایط را خیلی بزرگ میکنیم این احساس عمومی به وجود میآید که دارو نداریم.
جدا از ارزشمند بودن جان حتی یک نفر و اهمیت نبود یک داروی خاص، امسال در انسولین هم به مشکل خوردیم. اینطور نیست؟
ببینید چند نوع انسولین وجود دارد، ما امسال در یک نوع قلمی که راحت مصرف میشود، کمبود داشتیم. اما تب این مسئله در جامعه میافتد که کلا انسولین نیست، در حالی که بارها وزارت بهداشت به ما اعلام کرد صرفا در این نوع خاص مشکل وجود دارد.
مشکل هم به هر دلیلی میتواند به وجود بیاید، یک روز سیبزمینی و روزی دیگر پیاز نداریم. ممکن است در انتقال بار مشکل به وجود بیاد و ۱۰ روز مسئله ایجاد شود.
یکی دیگر از حواشی دارویی کرونا مربوط به واکسن است، بالاخره هلال احمر در بحث واردات دارو چه نقشی دارد؟
در بحث واکسن، تب جامعه بالا رفته است در حالی که میگویند تاثیرگذاری یک واکسن ۹۰درصد است، ممکن است شما بدشانس باشید و در ۱۰درصد قرار بگیرید. ثانیا که راه پیشگیری فقط واکسن نیست و بهتر است که ترجیحا یک فرد آسیبپذیر استفاده کند. شاید خیلیها اصلا احتیاجی نداشته باشند.
ما در جمعیت هلال احمر کشور اعلام آمادگی کردیم که اگر وزارت بهداشت بخواهد میتوانیم از ظرفیتها استفاده کنیم و شاید بتوانیم از جایی واکسن دریافت کنیم، البته به شرطی که دولت از ما بخواهد.
چنین خواستهای نشد؟
خوشبختانه خود وزارت بهداشت شروع به خرید واکسن کرونا کرده است.
اما چند روز پیش هلال احمر اعلام کرد که میخواهند واکسن چینی وارد کنند و با تکذیبیه سریع وزارت بهداشت روبرو شد. ماجرا چه بود؟
دو ماه قبل وزارت بهداشت از ما هم درخواست کرد و ما با چینیها وارد مذاکره شدیم، بعد وزارت بهداشت توانست از روسیه وارد کند و ما مذاکراتمان با چینیها به نتیجه نرسید. ما الان در دنیا ۸ میلیارد نفر آدمیم و چندصد میلیون واکسن وجود دارد. به همین دلیل طبیعی است که هر کشوری اول به جمعیت خودش و بعد دوستانش واکسن میدهد. مردم باید تا آن زمان تحمل کنند، اما ناگهان یک جو نادرستی به وجود میآید و گفته میشود در کشوری ۵ هزار دز واکسن تزریق شده است.
احتمالا آنها به شاهزادهها واکسن تزریق کردهاند، ما که در کشور شاهزاده نداریم. ما ۸۰میلیون نفر جمعیت داریم و همه مثل هم هستیم، آنها به شاه زادهها و مسئولانشان واکسن تزریق میکنند اما اینجا کادر درمان در اولویت هستند.
ارسال نظر