گروگانگیریِ افکار عمومی به سبک احمدینژاد!
محمود احمدینژاد اگرچه سیاست «بگمبگم» را معمولا در رابطه با رقبای خود به کار میبرد، و برایش فرقی ندارد روبهرویش میرحسین موسوی نشسته باشد یا غلامعلی حدادعادل ایستاده باشد. اما به نظر میرسد او در حال استفاده از این حربه علیه برخی نهادهای نظام است، البته بدون اشاره مستقیم.
روزنامه همدلی: محمود احمدینژاد اگرچه سیاست «بگمبگم» را معمولا در رابطه با رقبای خود به کار میبرد، و برایش فرقی ندارد روبهرویش میرحسین موسوی نشسته باشد یا غلامعلی حدادعادل ایستاده باشد. اما به نظر میرسد او در حال استفاده از این حربه علیه برخی نهادهای نظام است، البته بدون اشاره مستقیم.
محمود احمدینژاد نشان داده است که موسم انتخابات فصل بیشفعالی اوست ودر این وضعیت ممکن است دست به هر اقدامی بزند. او که به تازگی با سخنان غلامعلی حدادعادل مواجه شد که با لحن مطمئنی خبر از رد صلاحیتش میداد، آنچنان برآشفت که او را دستبوس فرح پهلوی آخرین ملکه حکومت شاهنشاهی خطاب کرد. اتهامی سنگین که طی آن فردی با سابقه چهاردهه حضور در نهادهای نظام جمهوری اسلامی و ارتقا تا حد سران نظام، دستبوس همسر شاه سابق خوانده شود، آن هم بدون هیچ سندی، انگیزه بالایی میخواهد که ظاهرا محمود احمدینژاد در رابطه با مخالفانش دارد و ملاحظهای مانع راهش نخواهد شد.
حدادعادل در آن سخنان گفته بود:«احمدینژاد را اصلا به عنوان شوک انتخابات در نظر نگیرید، یعنی تکلیف روشن است.» وی درباره احتمال نامزدی احمدینژاد گفته بود:«زیاد تحت تاثیر موضعگیری و فضای مجازی و حرفزدنها نباشید. چنین اتفاقی نخواهد افتاد، دفعه قبل هم نیفتاد، حالا که ۴ سال هم گذشته و بدتر هم شده است.» به غیر از حدادعادل، زاکانی نماینده قم نیز در سخنانی به تازگی گفته که احمدینژاد رد صلاحیت میشود. احمدینژاد سخنان حدادعادل را به نوعی اعلام مهندسی انتخابات دانست و خاطرنشان کرد:«رهبری میگویند ادعای مهندسی انتخابات، سخن دشمن است و این آقا بلافاصله رسماً و در حالیکه ماهها به انتخابات مانده است، به گونهای سخن میگوید که خبر از مهندسی قطعی انتخابات توسط شورای نگهبان میدهد.»
او البته سخنان حدادعادل را بیشتر از آن که نشان میدهد جدی تلقی کرده و تقریبا مطمئن است که این بار نیز به مانند دوره قبل از سد شورای نگهبان عبور نخواهد کرد، به همین دلیل تصمیم گرفته است که سطح بگمبگمهایش را کمی بالاتر ببرد؛ آن هم با اتهام عجیبتر و تندتری.
ضبط کردهام و درجای مطمئنی گذاشتهام
او در تازهترین ویدئویی که از سخنانش منتشر شده، ادعای عجیب احتمال ترور خود را مطرح کرده و با تهدید کردن فضای عمومی از یک افشاگری خبر داده است. سایت دولت بهار که معمولا مواضع و گزارش فعالیتهای او را منتشر میکند، فایلی تصویری از سخنان اخیر او منتشر کرده که درآن گفته است:«من مسائل را گفته و تشریح کردهام چون اطلاع دارم که کجاها، چه کسانی مینشینند و چه تصمیماتی میگیرند. اینها را گفتهام، ضبط کردهام و در چندین جای مطمئن قرار دادهام. همانهایی را که نوشتهام دنبال کنید، میتوانید متوجه بشوید که وابسته به کجاها هستند. نمیتوانند از دست ملت در بروند. امروز یک ملت بزرگ و تاریخساز در صحنه است.
هر کس در طول تاریخ فکر کرده که میتواند سر ملت شیره بمالد، سر خودش را شیره مالیده است. ملت یک رودخانه عظیم است که تمام آلودگیها را میشوید و میبرد.» دولت بهار نوشته که احمدینژاد این سخنان را در پاسخ به برادر یک شهید مازندرانی که از او خواسته درباره موضوع ترورش روشنگری کند، مطرح کرده است. احمدینژاد گفته است:«من هم معتقد هستم که بحث ترور جدی است. خودشان میکشند، خودشان هم مراسم عزاداری برپا میکنند و بعد دیگران را متهم میکنند! البته من یک جان ناقابلی دارم که فدای ملت ایران است. پای ملت ایران ایستادهام، پای حقوق ملت ایران ایستادهام، کوچک ملت ایران هستم. جان ما ناقابل است، فدای ملت ایران، فدای عظمت ایران.»
پای احمدینژاد جای پای مرتضوی
این شیوه که «اسنادی دارم که گذاشتهام برای زمانی که بخواهید من را تحت فشار قرار دهید» یک بار دیگر درباره سعید مرتضوی دادستان سابق نیز مطرح شد.
عباس پالیزدار عضو هیأتِ تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه و چهره جنجالی چند سال پیش که بر فعالیتهای خود عنوان افشاگری گذاشته بود، در مواردی نیز به بیان سخنانی درباره سعید مرتضوی قاضی سابق دستگاه قضایی پرداخت و درباره او کرده است که برای حفظ امنیت خود اسنادی را از کشور خارج کرده تا به عنوان گروگان امنیتش از آنها استفاده کند. طبق روایت پالیزدار، قاضی از مرتضوی میخواهد که آخرین دفاعیه را انجام دهد و مرتضوی در آن لحظه از جای خود بلند شده و موقع ترک اتاق به قاضی میگوید که من عباس پالیزدار نیستم که با من با این لحن حرف میزنید، من یک نسخه از تمام اسناد و مدارک کارهایی که انجام دادهام را از کشور خارج کردهام، شما هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید
این ادعا البته آن روزها با ابراز بیاطلاعی سخنگوی قوه قضائیه روبهرو شده بود.اما در سال ۹۲ شکایتی از سعید مرتضوی در دستگاه قضایی مطرح شد که اتهام آن«خروج اسناد محرمانه قوه قضائیه» بود. در آن سال علیرضا دقیقی یک وکیل دادگستری از سعید مرتضوی دادستان سابق تهران به اتهام خروج اسناد محرمانه قوه قضائیه و نگهداری آن به شعبه ۱۵ دادسرای کارکنان دولت شکایت کرد. این وکیل در گفتوگو با ایرنا گفته بود:«دادستان سابق تهران در یکی از جلسات بازپرسی پرونده پالیزدار در شعبه۱۵ دادسرای کارکنان دولت، اسناد و اوراق محرمانه و سری حفاظت اطلاعات قوه قضائیه را از کیف خود خارج کرد؛ بدون این که نامه رسمی برای نگهداری این اسناد و مدارک محرمانه قوه قضائیه داشته باشد.» دقیقی اضافه کرد:«در جلسهای هم که آقای مرتضوی برای صلح و سازش در پرونده پالیزدار از ما دعوت کرده بود، اسناد و اوراق محرمانه را آورد و روی میز گذاشت که بسیار تعجب کردیم چنین اسنادی را همراه دارد.»
اشتراکات ذهنی احمدینژاد و مرتضوی
محمود احمدینژاد و سعید مرتضوی در ماجرای یکشنبه سیاه در مجلس شورای اسلامی و پخش فیلمی از گفتوگوی فاضل لاریجانی که سعید مرتضوی به شیوه دوربین مخفی تهیه کرده بود، نشان دادهاند که ذهن امنیتی مشترکی دارند که همچنان که قادرند پروژههای امنیتی خود را با هم پیاده کند، میتوانند ادعاهای مشابهی نیز در فضای عمومی داشته باشند.
گروگانگیری افکار عمومی
به هر حال به نظر میرسد که این شیوه که کسی بیان کند، اسنادی در اختیار دارد که اگر امنیتش مخدوش شود آنها را توسط کسانی دیگر منتشر میکند شیوهای است که بیش از آن که برای تاثیرگذاری بر نهادهای قانونی و امنیتی کشور باشد، در جهت تحت تاثیر قرار دادن و حتی گروگان گرفتن افکار عمومی است. هم او را در موقعیتی قرار میدهد که بگوید اسراری دارد و هم در موقعیتی که بگوید من کسی هستم که برای از میان برداشتناش برنامههایی وجود دارد. گوینده افکار عمومی را به گروگان میگیرد یا به شهادت میگیرد تا آنگونه که فکر میکند، ضامن ادامه حیات و حضورش در فضای سیاسی باشد.
ادعای سوءقصد در موسم انتخابات
روزنامه اعتماد در این رابطه نوشت: آنچه اما در غائله اخیر درباره سوءقصد به جان احمدینژاد بنا به ادعای یک کانال تلگرامی بینام و نشان محل تامل است، نزدیکی زمان انتشار این خبر است با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری. رویدادی که به روشنی یادآور مقطع حساس مشابهی است در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در سال ۸۸. یعنی زمانی که بیشترین اخبار درباره ترور احمدینژاد مربوط به همان زمان است و آن طور که پایگاه خبری - تحلیلی تابناک در گزارشی آورده، «در بازه زمانی کوتاه، چندین بار، شایعه احتمال ترور احمدینژاد مطرح شد؛ شایعاتی که از اردیبهشتماه تا تیرماه ۸۸ به طول انجامید اما در ماه انتخابات (خردادماه) به اوج خود رسید.»
انتشار خبر ترور احمدینژاد البته از جهاتی دیگر نیز قابل بررسی است. ازجمله ادعای او درباره خط و ربط کسانی که مدعی شده قصد سوءقصد به او کردهاند و احمدینژاد میدانند که «وابسته به کجاها هستند!» فارغ از این اما به هر حال نزدیکی به برگزاری انتخابات را نیز نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین رویداد سیاسی چند ماه گذشته و آینده که نه فقط بر این ادعای عجیب، بلکه بر تمامی مناسبات و معادلات سیاست ایرانی سایه افکنده و طبیعتا نمیتوان بیتوجه به آن با ادعای ترور احمدینژاد مواجه شد. آن هم وقتی به یاد بیاوریم احمدینژاد سیاستمداری است که خوش دارد همیشه صدر اخبار باشد؛ چه نیک، چه بد!
ترور از قبل هماهنگ شده احمدی نژاد؟!
محمدجواد اخوان طی یادداشتی با عنوان ترور از قبل هماهنگ شده؟! در شماره امروز جوان نوشت:
سابقه رفتاری آقای احمدینژاد مشخص است. او که در گذشته بر نترس بودن و شجاعت خود بارها تأکید داشته و حتی در مقام عالیترین مسئول اجرایی کشور سادهترین پروتکلهای حفاظتی را نادیده میگرفته است، چگونه اکنون که مسئولیت اجرایی ندارد تهدید یک کانال بی نام و نشان را جدی میگیرد؟ کدام احمدینژاد واقعیتر است؟
کلیت چنین جنجالآفرینیهایی که بر مبنای «الغریق یتشبث بکل حشیش» انجام میگیرد، قابل درک است؛ اما باید از باب تذکر به رئیس جمهور محترم سابق عرض کرد بهتر نیست این «دیدهشدن برای فراموش نشدن» به همان حرکتهای تبلیغاتی معمولش منتهی گردد و وارد سناریویی نشود که طی آن دشمنان فرصتطلب امیدی برای ناامن جلوه دادن ایران اسلامی و اتهام افکنی به نظام پیدا کنند؟ آیا بهتر نیست به جای القای ناامنی و ایجاد نگرانی برای مردم، بر همان تاکتیک «سوپرمننمایی» تمرکز کند؟
نظر کاربران
آقای احمدی نژاد با مصاحبه هایی که با شبکه های ضد ایران انجام میده و در برابر توهین مجری اون شبکه که بارها اسم خلیج فارس رو خلیج عربی نام میبرد و متاسفانه هیچ عکسالعملی نشون نمیده فکر کنم کلا مسیر رو عوض کردند و دارن اشتباه میرن یا هم آلزایمر سیاسی زود هنگام گرفتند ضمن اینکه من یکی از طرفدارای ایشون بودم و از این کاراش تعجب کردم که هیج کلا نظرم هم عوض شده
پاسخ ها
دوره ایشون دیگه گذشته
احسنت
احمدی نژاد هرکی باشه واسه آدمای مظلوم و کم درآمد احمدی نجاته
آق محمود تابع هیچ ظالمی نیست، خوبیش اینه، هر ک ظلم کرده و میکنه اسم میبره
بعضی افراد معتاد به موادمخدر تمام تلاششون تهیه و مصرف موادمخدره این روال مدام برایشان تکرار میشود واسمش را میگذارند زندگی....متاسفانه داستان مریدان احمدی نژاد هم بسبا ر شبیه است به این افرا د.
دیگر به احمدی نژاد اهمیت نمی دهیم ....
این شیوه نادرستی است که هرکس بخواهد حرف حق بزند بگویند دارد آب به آسیاب دشمن میریزدشما اگر راه درستی را اینتخاب کرده باشی دشمن خود بخود کنار می کشد مگر اینکه خلاف رارفته باشی..
برترین ها هم با اصولگراها و تندروها هست انگار از گذارشات معلومه ههه
تاریخ همانند این مرد بزرگ را بخود نخواهد دید طرفدار مظلوم و همانند کوه در مقابل ظالم
فقط احمدی نژاد