هیچ جایزهای بهاندازه جایزه جلال توجه اهالی رسانه و فعالان عرصه ادبیات را به خود جلب نکرده است. رویدادی که سیزدهمین دوره آن اواخر پاییز جاری به کار خود پایان میدهد؛ البته زمان دقیق آن با توجه به شرایطی که کرونا سبب شده هنوز اعلام نشده است.
روزنامه ایران: هرساله در حوزههای مرتبط با کتاب شاهد برپایی جوایز مختلفی هستیم که شاید یکی از مشهورترین آنها را بتوان جایزه ادبی جلال آل احمد دانست؛ جایزه کتاب سال هم در جایگاهی مشابه قرار دارد، هرچند که هم عمر برپاییاش به مراتب بیشتر است و هم حوزههای بیشتری را حتی در گستره بینالمللی شامل میشود؛ بااینحال هیچ جایزهای بهاندازه جایزه جلال توجه اهالی رسانه و فعالان عرصه ادبیات را به خود جلب نکردهاند. رویدادی که سیزدهمین دوره آن اواخر پاییز جاری به کار خود پایان میدهد؛ البته زمان دقیق آن با توجه به شرایطی که کرونا سبب شده هنوز اعلام نشده است.
جایزهای که با گرامیداشت یاد جلال بنا نهاده شد
برگزاری نخستین دوره این جایزه ادبی به سال 1387 بازمیگردد، برپاکنندگان جایزه به سبب تأثیری که جلال آل احمد بر ادبیات فارسی معاصرگذاشته، چه به لطف ترجمههایی که برای پیشبرد هرچه بیشتر ادبیات کشورمان با معرفی آثار بزرگانی همچون آلبر کامو انجام داد و چه حتی کمک به گسترش بیشتر شعر نو نیمایی و حمایت از شاعرانی همچون شاملو و دیگر جوانان آن روزگار.
از همین رو نه تنها اسم جایزه با نام جلال گره خورد، بلکه تاریخ برگزاری مراسم اختتامیه این رویداد ادبی را هم برابر با یازدهم آذرماه، زادروز این ادیب و روشنفکر کشورمان قرار دادند. اما نکتهای که از همان ابتدا توجه اهالی کتاب و رسانه را به این جایزه جلب کرد در نظر گرفتن 110 سکه برای صاحبان آثار برگزیده در حوزههای اعلامشده بود. انتخاب جوایزی اینچنینی دردیگر نقاط جهان هم سابقه دارد و موجب جلب توجه هرچه بیشتر اهالی کتاب و ادبیات به آنها میشود؛ از آن جمله هم میتوان به جایزه «آسترید لیندگرن» یکی از معتبرترین جوایز بینالمللی در رشته ادبیات کودک و نوجوان اشاره کرد. قبل از آنکه به سراغ ادامه مطلب که همان جایزه جلال است برویم بد نیست که نکتهای هم درباره این جایزه پنج میلیون کرونی کشور سوئد که برابر با ۸۰۰هزار دلار امریکاست بگوییم.
امسال هوشنگ مرادی کرمانی از جمله نامزدهای این رویداد ادبی است که بعد از نوبل ادبی از آن بهعنوان گرانترین جایزه ادبی جهان یاد میکنند؛ حالا باید قدری منتظر بمانیم و ببینیم موفق به کسب جایزهای که پیشتر هم از جمله نامزدهای آن بوده میشود یا نه. بازگردیم به جایزه جلال و شهرتی که توانست از همان ابتدا کسب کند؛ با اینکه قیمت سکه در سال نخست برپایی اش خیلی کمتر از بهای امروزش، چیزی حدود 205 هزار تومان بود اما به هر حال 110 سکه، آنقدر جایزه قابل توجهی بود که داوران را در معرفی آثار برگزیده ناچار به انتخابهای دست به عصاتری کند؛ آنچنان که برخی حواشی و از سویی افزایش تورم درنهایت کاهش 70 درصدی میزان سکهها را در دوره وزارت علی جنتی، وزیر اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را رقم زد و مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی، نهادی که برپایی جایزه را بر عهده داشت هم دلیل آن را همتراز شدن جایزه جلال با جایزه کتاب سال عنوان کرد که آن زمان برابر با 30 سکه بود که البته گفته بیراهی هم نبود.
حتی تأکید شد وقتی جایزه نشان درجهیک ملی برابر با 100 سکه است نمیتوان برای جایزه جلال 110 سکه در نظر گرفت. ازجمله نویسندگان خوششانسی که طی دورههای نخست برگزاری جایزه جلال موفق به دریافت آن 110 سکه شدند میتوان به منصور انوری برای رمان چند جلدی جاده جنگ در دوره چهارم اشاره کرد.
سنگینی شرایط اقتصادی بر جایزه جلال
بااینحال شرایط اقتصادی منجر به آن شد که آن 30 سکه هم به جایزه نقدی یکصد میلیون تومانی تغییر پیدا کند تا برگزارکنندگان جایزه جلال قادر به عملی ساختن تعهد خود در برابر برگزیدگان بشوند و تعطیلی جایزه رقم نخورد. از سوی دیگر بااینکه برگزارکنندگان جایزه جلال اغلب با این گفته روبهرو شدهاند که انتخابهای گزینشی دارند اما در دورههایی هم شاهد انتخاب نویسندگان همچون ابوتراب خسروی، بابت رمان ملکان عذاب بودهایم؛ نویسندهای که سال هاست فارغ از نگاههای سیاسی و حزبی رایج به کاری جدی در عرصه ادبیات مشغول است. بااینحال بهنظر تنوع چندانی میان هیأت داوران و هیأت علمی این جایزه دیده نمیشود؛ هرچند که از این مسأله هم نمیتوان غافل شد که حداقل در حیطه جغرافیای خودمان با کمتر جایزهای روبهرو هستیم که نتیجه داوریهای آنان، رضایت همه گروههای فکری را بهدنبال داشته باشد؛ حالا فرق چندانی هم ندارد که جایزه در حیطه دولتیها قرار بگیرد یا جوایز خصوصی.
اما همانطور که ابتدا نیز اشاره شد جایزه کتاب سال هم یکی از مطرحترین جوایزی است که متولی برپایی اش دولت است و شاید جالب باشد که بدانید جایزه جلال هم اصلاً از دل کتاب سال بود که برآمده و هویتی مستقل پیداکرده است. فراخوان این جایزه که بخش داخلی آن به سیوهشتمین دوره برگزاریاش رسیده مردادماه گذشته اعلام عمومی شد. جایزهای که بنا بر اساسنامهاش باهدف حمایت و تشویق مؤلفان، مترجمان، مصححان و ناشران سراسر کشور و ارتقای فرهنگ جامعه اسلامی ایران، حفظ استقلال و هویت فرهنگی در بهمنماه پیش رو برگزار میشود.
اما نکته قابلتوجه این است که به نسبت بهتری میان اهالی اعتبار کسب کرده، آنچنان که درمیان برگزیدگان و شایستگان تقدیر دورههای مختلف آن میتوان به اسامی افرادی همچون ترانه علیدوستی و مهشید نونهالی رسید. چند سالی است که دیگر کتابهای حوزه ادبیات بهدلیل برگزاری جایزه جلال در این رویداد عرصه کتاب بررسی نمیشوند. البته طی سال جایزههای دیگری همچون جشنواره کتاب و رسانه و همچنین شعر فجر هم برگزار میشوند که بعدتر درباره آنها هم خواهیم گفت.
از جوایز انتظار معجزه نداشته باشیم
ابراهیم حسنبیگیدبیر علمی سیزدهمین دوره جایزه جلال نوشت: امسال شاهد همزمانی سیزدهمین دوره جایزه جلال با چهلسالگی دفاع مقدس هستیم، از همین رو آثار برتر ۴۰ سال ادبیات داستانی دفاع مقدس با داوری اهالی رسانه انتخاب و در اختتامیه جایزه «جلال» معرفی و تقدیر خواهند شد که آن را میتوان عمدهترین تفاوت این دوره با سالهای قبل دانست. اما بگذارید نکتهای هم درباره روند داوریها بگویم؛ برخلاف برخی گلایهها نگاههای حزبی یا گزینشی در این رویداد ادبی جایی ندارد هرچند که بههرحال برگزاری هیچ رویداد ادبی یا حتی هنری در شرایطی نخواهد بود که رضایت همه را بهدنبال آورد. یکی از نکاتی که نهتنها درباره جایزه جلال، بلکه درباره دیگر جوایز هم شنیده میشود این است که برخلاف جوایز خارجی تأثیری در فروش ندارند.
بهعنوان فردی که سالهاست در عرصه نویسندگی مشغول فعالیت است معتقدم شرایط در کشور ما بهگونهای است که تنها بهصرف برپایی جوایز ادبی نمیتوان به اثرگذاری آنها به شکل جوایز خارجی امیدوار شد. در کنار برپایی جوایز دولتی و خصوصی نیازمند انجام یکسری برنامهریزیهای هدفمند در راستای گسترش سرانه مطالعه هستیم. از سوی دیگر اهالی رسانه هم باید به این نکته بپردازند که چه ضعفهایی در جوایز ما وجود دارد که مانع کسب اعتبار همگانی آنها میان علاقهمندان کتاب و اهالی ادبیات شده! برخی میگویند چرا جایزه جلال دولتی است؟ ایکاش این دوستان قدری تأمل کنند و از خود بپرسند در شرایط فعلی کدام تشکل، NGO یا حتی جایزه میتواند بدون حمایت پابرجا بماند؟
من هم موافق مستقل جوایز هستم اما بحث سر این است که برای تحقق این مسأله نیازمند بهبود زنجیرهای از عوامل مؤثر در عرصه کتاب هستیم؛ از شرایط اقتصادی گرفته تا سرانه مطالعه. در شرایطی که حتی فارغ از مشکلات اقتصادی فعلی، تلویزیون ما بهعنوان رسانه ملی جایگاهی برای کتاب قائل نیست چطور میتوان انتظار تغییر داشت؟ هرچند که نباید ناامید شد و باید چراغ برپایی جوایز دولتی و خصوصی را تا بهبود تدریجی و دستیابی به اثرگذاریهایی همچون رویدادهای خارجی روشن نگاه داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بیشتر باید گفت جایزه بی ادبی. آخه جلال و ادب؟!!!