۱۰۷۸۲۲۹
۵۰۰۹
۵۰۰۹
پ

علم‌الهدی: انقلاب به‌خاطر فقر و تنگدستی نبود

علم الهدی گفت: انقلاب اسلامی یک انقلاب ارادی و هدفمند بود، انقلابی نبود که بگوییم به‌خاطر انفجار اقتصادی، فقر، تنگدستی، فشار و حکومت دیکتاتوری، ایجاد خفقان و ظلم و ستمی که مردم دیدند انقلاب کردند، البته همه این‌ها سهمی در جریان انقلاب داشتند، اینطور نبود که فشارهای یک نظام دیکتاتوری ستم‌شاهی بی‌اثر بوده اما آنچه انقلاب را به‌عنوان یک حرکت در دنباله یک زیربنا و زیرساخت فکری از امام بزرگوار و آموزه‌های انقلابی امام به وجود آورد، احیای دین خدا بود

خبرآنلاین: حجت الاسلام والمسلمین علم‌الهدی در چهل و پنجمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، نکاتی را در رابطه با قیام ۱۹ دی ماه مردم انقلابی قم که پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه مشهد منتشر کرد که اهم این اظهارات از این قرار است:

*معمولأ انقلاب‌هایی که در قرن‌های اخیر در بین ملت‌های دنیا به وجود آمده، بر دو قسم است؛ قسم اول، انقلاب‌های انفجاری، این انقلاب‍ها در حقیقت یک انفجار مردم بود به‌خاطر مشکلات زندگی، سراسیمگی در عرصه عمر، فشار، خفقان ظلم، بیداد و دیکتاتوری در بعضی کشورها دست به انقلاب می‌زدند مثل انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب‌هایی که در این زمینه رخ داده است.

*قسم دوم انقلاب، انقلاب ارادی و هدفمند است؛ گاهی اوقات مردم برای رسیدن به یک نقطه هدفی دست به انقلاب می‌زنند و ساختار مدیریت اجتماعی خودشان را دگرگون می‌کنند، این انقلاب، انقلاب ارادی و هدفمند است؛ نکته قابل تأمل برای ما، شناخت این نوع ماهیت نسبت به انقلاب مقدس اسلامی است، انقلابی که موج نهایی‌اش در ۱۹ دی‌ماه ۱۳۵۶ به‌وسیله مردم قم آغاز شد، آیا از نوع انقلاب انفجاری بود یا از نوع انقلاب ارادی و هدفمند؟

علم‌الهدی: انقلاب به‌خاطر فقر و تنگدستی نبود

*بعضی‌ها درصدد این هستند انقلاب مقدس اسلامی ما را انقلاب انفجاری معرفی کنند و بگویند بر اثر فشارهایی که از نظام ستم‌گرانه و ستمشاهی دوران پهلوی داشتند، مردم به تنگ آمدند، هیجانی در مردم به وجود آمده و نارضایی‌ها سبب انسجام مردم در یک انفجار شد درحالی‌که مسئله اینگونه نیست، انقلاب مقدس اسلامی ما یک انقلاب ارادی و هدفمند بود؛ اگر دقیقأ نقطه به پاخاستن مردم قم را به‌عنوان انقلاب و قیام این مردم را دقیق بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید قیام مردم قم که از روحانیت و حوزه علمیه قم سرچشمه گرفت، به‌خاطر مقاله‌ای بود که در روزنامه اطلاعات وابسته به نظام ستم‌شاهی آن روز نوشته شده بود و مقام مقدس امام بزرگوار را مورد اهانت قرار داده بود.

*این نارضایتی که در مردم به وجود آمد و غضب و خشمی که اهانت به امام بزرگوار به وجود آورد، سبب ایجاد حرکت و قیام خونینی شد که ادامه پیدا کرد و به پیروزی انقلاب مقدس اسلامی متصل شد؛ در حقیقت، انگیزه انقلاب و به پاخاستن مردم این قضیه و جریان بود، عشق به اسلام، ارادت به روحانیت و مرجعیت، وابستگی به یک رهبر عظیم روحانی و دینی و در حقیقت، در دنباله اصل نهضت و قیام او، مردم به‌عنوان ارادت به او و خشم در برابر اهانت به او در 19 دی ماه قیام کردند، این قیام مردم قم به قیام شهرها و استان‌های دیگر انجامید و در نهایت به یک هیجان عمومی و حرکت همگانی در ملت منتهی شد و انقلاب به پیروزی رسید.

انگیزه اصلی انقلاب اسلامی، احیای دین بود

*انقلاب اسلامی یک انقلاب ارادی و هدفمند بود، انقلابی نبود که بگوییم به‌خاطر انفجار اقتصادی، فقر، تنگدستی، فشار و حکومت دیکتاتوری، ایجاد خفقان و ظلم و ستمی که مردم دیدند انقلاب کردند، البته همه این‌ها سهمی در جریان انقلاب داشتند، اینطور نبود که فشارهای یک نظام دیکتاتوری ستم‌شاهی بی‌اثر بوده اما آنچه انقلاب را به‌عنوان یک حرکت در دنباله یک زیربنا و زیرساخت فکری از امام بزرگوار و آموزه‌های انقلابی امام به وجود آورد، احیای دین خدا بود؛ مردم دین را در معرض خطر دیدند و وقتی بنا شد مردم، مقام مقدس مرجعیتی که عنوان نیابت از حجت خدا و امام زمان (علیه‌السلام) دارد، مورد اهانت احساس کردند، مردم به‌عنوان حمایت از دین به پاخاستند.

اگر شما امروز عرصه و صحنه روز 10 دی را در مشهد مقدس یا 17 شهریور، جمعه سیاه را در تهران بررسی کنید، به یک نقطه خواهید رسید؛ در روز 10 دی، یک خانم چادر مشکی به سری که بچه‌اش را بغل گرفت، از انتهای کوچه‌های ته‌خیابان، طبرسی و نوغان آمد تا میدان 10 دی به‌عنوان مبارزه با رژیم ستم‌شاهی و در زیر زنجیرهای تانک قرار گرفت و آن چادر مشکی، کفن خود و بچه‌اش شد، اگر از او می‌پرسیدند تو از خانه درآمدی، دنبال نان هستی؟

می‌گفت نه، دنبال مسکن، راحتی و رفاه زندگی؟ می‌گفت نه، می‌گفت دنبال دین هستم، مرجع تقلیدم به من دستور داده در مقابل یک نظام نابکار مبارزه کنم و من به‌عنوان انجام یک تکلیف شرعی، احیا و کمک به اسلام و دین آمدم در مقابل یک نظام تا دندان مسلح، با سینه خشک ایستادم و مبارزه می‌کنم، انگیزه اصلی، احیای دین بود.

*نکته‌ای که در فرمایشات ارزشی رهبر انقلاب نیز امروز مطرح شده بود، این نکته بود که فرمودند اگر امروز جامعه را با آن روز قیام مردم قم در 19 دی مقایسه کنیم در عرصه‌های علمی، حرکت‌های دانش بنیان، عمران و آبادانی کشور و توسعه راه‌ها و زندگانی مردم، در ابعاد زندگی مادی بخواهیم مقایسه کنیم، فرمودند نمی‌گویم صدها برابر که عدد درشتی را استعمال کرده باشم، فرمودند ده‌ها برابر این شئون زندگی مردم امروز با آن روز متفاوت است اما این هدف انقلاب نبود، مقصد قیام مردم قم در 19 دی و تداوم این قیام و حرکت در بلاد و شهرهای دیگر که صورت گرفت، این نبود، آنچه هدف انقلاب در یک انقلاب هدفمند و ارادی که امروز آغاز موج نهایی‌اش در سال 56 بوده است، انجام گرفته، احیای دین مردم بود، اسلام مردم قوی بشود، شعائر دین و اساس حیات دینی مردم در دنیا توسعه پیدا کند، این هدف اصلی بود.

انقلاب اسلامی؛ موفق یا متوقف؟

*برادران و خواهران، از آن روز تا به امروز 43 سال می‌گذرد، تحلیل کنیم آیا هدفی که مردم آن روز قیام کردند و در مقابل گلوله‌های داغ شربنل و مسلسل جلادان شاهی واقع شدند، واقعأ در طی این 43 سال این هدف چقدر محقق شده و این حرکت از نظر احیای دین به هدف رسیده یا نه؟

آن روز روزگاری بود که دین و اسلام در چهاردیواری حسینیه‌ها و مساجد محبوس بود، از این چهاردیواری که بیرون می‌آمدید، تمام مظاهر و در و دیوار این مملکت، مظهر فسق، کفر وناجوان‌مردی در عرصه انسانیت و انسان دوستی بود و دین در چهاردیواری مساجد و حسینیه‌ها زندانی شده بود، تازه در همان چهاردیواری نیز دین آزاد نبود، یک خطیب و رهبری دینی نمی‌توانست واقعیت‌های اصیل انسان‌ساز و جامعه‌ساز اسلام را آزادانه مطرح کند و به مردم هشدار بدهد، در همان چهاردیواری مسجد و حسینیه نیز اسلام آزاد نبود.

*انقلاب به پیروزی رسید، امروز دین از انحصار چهاردیواری مساجد و حسینیه‌ها درآمده و در رأس معادلات سیاسی جهان قرار گرفته است و همه معادلات سیاسی دنیایی که در او استکبار می‌خواست حاکم بشود، همه معادلات سیاسی استکبار را بهم زده، حداقل این قدرت برای دین به وجود آمده است، اسلام امروز اسلامی است که در معادله‌بندی‌های سیاسی واقع شده است، امروز هر مسلمانی در کشورهای اسلامی در هر کجای دنیا که هست، در معادلات سیاسی خودش، دین را دخالت می‌دهد، مقتضای دین، دستور و مصلحت دین، سرنوشت حاکمیت و اساس هدایت دین را در معادلات سیاسی‌اش دخالت می‌دهد، یعنی اسلامی که در حسینیه‌ها زندانی بود و در همان زندان هم آزاد نبود، آمده بر فراز معادلات سیاسی قرار گرفته و معادلات سیاسی دنیا را بهم زده.

*در حالی که در یک جنگ 6 روزه، دو میلیون صهیونیست با 80 میلیون عرب مسلمان جنگیدند، آنان را شکست دادند، زمین‌های آنان را گرفتند، بر تمام سرنوشت آنان مسلط شدند و آنان را به ذلت کشاندند چون آمریکا می‌خواست و اراده کرده بود، امروز آن دو میلیون صهیونیست به چند میلیون مبدل شده و آن امکانات، تجهیزات و توان بالای نظامی و تسلیحاتی، صدها برابر در صهیونیست‌ها توسعه پیدا کرده است اما اسیر یک مشت بچه شیعه حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه لبنان و گرفتار حرکت یک مشت فلسطینی آواره در مقاطع مختلف جنگ فلسطینیان با صهیونیست‌ها شده و آنان را مستأصل کرده‌اند.امروز هم که دارند زندگی می‌کنند، از حمله حزب‌الله، موشک و سلاح یک مشت بچه مسلمان در یک گوشه لبنان می‌ترسند و وحشت دارند، معادلات سیاسی دنیا اینگونه بهم خورده و انقلاب آمده اسلام را بر فراز معادلات سیاسی دنیا گذاشته و این موضوع، علت این است که امروز معادلات سیاسی آمریکایی در منطقه بهم خورده است؛

علم‌الهدی: انقلاب به‌خاطر فقر و تنگدستی نبود

*آنچه آمریکا اراده کند با همه شیطنت‌ها، رذالت‌ها و فتنه‌هایی که انجام می‌دهد، به آن نمی‌رسد و بر خلافش روبرو می‌شود، علتش این است که دین آمده در رأس معادلات سیاسی مسلمانان و امت اسلام قرار گرفته است، تنها این کشور و مملکت نیست، در همه جهان هرکجا مسلمانی هست، امروز در معادله‌بندی سیاسی‌اش برای دین جایگاهی قائل است و در فکر این است که تکلیف دینی‌اش در این معادله سیاسی چیست و قدرت دین، حاکمیت اسلام و توسعه حاکمیت و مکتب دین در نقش جهانی شدنش، چه سهمی دارد و به چه نتیجه می‌رسد، دین آمده در حوزه معادلات سیاسی واقع شده، انقلاب ما این دین زندانی در چهاردیواری حسینیه و مسجد را به این روز آورد.

*انقلاب ما مسیر خودش را ادامه خواهد داد، با سرعت هم پیش می‌رود و زودتر هم به نتیجه می‌رسد اما به سه شرط؛ شرط اول، نسل‌هایی که در این انقلاب می‌آیند، در فداکاری در راه انقلاب، در ایثارگری و در اعتقاد به این انقلاب از نسل اول انقلاب گسست پیدا نکنند، تمام فعالیت دشمن ما به این است که دشمن از نسل این انقلاب مأیوس است، درصدد این است بر اثر گسستی که در نسل‌های بعدی به وجود می‌آید، این انقلاب متوقف شود؛ باید دقت کرد این گسست به وجود نیاید، نسل‌ها به این انقلاب وابسته شوند و اتصال پیدا کنند.

*خوشبختانه تا امروز چهار نسل در مسیر انقلاب آمده و این چهار نسل نه تنها گسست پیدا نکرده‌اند بلکه خیلی از روحیات ایثار و حرکت انقلابی را نه تنها در کشور خودمان بلکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته اسلامی در حلقه مقاومت وقتی مشاهده می‌کنیم، این نسل در این عرصه پیشرفته‌تر و جلوتر از نسل اول هست، نه تنها گسست پیدا نکرده، پیش هم رفته و در آینده نیز اگر بتوانیم مسیر آموزش‌ها، تعالیم و رسالت هدایتی خودمان را در این انقلاب ادامه داده و پیش برویم، یقینأ در آینده نیز پیشرفت خواهیم کرد و انقلاب هرچه زودتر به نقطه نهایی‌اش می‌رسد.

جامعه اسلامی، سیاست‌گریز و سیاست‌زده ندارد

*شرط دوم، جامعه انقلابی ما به سیاست‌گریز و سیاست‌زده تجزیه نشود، یک عده سیاست‌زده نباشند که هدف انقلاب و سیاست را فراموش کنند و فکر کنند باید در این انقلاب به چه مقام و قدرتی برسند و عده‌ای سیاست‌گریز نباشند، فکر نکنند انقلاب ربطی به دین و اسلام ندارد، یک اسلام سکولار گوشه و زاویه مسجدی را برای خود انتخاب کنند و از همه مسؤولیت‌های لازم شانه‌شان را کنار بکشند؛ اگر مردم سیاست‌گریز یا سیاست‌زده شدند و جریان اخلاص مردم در خط بندگی خدا به فرصت‌طلبی استحاله شد، اخلاص‌مندی‌ها از بین رفت، فرصت‌طلبی و قدرت‌یابی جای اخلاص مردم را گرفت، یک خطر برای انقلاب است.

کشور مسؤول «تکلیف‌محور» می‌خواهد نه «قدرت‌محور»

*موقعیت مردم ما و مشکلاتی که امروز در کشور داریم، همانطور که در فرمایشات مقام معظم رهبری اشاره شد، هیچکدام مربوط به کمبود و کسر ما نیست، اگر مشکلات هست، مربوط به این‌که در عرصه مدیریت‌ها یک عنصر جهادی بیاید و بدون این کوچک‌ترین ملاحظه در مسائل شخصی خودش داشته باشد، جهاد مآبانه مقابله کند، برخورد کند، بایستد و مدیریت کند و با حرکت جهادی مشکلات مردم را حل کند، اگر این عناصر در عرصه مدیریت جامعه و اجرائیات کشور ما آمدند، در اینجا انقلابمان با سرعت به سمت نقطه هدفی پیش می‌رود اما اگر خدای نکرده مدیریت‌های کشور در دست جبهه قدرت محور قرار گرفت، آدم‌هایی که همه چیزشان را برای خودشان می‌خواهند، مقام، موقعیت و منصبشان را برای به دست آوردن پول، درآمد، ثروت، لذت و رفاه بیشتر هست، مسلمأ انقلاب ما در مسیرش شکست می‌خورد، یا شکست می‌خورد، یا دچار توقف می‌شود و یا با کندی پیش می‌رود.

*امروز به مدیریت جهادی در عرصه‌های مختلف نظام نیاز داریم و این مدیریت جهادی در سایه این است که جبهه تکلیف‌محور بیاید در کشور همه‌کاره شود؛ مردم، شما که می‌خواهید در مسئله انتخاب مدیریت‌های کشور دخالت کنید حواستان جمع باشد، اگر جبهه تکلیف‌محور بر اوضاع قدرت‌ها و توان‌های مدیریتی کشور مسلط شد، انقلابمان به طرف نقطه هدفی‌اش که جهانی شدن اسلام هست، حرکت تساعدی خواهد داشت اما اگر بنا شد جریان‌های قدرت‌محور و عناصر سودجو، افرادی که خودشان مطرح هستند و در رسالتشان خودشان را می‌بینند و دین و انقلاب را نمی‌بینند، بخواهند جریان مدیریت را به دست بگیرند، انقلاب دچار شکست، کندی و یا توقف خواهد شد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج