فرصت تاریخی جو بایدن برای تغییر نظم جهانی
سال ۲۰۲۱ براي نظم جهاني سال بسيار مهمي محسوب ميشود چرا كه در اين سال، پس از همهگيري ويرانگر كرونا و دوره جنجالي مليگرايي و عوامفريبي كه دونالد ترامپ سرآمد و نمادش بود، جهان فرصت مييابد دوباره كمر راست كند.
روزنامه اعتماد: سال ۲۰۲۱ براي نظم جهاني سال بسيار مهمي محسوب ميشود چرا كه در اين سال، پس از همهگيري ويرانگر كرونا و دوره جنجالي مليگرايي و عوامفريبي كه دونالد ترامپ سرآمد و نمادش بود، جهان فرصت مييابد دوباره كمر راست كند.
اما بر خلاف سالهاي ۱۹۴۵ يا ۱۹۸۹ كه پس از يك دوره مبارزه سخت، امريكا توانسته بود خود را به عنوان قدرت برتر معرفي كند، در سال ۲۰۲۱ اين كشور در شرايطي با جهان روبهرو ميشود كه اعتبار بينالمللي خود را در خطر ميبيند، در داخل دچار چنددستگي سياسي شديد است، و اقتصادش نيز در شرايط بدي قرار گرفته است.
دولت بايدن در آغاز كار خود با انواع و اقسام تهديدهاي ترسناك و چالشهاي عميق روبهرو خواهد بود.با اين وجود با توجه به اينكه بخش عمدهاي از كشورهاي جهان منتظر بازگشت امريكا به صحنه جهاني هستند، جو بايدن رييسجمهور منتخب امريكا فرصتي تاريخي پيدا كرده تا نظم جهاني را كه به نوآوري و مدرنسازي نياز دارد، تغيير شكل دهد. دولت بايدن بايد صراحتا اعلام كند كه صرفابه دنبال بازگشت به وضعيت سابق (پيش از ترامپ) نيست، بلكه آماده است با تواضع و هدفمند، رويكرد جديدي را در خصوص نقش امريكا در جهان اتخاذ كند. بايدن چندين بار در خصوص احياي همكاري با متحدان صحبت كرده است. دولت او براي موفقيت در پيشبرد اهداف و ارزشهاي حياتي امريكا بايد حرف را به عمل تبديل كرده و سياست خارجي كشور را بر مبناي شراكت واقعي با متحدان دموكراتيك بنا كند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «نشنال اينترست»، در چند دهه اخير جهان و جايگاه امريكا در آن هيچگاه تا اين حد بيثبات نبوده و هيچگاه به اين اندازه نسبت به آينده ترديد وجود نداشته است. كرونا اقتصاد جهان را كه پيش از اين نيز تحت فشار روزافزون نابرابري درآمد و ثروت بود، نابود كرده و طبقه كارگر در سرتاسر جهان بهشدت با مشكل روبهرو شده است. چين روز به روز قويتر ميشود و نظام جهاني را بيشتر به چالش ميكشد. اعتماد به نفس و قاطعيت روسيه در تضعيف دموكراسي و شكستن هنجارها در سرتاسر جهان روز به روز بيشتر ميشود. دشمنان امريكا در رقابت بر سر فناوريهاي پيشرفته دارند از اين كشور پيشي ميگيرند. افول دموكراتيك قابل توجهي جهان را فراگرفته و چهارده سال پياپي است كه آزادي در جهان كاهش مييابد.
تغييرات آب و هوايي رفته رفته به سطحي ميرسد كه بازگشتناپذير است و سياره را عميقاتغيير ميدهد.در روزهايي كه امريكا گيج و سردرگم بود، متحدان اين كشور تلاش كردند با راهاندازي و حمايت از ابتكارهاي چندجانبه راه خودشان را پيدا كنند. اين در حالي است كه پيشتر بدون حضور امريكا در اين ابتكارها، اميدي به موفقيت آنها نبود. آلمان و فرانسه «ائتلاف چندجانبهگرايي» را براي حفظ نظم مبتني بر قانون راه انداختند، و استراليا و ژاپن نيز به همراه ۹ كشور ديگر توافقنامه تجاري را امضا كردند كه امريكا در آن حضور ندارد. متحدان اروپايي امريكا در توافق هستهاي با ايران باقي ماندند و تقريبا همه كشورهاي جهان، حتي پس از خروج امريكا، نسبت به توافقهاي آب و هوايي پاريس متعهد ماندهاند. در اين بين، فرانسه بار ديگر بحث استقلال راهبردي از امريكا را پيش كشيده است.
با اين وجود، پس از چهار سال حملات ترامپ به متحدان امريكا، به هنجارهاي ديرينه و نهادهاي بينالمللي، اكنون بخش عمدهاي از كشورهاي جهان، به ويژه متحدان سنتي امريكا با آغوش باز از بايدن استقبال ميكنند. امريكا همچنان قويترين قدرت اقتصادي و نظامي جهان است و متحدان نيز همچنان براي موفقيت به همراهي امريكا نياز دارند. اروپا همچنان در خط مقدم تجاوز و مداخله روسيه است و اكنون با چالش چين نيز روبهرو شده است. در منطقه هندو-پاسيفيك، تهديد پكن شدت يافته است و قابل انكار نيست.
همچنين براي تدوين استاندارد در خصوص فناوريهاي پيشرفته، دفاع از حقوق بشر، و رسيدگي به تغييرات آب و هوايي، متحدان بهشدت خواستار همكاري امريكا هستند.شبكه متحدان و شركاي دموكراتيك امريكا ميتواند براي پيشبرد منافع ايالات متحده در سرتاسر جهان مثل يك نيروي محركه عمل كند و اهميت اين شبكه براي امريكا از هميشه بيشتر شده است. امريكا در كنار نزديكترين متحدان دموكراتيك خود بيش از پنجاه درصد توليد ناخالص ملي و هزينههاي نظامي جهان را تشكيل ميدهد و اگر ديگر كشورهاي دموكراتيك جهان را نيز حساب كنيم، اين رقم به سه چهارم كل نزديك ميشود.
پرسشي كه دولت بايدن بايد به آن فكر كند اين است كه چگونه از اين قدرت و نفوذ جمعي ميتوان به بهترين نحو استفاده كرد.دولت بايدن نميتواند به سادگي به سبك رهبري سابق-يعني سركردگي امريكا و تبعيت متحدان - بازگردد. چالش بايدن اين است كه پارادايم جديدي را براي رهبري امريكا به وجود بياورد؛ در اين پارادايم جديد، همه متحدان دموكراتيك امريكا در شكل دادن به نظمي كه انعكاسي از منافع و ايدهآلهاي مشترك است، به يك اندازه نقش دارند. بايدن و تيم امنيت ملي او با در نظر گرفتن شخصيت و تجربهاي كه دارند، براي اين كار بسيار مناسب به نظر ميرسند. اما براي مشاركت راهبردي، به معماري جديدي نياز است كه در آن شراكت واقعي و سطح عميقي از تعهد به مشورت و همكاري وجود داشته باشد.
ايجاد يك گروه «دي 10» جديد
مهمترين اولويت در سياست خارجي دولت بايدن بايد گسترش گروه ۷ (جي ۷) و تبديل آن به يك گروه «دي ۱۰» جديد باشد؛ كميتهاي از دموكراسيهاي برتر جهان كه با هدف هماهنگي راهبردي در مورد چالشهاي اساسي دور هم جمع شوند. شركاي مهم در منطقه آسيا پاسيفيك، از جمله استراليا، كره جنوبي و احتمالاهند ميتوانند اعضاي اين گروه باشند.سال آينده كه انگليس رياست دورهاي گروه ۷ را بر عهده ميگيرد، بايدن بايد از علاقه بوريس جانسون نخستوزير انگليس به چارچوب همكاري در قالب گروه «دي ۱۰» استفاده كند. اگر اين گروه شكل گيرد، بايدن بايد در قالب «دي ۱۰» از تشكيل كارگروهي براي ارايه واكنش هماهنگ به همهگيري كرونا - از جمله با تخصيص و توزيع فوري واكسن - حمايت كرده و تلاش كند از همين طريق، آمادگي جهان براي همهگيريهاي آينده را بالا ببرد. به علاوه، بايدن بايد از گروه دي ۱۰ براي ايجاد يك ابتكار در حوزه فناوري به منظور تدوين اصول مشترك، استانداردهاي فني مشترك، و زنجيرههاي عرضه پايدار و امن فناوريهاي پيشرفته مثل هوش مصنوعي، محاسبات كوانتوم، مهندسي ژنتيك، نسل پنجم ارتباطات و روباتيك استفاده كند.
گروه دي ۱۰ همچنين ميتواند كانال بسيار مهمي براي احياي تعهدات كشورهاي دموكراتيك در قبال تجارت جهاني به وجود آورد و به تدوين برنامهاي اقتصادي كمك كند كه كارگران، و نه شركتهاي بزرگ، را در مركز توجه خود قرار دهد، از حقوق كارگر محافظت كند، و به قوانين عادلانه تجارت و سرمايهگذاري اهميت دهد؛ قوانيني با استانداردهاي بالا كه به ايجاد شغل خوب، تلاش براي رشد اقتصاد سبز، و نوآوري مسوولانه اولويت ميدهد. به علاوه گروه دي ۱۰ ميتواند پلتفرمي باشد براي ايجاد يك ابتكار آب و هوايي جديد به منظور گسترش همكاريها ميان ذينفعان، هماهنگي سياستها و تشويق كشورها به مقابله با تغييرات آب و هوايي، افزايش مقاومت و گسترش جمعي فناوريهاي پيشرفته سازگار با محيط زيست. در نهايت گروه دي ۱۰ ميتواند جهان آزاد را حول يك سري استراتژيهاي هماهنگ به منظور مقابله با چالشهاي چين و روسيه متحد كند.
نشست دموكراسيها و منشور جديد آتلانتيك
طرح بايدن براي ميزباني از نشست دموكراسيهاي جهان ميتواند در زمان مناسب، پلتفرم بسيار قدرتمندي را به منظور پيشبرد اهداف سياست خارجي در قالب همكاري با متحدان دموكراتيك به وجود بياورد. چنين نشستي ميتواند گروه بزرگي از دموكراسيهاي جهان را گرد هم آورده و در سطحي فراتر از دي ۱۰، متحدان امريكا در ناتو و منطقه آسيا پاسيفيك، و البته دموكراسيهاي واقعي در امريكاي لاتين، آفريقا و آسيا را دور هم جمع كند. نشست دموكراسيهاي جهان ميتواند صحنهاي براي تصويب منشور جديد آتلانتيك- اينبار با پوشش جهاني - باشد؛ منشوري كه اصول بنيادي دموكراسي را براي نظم جهاني تعيين ميكند. بايدن بايد از رهبران كشورهاي دموكراتيك در سرتاسر جهان دعوت كند مجموعهاي از اصول بنيادي را براي هدايت جوامع دموكراتيك در قرن ۲۱، تقويت اجراي دموكراسي در خانه، و تشويق به اقدام جمعي در مقابله با تهديدهاي داخلي و خارجي اعلام كنند. دولت بايدن براي اينكه موفق شود بايد اطمينان يابد اين نشست صرفا پلتفرمي نمادين براي نمايش انسجام ميان دموكراسيهاي جهان نيست، بلكه وسيلهاي براي اقدام عملي در مقابله با چالشهاي مهمي چون مقابله با استبداد و تماميتخواهي، مبارزه با فساد، كاهش چنددستگي، و گسترش حمايت مردمي از ارزشهاي دموكراتيك در خانه است. اين نشست ميتواند زمينه را براي ايجاد ائتلاف بزرگتري از دموكراسيها فراهم كند كه به اقدام جمعي براي شكل دادن به نظم جهاني پس از كرونا و ترامپ متعهد باشد.
ناتو و هندو-پاسيفيك
دولت بايدن بايد از طريق نهادهاي موجود مثل ناتو و كواد هندو-پاسيفيك تلاش كند همكاري با متحدان خود را افزايش دهد. او براي اينكه نشان دهد امريكا نسبت به ناتو متعهد است، بايد مفهوم راهبردي جديدي را در دوران پساكرونا در پيش گيرد. در اين راهبرد جديد، امريكا بايد رويكرد قاطعانهتري را در مقابله با اقدامات فعالانه روسيه در پيش گيرد، تمركز خود بر چالشهاي فرامنطقهاي از جمله تهديد كره شمالي و چين را افزايش دهد، و به تهديدهاي غيرسنتي مثل هوش مصنوعي، اخبار جعلي و امنيت آب و هوايي توجه بيشتر داشته باشد.در عين حال، دولت جديد امريكا بايد كواد هندو-پاسيفيك را تقويت كند تا تعهد خود نسبت به امنيت و همكاري با متحدان و شركاي آسيايي را نشان دهد. گروه كواد كه در سال ۲۰۰۷ از سوي ژاپن تأسيس شد متشكل از چهار كشور استراليا، ژاپن، هند و امريكاست.
ارسال نظر